Tap Meaning In Farsi at Katherine Abigail blog

Tap Meaning In Farsi. Click a sentence to see alternatives. معنی و ترجمه کلمه انگلیسی tap به فارسی، به همراه مثال، تلفظ آنلاین و توضیحات گرامری. Check 'tap' translations into english. همچنین می توانید از لیست، نوع دیکشنری را انتخاب کنید. Look through examples of tap translation in sentences, listen to pronunciation and learn grammar. «(به طور سریع و ملایم) زدن، نواختن، ضربه زدن،.»، مترادف‌ها، نکات تصویری، عبارات مرتبط و کلمات مشابه «tap» در ترگمان، سرویس مترجم متن رایگان و آنلاین هوشمند بعد از نمایش معنی، با کلیک بر روی آیکون بلندگو. برای استفاده از دیکشنری آبادیس لطفا کلمه خود رو در بخش بالا بنویسید. I broke one glass and fouled the tap ↔ دستم لرزید و گیلاس. A tool for cutting a screw thread inside a. An act or instance of, or a device for, wiretapping. شیر, شير آب, قلاویز are the top translations of tap into persian. Google's service, offered free of charge, instantly translates words, phrases, and web pages.

«(به طور سریع و ملایم) زدن، نواختن، ضربه زدن،.»، مترادف‌ها، نکات تصویری، عبارات مرتبط و کلمات مشابه «tap» در ترگمان، سرویس مترجم متن رایگان و آنلاین هوشمند I broke one glass and fouled the tap ↔ دستم لرزید و گیلاس. A tool for cutting a screw thread inside a. Look through examples of tap translation in sentences, listen to pronunciation and learn grammar. Click a sentence to see alternatives. Check 'tap' translations into english. بعد از نمایش معنی، با کلیک بر روی آیکون بلندگو. شیر, شير آب, قلاویز are the top translations of tap into persian. معنی و ترجمه کلمه انگلیسی tap به فارسی، به همراه مثال، تلفظ آنلاین و توضیحات گرامری. برای استفاده از دیکشنری آبادیس لطفا کلمه خود رو در بخش بالا بنویسید.

Dari Alphabet Chart

Tap Meaning In Farsi An act or instance of, or a device for, wiretapping. A tool for cutting a screw thread inside a. Look through examples of tap translation in sentences, listen to pronunciation and learn grammar. Check 'tap' translations into english. معنی و ترجمه کلمه انگلیسی tap به فارسی، به همراه مثال، تلفظ آنلاین و توضیحات گرامری. I broke one glass and fouled the tap ↔ دستم لرزید و گیلاس. Google's service, offered free of charge, instantly translates words, phrases, and web pages. «(به طور سریع و ملایم) زدن، نواختن، ضربه زدن،.»، مترادف‌ها، نکات تصویری، عبارات مرتبط و کلمات مشابه «tap» در ترگمان، سرویس مترجم متن رایگان و آنلاین هوشمند همچنین می توانید از لیست، نوع دیکشنری را انتخاب کنید. شیر, شير آب, قلاویز are the top translations of tap into persian. برای استفاده از دیکشنری آبادیس لطفا کلمه خود رو در بخش بالا بنویسید. بعد از نمایش معنی، با کلیک بر روی آیکون بلندگو. An act or instance of, or a device for, wiretapping. Click a sentence to see alternatives.