Detecting language using up to the first 30 seconds. Use `--language` to specify the language Detected language: Persian [00:00.000 --> 00:29.440] در حیوه در جانی رویه برزیل [00:29.440 --> 00:33.920] در شانزده دقیقه اول سال 2012 میلادی [00:33.920 --> 00:38.800] آسمان این شهر با فشفشه های نورانی کاملا روشن شد [00:38.800 --> 00:49.120] سال نوی میلادی [00:49.120 --> 00:52.880] ولی نخوستین روز سال نوی میلادی در جاپون [00:52.880 --> 00:56.080] با زمینلرزه در شرق این کشور همراه شد [00:56.080 --> 01:00.400] قدرت این زمینلرزه هفت درجه در مقیه سریشتر گزاره شد [01:00.400 --> 01:03.920] گزارشی از طرفات و خسارات مخابره نشد [01:03.920 --> 01:07.040] در همین حال در استان میایینیج [01:07.040 --> 01:10.640] گروهی از شهروندان مراسمی را بیاد غربانیان [01:10.640 --> 01:15.280] زلزله ی 11 مرش سال گذاشته برگزار کردند [01:15.280 --> 01:26.800] در سال نوی میلادی در شرق این کشور هفت درجه در مقیه سریشتر گزاره شد [01:26.800 --> 01:29.600] گزارشی از طرفات و خسارات مخابره نشد [01:29.600 --> 01:32.160] در استان میایینیج گروهی از طرفات و خسارات مخابره نشد [01:32.160 --> 01:36.240] در سال نوی میلادی در شرق این کشور هفت درجه در مقیه سریشتر گذاشته برگزار کردند [01:36.240 --> 01:42.160] در سال نوی میلادی در شرق این کشور هفت درجه در مقیه سریشتر گزاره شد [01:42.160 --> 01:46.000] در سال نوی میلادی در شرق این کشور هفت درجه در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [01:46.000 --> 02:14.480] در سال نوی میلادی در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [02:14.480 --> 02:31.600] در سال نوی میلادی در شرق این کشور هفت درجه در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [02:31.600 --> 03:01.280] در سال نوی میلادی در شرق این کشور هفت درجه در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [03:01.280 --> 03:07.040] در سال نوی میلادی در شرق این کشور هفت درجه در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [03:07.040 --> 03:13.040] در سال نوی میلادی در شرق این کشور هفت درجه در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [03:13.040 --> 03:23.040] در سال نوی میلادی در شرق این کشور هفت درجه در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [03:23.040 --> 03:35.840] در سال نوی میلادی در شرق این کشور هفت درجه در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [03:35.840 --> 03:48.240] در سال نوی میلادی در شرق این کشور هفت درجه در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [03:48.240 --> 03:56.240] در سال نوی میلادی در شرق این کشور هفت درجه در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [03:56.240 --> 04:04.240] در سال نوی میلادی در شرق این کشور هفت درجه در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [04:04.240 --> 04:12.240] در سال نوی میلادی در شرق این کشور هفت درجه در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [04:12.240 --> 04:20.240] در سال نوی میلادی در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [04:20.240 --> 04:28.240] در سال نوی میلادی در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [04:28.240 --> 04:36.240] در سال نوی میلادی در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [04:36.240 --> 04:44.240] در سال نوی میلادی در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [04:44.240 --> 04:52.240] در سال نوی میلادی در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [04:52.240 --> 05:00.240] در سال نوی میلادی در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [05:00.240 --> 05:10.240] در سال نوی میلادی در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [05:30.240 --> 05:38.240] در سال نوی میلادی در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [05:38.240 --> 05:46.240] در سال نوی میلادی در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [05:46.240 --> 05:54.240] در سال نوی میلادی در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [05:54.240 --> 06:04.240] در سال نوی میلادی در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [06:04.240 --> 06:28.240] در سال نوی میلادی در مقیه شد [06:28.240 --> 06:38.240] در سال نوی میلادی در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [06:38.240 --> 07:06.240] در سال نوی میلادی در مقیه شد [07:08.240 --> 07:32.240] در سال نوی میلادی در مقیه سریشتر گذاشته برگزاره شد [07:32.240 --> 07:56.240] در سال نوی میلادی در مقیه شد [07:56.240 --> 08:18.240] در سال نوی میلادی در مقیه شد [08:18.240 --> 08:46.240] در سال نوی میلادی در مقیه شد [08:46.240 --> 09:10.240] در سال نوی میلادی در مقیه شد [09:10.240 --> 09:38.240] در سال نوی میلادی در مقیه شد [09:38.240 --> 10:06.240] در سال نوی میلادی در مقیه شد [10:06.240 --> 10:22.240] در سال نوی میلادی در مقیه شد [10:36.240 --> 11:04.240] در سال نوی میلادی در مقیه شد [11:04.240 --> 11:26.240] در مقیه شد [11:34.240 --> 11:50.240] اگر آزادی سرودی میخوامد [11:50.240 --> 12:04.240] اگر آزادی سرودی میخوامد [12:04.240 --> 12:08.240] راستی اگر آزادی یه روز بخواد سرودی بخونه یا حرفی بزنه [12:08.240 --> 12:10.240] به نظر شما از چی میگه [12:10.240 --> 12:13.240] از سالهای دورو درازی که در اصارت بوده [12:13.240 --> 12:15.240] از درت هاش [12:15.240 --> 12:18.240] از تاریکی که اون رو اصیر کرده [12:18.240 --> 12:20.240] از چشم هایی که منتظرش بودن [12:20.240 --> 12:23.240] یا از چشم به رایی های خودش [12:23.240 --> 12:25.240] از فریاد هایی که به خاطرش کشیده شد [12:25.240 --> 12:37.240] یا فریاد های خودش در قفس [12:37.240 --> 12:40.240] اگر آزادی سرودی میخوامد [12:40.240 --> 12:41.240] کچک [12:41.240 --> 12:44.240] کچکتر حتی از گلوگاه یکی پرنده [12:44.240 --> 12:48.240] سالیان بسیار نمی بایست در یافتن را [12:48.240 --> 12:51.240] که هر ویرانه نشانی از قیاب انسانیست [12:51.240 --> 13:16.240] که حضور انسان آبادانیست [13:16.240 --> 13:19.240] میگن برای هر چیزی آستانی هست [13:19.240 --> 13:21.240] آستانی درد [13:21.240 --> 13:23.240] آستانی عشق [13:23.240 --> 13:25.240] آستانی تحمل [13:25.240 --> 13:28.240] یعنی برای هر چیزی سخفی وجود داره [13:28.240 --> 13:30.240] شخصی هست [13:30.240 --> 13:32.240] حت و مرضی هست و نهایتی [13:32.240 --> 13:36.240] میگن همیشه این آستانه ها میزان ثابتیه [13:36.240 --> 13:39.240] میگن انسان های کمی هستن [13:39.240 --> 13:42.240] که میتونن نهایت ها رو بینهایت کنن [13:42.240 --> 13:45.240] من اما کسانی رو میشناسم [13:45.240 --> 13:49.240] که آستانه تحمل و اراده شن رو [13:49.240 --> 13:51.240] و اندازی آستانه عشق شن [13:51.240 --> 13:54.240] به آزادی اونقدر بالا و بالا میبرند [13:54.240 --> 13:57.240] که کلمه آستانه از معنی میفته [13:57.240 --> 14:00.240] و مرضی و شاخصی دیگه وجود نداره [14:00.240 --> 14:04.240] اونقدر که همه هسار ها رو میشکنند [14:04.240 --> 14:07.240] همه بند ها رو پاره میکنند [14:07.240 --> 14:08.240] اونقدر که خودشون [14:08.240 --> 14:12.240] به درجات والای انسان متعالی میرسند [14:12.240 --> 14:15.240] به قول شاعر رسد آدمی به جایی [14:15.240 --> 14:43.240] که بجوز خدا نبیدن [14:43.240 --> 14:46.240] پرویز با انقلاب زد سلطنتی [14:46.240 --> 14:48.240] با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد [14:48.240 --> 14:50.240] و به عنوان هوادار کار میکرد [14:50.240 --> 14:52.240] بعد سی خورداد سال شست [14:52.240 --> 14:55.240] که خومینی تمام روزنه های آزادی رو بست [14:55.240 --> 14:59.240] و تسمیم گرفت چهره مستبد خودش رو بیپرده نشون بده [14:59.240 --> 15:02.240] و به تظاهرات مسالمت آمیز مردم [15:02.240 --> 15:03.240] دستور تیرندازی داد [15:03.240 --> 15:06.240] و بعد از روزی که به قول خود پرویز [15:06.240 --> 15:07.240] مرض بين حق و باتل [15:07.240 --> 15:13.240] و خلق و زد خلق دیگه روشن شده بود [15:13.240 --> 15:15.240] به صورت شبان روزی فعالیت هاش رو ادامه میداد [15:15.240 --> 15:17.240] تا اینکه در تیران دستگیر شد [15:17.240 --> 15:20.240] شهامت و مقاومتش اونقدر زیاد بود [15:20.240 --> 15:22.240] که رئیس دادگاه موسوم به انقلاب [15:22.240 --> 15:29.240] حکم ادام زیرشکنجه براشتادر کرد [15:29.240 --> 15:30.240] یه بار تو سال شست [15:30.240 --> 15:32.240] چند روز بعد سی خورداد [15:32.240 --> 15:34.240] توی قرار که با هم داشتیم [15:34.240 --> 15:37.240] و بحث سی خورداد رو من کردم [15:37.240 --> 15:41.240] پرویز خط خیلی باریکی روی زمین کشید و گفت [15:41.240 --> 15:42.240] قلم [15:42.240 --> 15:46.240] بعضی اوقات مرض بين حق و باتل [15:46.240 --> 15:50.240] و خلق و زد خلق از این هم باریکتره [15:50.240 --> 15:51.240] باید موازه بود که هیچ وقت [15:51.240 --> 15:54.240] از این خط عبور نکنی [15:54.240 --> 15:57.240] پولسرات به راستی بعضی وقتا اینه [15:57.240 --> 16:01.240] اکپه آخوند مرتجعی که با انبان قاضی کار میکرد [16:01.240 --> 16:02.240] ایدام بود [16:02.240 --> 16:04.240] البته قبل از ایدام [16:04.240 --> 16:07.240] اون رو تا سرحد مر شکنج میکردن [16:07.240 --> 16:09.240] پس از شکنجه فراوان بود [16:09.240 --> 16:11.240] که پاسداران جلات هم [16:11.240 --> 16:13.240] با پنجه های وحشی [16:13.240 --> 16:16.240] و انبا و اقصام شکنجه ها [16:16.240 --> 16:17.240] تلاش میکردن [16:17.240 --> 16:19.240] تا اون رو درهم بشکنن [16:19.240 --> 16:25.240] اما مقابل از این همه [16:25.240 --> 16:29.240] اما مقابله های پرونی زیر شکنجه [16:29.240 --> 16:31.240] اون ها رو به زانو داره بود [16:34.240 --> 16:38.240] اگر باید در براور گلوه های مزاق بهیستم [16:40.240 --> 16:43.240] اگر باید نفست های آخر خود را بکشم [16:43.240 --> 16:45.240] با اون گاه در خون قلتم [16:47.240 --> 16:50.240] دوش منه انسان سازشن میکنم [16:50.240 --> 16:53.240] و تا پایان میجنگم [16:53.240 --> 16:59.240] اما از تکرار نام مقدس آزادی باز نگیزدم. [17:01.240 --> 17:07.240] وقتی به بندوردنش از شدت شکنجه از اون جسو هیکل قوی چیزی نمونده بود. [17:07.240 --> 17:10.240] ولی با ارادهی که داشت شروع به ورزش کرد [17:10.240 --> 17:16.240] و تنها کسی بود که دیدم دنبال نقشه زندانو به هر دری میزنه که بتونه فرار کنه. [17:16.240 --> 17:20.240] پرویز با اون روحیه جنگندش شاخص مقاومت بود. [17:20.240 --> 17:23.240] روحیه عجیبی داشت، یه محاجم فوقلاده. [17:23.240 --> 17:28.240] تو کمترین وقت لبخونی رو یاد گرفت و زمانی که به هوا خوری میرفت [17:28.240 --> 17:34.240] از تکون خوردن لب بچه ها اخبار و اطلاعات رو میگرفت و به بغیه بچه ها هم میدند. [17:35.240 --> 17:40.240] شکنجه ها اونقدر شکنجش کرده بودن که دیگه اواخر پایز سال شست [17:40.240 --> 17:45.240] که بچه ها اون رو دیده بودن نیمی از بدنش فلت شده بود و نمیتون استراح بره. [17:45.240 --> 17:52.240] و بلاخره پایز سال 81 در زیر شکنجه های وحشیانه پاسداران به شهادت رسید. [17:54.240 --> 18:01.240] فریادی در افکن و جانت را به تمامی پشتفانی آنکان [18:01.240 --> 18:04.240] فریاد آزادی [18:05.240 --> 18:09.240] به نظر شما اگه یه روزی آزادی سروری بخونه [18:09.240 --> 18:13.240] اگه یه روزی آزادی بخواد حرف بزنه [18:13.240 --> 18:18.240] نام و خاطری پایز و پایز ها که فریاد آزادی سردادن [18:18.240 --> 18:22.240] و جونشون رو پشتفانی این فریاد کردن [18:22.240 --> 18:44.240] تو تاکی تاکی بازه هاشونیست. [18:52.240 --> 18:57.240] فریادی در افکن و جانت را به تمامی پشتفانی آنکان [18:57.240 --> 19:02.240] به نظر شما اگه یه روزی آزادی سروری بخونه [19:02.240 --> 19:06.240] تو تاکی تاکی بازه هاشونیست. [19:06.240 --> 19:34.240] اگه یه روزی آزادی بخونه [19:34.240 --> 19:39.240] اگر شما هم از نظریه مصول افلاطون به هیرت افتادید [19:39.240 --> 19:42.240] و نسبت به اون ایراد های دارید نگران نباشید [19:42.240 --> 19:44.240] شما تنها نیستید [19:44.240 --> 19:47.240] یک از شاگردای اکادمی افلاطون هم [19:47.240 --> 19:50.240] که فقط 20 سال داشت همین ایراد ها رو به استادش میگرفت [19:50.240 --> 19:53.240] اون یک شاگرد گستاخ بود [19:53.240 --> 20:16.240] آره سو [20:16.240 --> 20:30.240] از اون دانشتوهای بیغراریه که [20:30.240 --> 20:33.240] حواستش به دروبرش هست و نمیتونه [20:33.240 --> 20:36.240] از کنار وقعیه پیرامونش بیتفاوت بکنه [20:36.240 --> 20:39.240] چند وقت میشه بود گذرش به اون ارسال کرد [20:39.240 --> 20:41.240] که شر مفصلی از اقدامات سرکوبگوانه رجیم [20:41.240 --> 20:43.240] در دانشگاه علم و سند بود [20:43.240 --> 20:47.240] میگفت که همایش تفکر اسلامی معاسر رو انداختن [20:47.240 --> 20:49.240] دنبار اجرای تحره تفکر جنسیتی [20:49.240 --> 20:52.240] توی کلاسات سیل فریا پارکت و اردو هستن [20:52.240 --> 20:56.240] ورود و خروج دانشه ها رو تا حد تفتیش بدنی کنطرول می کنن [20:56.240 --> 20:59.240] موضوع های حراست با موتور توی محبته گشت میدنن [20:59.240 --> 21:04.240] فعالیت های موسیقی و بازید علمی و اردوی خارج شهر رو هم منتفی کردن [21:04.240 --> 21:13.240] آقا کار به اونجا کشیده که حتی کافی شعب های اطراف دانشگاه یعنی بیرون دانشگاه رو هم کنطرول می کنن [21:13.240 --> 21:15.240] بعد هم گفته که دیگه بست از تذکر لسانی هم گذشته [21:15.240 --> 21:19.240] یعنی حتی به بحانه بتجابی دختره از محبت دانشگاه بیرون می کنن [21:19.240 --> 21:24.240] خلاست این که گزارش اندوسی دانشه همون از دانشگاه علم و سند تصویری بود [21:24.240 --> 21:28.240] از دست و پازدن های رجیم برای کنطرول فضای دانشگاه [21:28.240 --> 21:37.240] اینکاسی بود از ترس مزدوران حراست از دانشویانی که حاضر به پذیرش زلت سکوت و بیتفاوتی نیستند [21:37.240 --> 21:43.240] چند گذارش نوشته بود که مزدوران حراست در دانشگاه علم و سند به قدری برشه شدن [21:43.240 --> 21:47.240] که حتی فارغ و تحصیدان این دانشگاه هم بعد از پایان دوره تحصیل [21:47.240 --> 21:52.240] فقط برای گرفتن دانشنامه مجبورن که یک منطوه جدا تحییه کنن [21:52.240 --> 21:58.240] وگر نم مزدوران حراست اونها رو هم از محبتی دانشگاه بیرون میکنن [21:58.240 --> 22:01.240] دوسته ارمو سند سیمون پایان گذارشش رو با این سوال تمام کرده بود [22:01.240 --> 22:04.240] که نمیدونم چرا اینا اینطوری به دست و پاف دادن [22:04.240 --> 22:07.240] از چی میترسه میگره چه خبری بشه [22:07.240 --> 22:12.240] باید فقط در پاسدخ به این دستانشو گفت که پاسدخ رو باید در خودت جست جور کنیم [22:12.240 --> 22:16.240] در شوق تغییر خواهی دانشوی های دانشگاهتون [22:16.240 --> 22:22.240] در خشم و انزجارتون نسبت به دکتاطوری ولایت فقی، در جوشش خونهای هزاران هزار [22:22.240 --> 22:25.240] دانشوی مجاهد و مبارز دانشگاه علم و سند [22:25.240 --> 22:28.240] اخو مگه کیانوش همکلاسی شما نبود [22:28.240 --> 22:30.240] پس خونش چی شد؟ [22:30.240 --> 22:33.240] مگه تو رقای بقیه همکلاسیاش جاری نیست؟ [22:33.240 --> 22:38.240] مگه اون نگاه و اون زخمهای جانسوز رو میشه فراموش کرد؟ [22:38.240 --> 22:41.240] بله اقدامات سرکوبگرانه آخونت ها [22:41.240 --> 22:46.240] توی دانشگاه و از جمعی دانشگاه علم و سند هست [22:46.240 --> 22:52.240] چیزی نیست جز نمونه بارزی از ترس و وحشت این رجیم و موضوعانش از دانشویان [22:52.240 --> 22:58.240] چرای که اونها خوب میدونن که روح اوسیان در همه دانشگاه ایران موجود هست [22:58.240 --> 22:59.240] شوله هست [22:59.240 --> 23:03.240] آقا به خدا فقط ممنونه که خاک سر خیانت رو کنار بزنیم [23:03.240 --> 23:13.240] و امتداد توفانی بشیم که مدت هست آغاز شد [23:33.240 --> 23:39.240] از دانشگاه بارزی از ترس و وحشت این رجیم و موضوعانش از دانشویان [23:39.240 --> 23:45.240] چرای که اونها خوب میدونن که روح اوسیان در همه دانشویان موجود هست [23:45.240 --> 23:46.240] شوله هست [23:46.240 --> 23:52.240] آقا به خدا فقط ممنونه که خاک سر خیانت رو کنار بزنیم [23:52.240 --> 23:58.240] و امتداد توفانی بشیم که مدت هست آغاز شد [23:58.240 --> 24:04.240] از دانشگاه بارزی از ترس و وحشت این رجیم و موضوعانش از دانشویان [24:04.240 --> 24:10.240] چرای که اونها خوب میدونن که روح اوسیان در همه دانشویان موجود هست [24:10.240 --> 24:11.240] شوله هست [24:11.240 --> 24:17.240] آقا به خدا فقط ممنونه که روح اوسیان در همه دانشویان موجود هست [24:17.240 --> 24:18.240] شوله هست [24:18.240 --> 24:23.240] آقا به خدا فقط ممنونه که روح اوسیان در همه دانشویان موجود هست [24:23.240 --> 24:24.240] شوله هست [24:24.240 --> 24:29.240] جزگلوگاه مسلسلی بخونند [24:29.240 --> 24:34.240] تو فکش لمسه ماشم من [24:34.240 --> 24:39.240] تو این شبی خونه خزونی [24:39.240 --> 24:45.240] تا نظارم شقای همون [24:45.240 --> 24:50.240] پرپر بشن وقت جرونی [24:50.240 --> 24:55.240] میریزه بزار [24:55.240 --> 25:01.240] این توفان بهار [25:01.240 --> 25:06.240] ست هاگون خوشی [25:06.240 --> 25:12.240] آغرد به بار [25:12.240 --> 25:17.240] تو فکش لمسه ماشم من [25:17.240 --> 25:22.240] تو این شبی خونه خزونی [25:22.240 --> 25:28.240] تا نظارم شقای همون [25:28.240 --> 25:33.240] پرپر بشن وقت جرونی [25:33.240 --> 25:58.240] تو فکش لمسه ماشم من [25:58.240 --> 26:03.240] وقتی دید که دکتاطور تنوره می کشه و میهنش رو داره تباہ می کنه [26:03.240 --> 26:07.240] وقتی دید که دکتاطور داره جنایتاش رو بیش از پیش ادامه می ده [26:07.240 --> 26:12.240] وقتی دید که سکوز و بیعمری فائده ای جز تعیید وضع موجود نداره [26:12.240 --> 26:18.240] دیگه به همه چیز پشت پازد و تصمیم گرفت که خودش وارده میرون بشه [26:18.240 --> 26:21.240] برای از میانبرداشتن سرچشمه فساد [26:21.240 --> 26:24.240] با توجه به امکاناتی که داشت و موقعیتی که داشت [26:24.240 --> 26:29.240] دست بکار شد و املیات پیشیده رو تراهی و سازماندهی کرد [26:29.240 --> 26:33.240] تر تره ترور هیتلر بود [26:33.240 --> 26:37.240] بل داریم از چهرهی صحبت می کنیم که حالا جزبه قهرمانان ملی عالمان [26:37.240 --> 26:40.240] در مقابمت علیه فاشیز محسوب میشه [26:40.240 --> 26:43.240] بیادماندنیهای امروز به این چهره اختصاص داره [26:43.240 --> 27:06.240] ساروان شافنبرک [27:13.240 --> 27:33.240] این صدای قرور و اراده مردمیه که تن به وحشت و فاشیزم هیتلر ندادن [27:33.240 --> 27:55.240] بانگی که از گلوی سرباز وتن پرست علمانی کلاوس فونشتافنبرک برخواست [27:55.240 --> 28:00.240] تصمیم و انتخاب املیات قتل هیتلر برای اشتافنبرک کار ساده نبود [28:00.240 --> 28:04.240] اون میدونست که اگر از املیات کشتن هیتلر موافق بیرون بیاد [28:04.240 --> 28:07.240] از اون به عنوان یک قهرمان یاد میشه [28:07.240 --> 28:13.240] اما اگر موافق به کشتن هیتلر نشه و نظام فاشیستی همچنان ادامه پیدا کنه [28:13.240 --> 28:20.240] اونو بقیه ازای گروه مقابمتش رو به جرم وتن فروشی جاسوسی و خیانت سری ادام میکنن [28:20.240 --> 28:30.240] و تمام بستگان و عزیه خانوابوداش هم در محرز انتقام هیتلر قرار میگیرن [28:30.240 --> 28:34.240] زمان آن فرارسیده که کاری علیه این حکومت صورت گیرد [28:34.240 --> 28:38.240] اما انسان باید قبل از آن از این فکر اوبر کند [28:38.240 --> 28:43.240] که شاید از او بعد از این به عنوان یک خاین در تاریخ المانیات شود [28:43.240 --> 28:46.240] ولی اگر او امل نکردن رو انتخاب کند [28:46.240 --> 28:50.240] به وجدان خود خیانت کرده است [28:55.240 --> 28:57.240] کراوس فون اشرافنبرگ [28:57.240 --> 28:59.240] در 15 نوامر 1907 [28:59.240 --> 29:01.240] در جیتینگن [29:01.240 --> 29:02.240] در نزدیکی شهر علم [29:02.240 --> 29:05.240] در جنوب المان مطولت شد [29:05.240 --> 29:07.240] او از یک خانوادی اشرافی بود [29:07.240 --> 29:10.240] جوانی را در شهر اشتودگارد سپری ساخت [29:10.240 --> 29:13.240] و علاقه زیادی به ادبیات داشت [29:13.240 --> 29:17.240] ولی برای خدمت به وطن در سال 1926 [29:17.240 --> 29:19.240] وارده ارتش شد [29:19.240 --> 29:21.240] ویی در سال 1930 [29:21.240 --> 29:25.240] به عنوان سطوان از دانشکدی نظامی فارغو تحصیل شد [29:25.240 --> 29:27.240] و در سال 1933 [29:27.240 --> 29:30.240] با نینا فراین زواج کرد [29:30.240 --> 29:32.240] فون اشرافنبرگ [29:32.240 --> 29:35.240] با شروع جنگ جهانی در گردان تانک [29:35.240 --> 29:37.240] در تحاجم به لهستان شکت داشت [29:37.240 --> 29:41.240] و در همین سال آموزش ستاد را در بلین گذران [29:41.240 --> 29:45.240] او در این دوران زمنه همایت فعال از هیتلر [29:45.240 --> 29:48.240] در حمل به فرانس در سال 1940 نیز [29:48.240 --> 30:11.240] حضوری ما اثر داشت