حسین نایل (۱۳۱۰ ه.ش – ۱۶ حمل ۱۳۷۶ ه.ش، شهر کابل) نویسنده، پژوهشگر، تاریخنگار و عضو سابق اکادمی علوم افغانستان بود. او بعد از سالها کار در ادارات مختلف دولتی در ماه میزان ۱۳۵۹ ه.ش به عضویت اکادمی علوم افغانستان درآمد. نایل یکی از پژوهشگران نامدار افغانستان و جزو نخستین کسانی بود که بنای یک رویکرد علمی را در زمینهی پژوهش در باب تاریخ، فرهنگ و رجال مردم هزاره اساس گذاشت. او در یک دورهی استثنایی از تاریخ افغانستان توانست بسیاری از زوایای تاریک و پنهان زندگی مردم هزاره را از فنا شدن به دست تُندبادهای زمانه نجات دهد و بهرشتهی تحریر درآورد. هرچند مطالعات و حوزهی کاری آقای نایل را نمیتوان صرفا به هزارهپژوهی فروکاست داد. اما با قاطعیت میتوان گفت که حسین نایل جزو نخستین کسانی است که شالودهی یک نگاه علمی و محققانه را نسبت به تاریخ و فرهنگ مردم هزاره بنیان گذاشت.
حسین نایل اصالتا از روستای حصار قولخویش ولسوالی حصه اول بهسود ولایت میدان وردک است که در سال ۱۳۱۰ ه.ش در شهر کابل به دنیا آمد. پدر وی غلامحسین نام داشت و بهدلیل مشکلات زندگی، فشار سیاسی و بدرفتاری کوچیها ده و دیار خود را ترک نموده و به کابل عزیمت نمود. نایل بعد از سپری نمودن ایام کودکی وارد مکتب ابتدائیه شد و بعد از یک وقفهی کوتاه تحصیلات خود را در لیسهی شبانه ادامه داد و کورسهای مالی و اداری را در مربوطات وزارت معارف نیز فراگرفت. همینطور بهعنوان کارمند در بخش اداری وزارت صحت عامه مشغول به کار شد. او با شرکتهای خصوصی نیز بهعنوان دفتردار کار کرده است.
حسین نایل همزمان با کارهای دفترداری در ادارات دولتی و خصوصی تحصیلات خود را نیز در لیسهی شبانه ادامه داده و در سال ۱۳۴۶ ه.ش به سویهی بکلوریا فارغ شد و سپس وارد دانشکدهی ادبیات و علوم بشری دانشگاه کابل شده و در سال ۱۳۵۱ ه.ش از این دانشکده سند لیسانس ادبیات را بدست آورد. حسین نایل در سال ۱۳۴۱ ه.ش در ریاست مجادله ملاریا بهعنوان کارمند کار نموده و بعدها به مدت دو سال در مربوطات وزارت تعلیم و تربیه به صفت معلم خدمت کرده و سپس در سال ۱۳۵۳ ه.ش به کرسی استادیاری در دانشکدهی ادبیات و علوم بشری دانشگاه کابل تکیه زده و سالهای زیادی در این سمت باقی ماند. علاوه بر این، او بین سالهای ۱۳۵۵ ه.ش تا سال ۱۳۵۶ ه.ش بهعنوان کارمند در ادارهی اصلاحات ارضی، از سال ۱۳۵۷ ه.ش تا ۱۳۵۹ ه.ش در سمت معاون گمرکها و رییس تفتیش وزارت مالیه خدمت نموده است. آقای نایل لقب «کارمند شایستهی فرهنگ» را از سوی «انجمن نویسندگان» بنا بر فرمان شماره ۴۷۳، مورخ ۱۲/۳/۱۳۶۹ ه.ش رییسجمهوری و مدال هفتادمین سال استقلال افغانستان را در کارنامهی خود دارد.
حسین نایل در اول ماه میزان سال ۱۳۵۹ ه.ش به عضویت اکادمی علوم افغانستان درآمد و سیزده سال متمادی در این نهاد به کار پژوهشهای علمی و ادبی و تحقیقات ژرف در زمینهی تاریخ، سرزمین و مردم و رجال افغانستان و مشخصا جغرافیای تاریخی مردم هزاره پرداخت. او در ماه قوس سال ۱۳۷۲ ه.ش با رتبهی معاون سرمحقق و فوق رتبهی دولتی بازنشسته شد. آقای نایل یک محقق پرکار و نویسندهی خوشفکر بود و مقالات زیادی از او در جراید و مجلات دهههای پنجاه و شصت خورشیدی به نشر رسیده است. او مدتی مدیرمسئول مجلهی خراسان و همینطور در مقاطع مختلف عضو هیأت تحریر مجلات و نشریات گوناگون چون مجلهی غرجستان، ملیتهای برادر، ژوندون و… و عضو شورای مرکزی و هیأترییسهی انجمن نویسندگان افغانستان نیز بوده است.
آقای نایل کتابهای زیادی نوشته و آثار او وجوه گستردهای از تاریخ، جغرافیا و رجال مردم هزاره و همینطور پژوهشهای ادبی در مورد نثر و ادبیات زبان فارسی را دربر میگیرد. اما مهمترین وجه آثار او پژوهشهایی است که در مورد آثار و نوشتههای ملا فیضمحمد کاتب هزاره انجام داده است.
بازگشت آقای نایل به کاتب هزاره و نوشتههای پرشمار او در مورد آثار و دستنوشتههای کاتب را میتوان نوعی تلاش در جهت احیای سنت عقلی تاریخنگاری در حوزهی زبان فارسی تلقی نمود. زیرا کاتب هزاره نمایندهی این سنت در حوزهی تاریخنویسی در دنیای فارسی است و از همینجا است که نسبت کاتب با بیهقی و اهمیت کار کاتب بهعنوان واپسین نمایندهی سنت تاریخنویسی عقلگرا در حوزهی تاریخنگاری اسلامی روشن میشود.
سنت تاریخنویسی در جهان اسلام رویکردهای مختلفی داشته است. از باب مثال، کتاب «تاریخالرسل و الملوک»، اثر محمد بن جریر طبری را میتوان نمایندهی رویکرد دینگرایانه و مبتنی بر اندیشههای کلامی در حوزهی تاریخنگاری اسلامی قلمداد نمود. اما با پدیدارشدن اندیشههای فلسفی در جهان اسلام و رویکارآمدن نهضت ترجمه در عصر خلافت عباسی در بغداد و مناطق اقماری آن که باعث شد آثار فیلسوفان یونانی به زبان عربی برگردان شود، جریان تاریخنویسی اسلامی نیز دچار تحول گردید. بسیاری از تاریخنویسان پس از این تحول تلاش نمودند تا از خرد بهمثابهی ضابطهای برای تبیین اتفاقات تاریخی بهره گیرند. از نمونههای مهم این رویکرد میتوان به «مقدمه»ی ابن خلدون و «مروجالذهب» ابوالحسن مسعودی و «تجاربالامم» ابوعلی مسکویه رازی اشاره نمود.
سنت تاریخنگاری عقلی اما با بیهقی به اوج میرسد. در «تاریخ بیهقی» تمام اتفاقات و رخدادها ریشه و بنیاد انسانی دارد و به عملکرد خود انسانها برمیگردد. به عبارت دیگر، در «تاریخ بیهقی» انسان موجود فاعل و مختار است که رخدادها را رقم میزند و پیآمدهای این عمل انسانی از نظر او نه بنیاد الهی بلکه بنیاد اومانیستی دارد. بیهقی خود میگوید: «و غرض من نه آن است که مردم این عصر را بازنمایم حال سلطان مسعود را… اما غرض من آن است که تاریخ پایهای بنویسم و بنایی افراشته گردانم.» با این نگاه، «تاریخ بیهقی» یک گسست آگاهانه در دل سنت تاریخنگاری مبتنی بر بخت و اقبال که عملکرد انسان را به تقدیر و ارادهی مسجلشده از سوی خداوند نسبت میدهد، است. این رویکرد تا حد زیادی در تاریخ جهانگشای جوینی نیز غالب شده است اما پس از آن دچار بنبست و انحطاط شده و تا عصر فیضمحمد کاتب هزاره این هبوط دهشتناک ادامه داشته است.
آثار فیضمحمد کاتب و مشخصا دو کتاب او، «سراجالتواریخ» و «تذکرالانقلاب» نمودار تام و تمام احیای سنت عقلی تاریخنویسی در دنیای فارسی و جهان اسلام است. بهباور علی امیری در مقدمهی مبسوطی که بر کتاب «تذکرالانقلاب» نوشته است، کاتب هزاره واپسین نمایندهی تاریخنگاری خردگرا در دنیای فارسی است که خرد و عقلانیت را به معیار تاریخنگاری مبدل نموده و با تحلیل علی و معلولی تاریخ و تبیین رویدادهای تاریخی بر پایهی ضوابط بخردانه، مشعل خردگرایی دوران زرین تاریخ اسلام را درست در دورانی برافروخت که اندیشههای خردگرا به هبوط مطلق گرفتار شده بودند و انقطاع فرهنگی و فروپاشی تجربهی تاریخی، بر همه جا سایهی شوم خود را گسترده بود.
بازگشت آقای نایل به کاتب هزاره از همین حیث یکبار دیگر اهمیت پیدا میکند. او در مقالهی «پژوهشی دربارهی سراجالتواریخ و ملا فیضمحمد کاتب»، کاتب هزاره را وارث به استحقاق ابوالفضل بیهقی و میرخواند دانسته و از تلاشهای خودش برای احیا و بازخوانی آثار کاتب به تفصیل نوشته است. نایل دو کتاب «فیضی از فیوضات» و «تذکرالانقلاب» را نمودهایی از آزاداندیشی و موضعگیری اجتماعی کاتب میداند و در همین مقاله از قول دکتر علی رضوی مینویسد: «به نظر بنده اگر آن مبارز دانشور و آزادمرد (میرغلاممحمد غبار) که عمرش در راه حقطلبی برای مردمش گذشت، میخواست راجع به کاتب سطری چند به قلم آرد، بنا به مقدار استفادهای که او از آثار قیمتدار وی در کتاب معتبر خود کرده حتما مینوشت که اگر “سراجالتواریخ” نبود، “افغانستان در مسیر تاریخ” به شکل کنونی خود، یعنی بدین خوبی و نفاست و جامعیت بهوجود آمده نمیتوانست.» با اینکه در اینجا از نفاست و جامعیت «افغانستان در مسیر تاریخ» یادآوری شده است، اما رویکرد خود آقای نایل دقیقا در تقابل با همین رویکرد تاریخنویسی غبار و کهزاد و فرهنگ و امثال آنها قرار دارد. نایل در نوشتههای پرشمار خود در پی ساختن برج عاج تاریخ پنج هزار ساله نیست. مهمترین کار او مستندسازی حوادث تاریخی و جمعآوری و تدوین آثار نویسندگان و پژوهشگران و مستشرقان غربی در مورد تاریخ افغانستان و مردم هزاره است و در تقابل تام و تمام با رویکرد تاریخسازی در دوران جدید در افغانستان قرار دارد. مجموعهی «مسائل هزاره» یکی از کارهای عمدهی نایل برای مستندساختن تاریخ پر از جعل و تزویر افغانستان و بازتاب دیدگاه محققان خارجی و داخلی در مورد مردم هزاره است. این مجموعهی شش جلدی حاوی مقالات محققان خارجی و گزارشهایی از مقامهای داخلی به هزارهجات و همینطور نوشتههای محققان و نویسندگان داخلی در مورد تاریخ، فرهنگ، جغرافیا، عادات و رسوم و رخدادهای تاریخی در مناطق هزارهنشین افغانستان است.
با آنکه نهادهایی مانند انجمن تاریخ و پشتو تولنه و حتا همان اکادمی علوم افغانستان که آقای نایل عضو و کارمند آن بود، تلاش نمودند تا درخت کج و معوج ناسیونالیسم افغانی را به برگوبار برسانند و برای دولت-ملت افغانستان تا قبل از میلاد تاریخ خلق نمایند و اینطوری نشان دهند که از آغاز تاریخ و ماقبل آن کشوری بهنام افغانستان با همین ساختار سیاسی و اداری وجود داشته است. حسین نایل هرگز مرعوب این پروژهی دولتی که حبیبی و کهزاد سردمدار آن بودند، نگردید و با غوّاصی در بحر بیکران آثار ملای غریب هزارهی محمدخواجه که قبل از او در شهر محنتزدهی کابل زیسته بود، کوشش نمود که چراغ خرد را بار دیگر در قلمرو فرهنگی و تمدنی ما روشن نماید و به مدد خرد به سراغ تاریخ و فرهنگ جامعهی خود برود. او در کتاب «اعلام سراجالتواریخ»، بخشهایی از کتاب «سراجالتواریخ» در مورد رجال، اماکن و قبایل هزاره را بازنویسی و استخراج نموده و بدینگونه تلاش نموده است تا تصویری از هزارهجات در روزگار حملهی امیر عبدالرحمانخان به مدد نوشتههای کاتب خلق نماید. او همچنان «یادنامهی کاتب» را تدوین و جمعآوری نموده که مشتمل بر مقالاتی در مورد «سراجالتواریخ» و «تحفهالحبیب» و خوشنویسی کاتب هزاره است. در این مجموعه مقالات، سه مقاله بهنامهای «سراجالتواریخ»، «اسلوب سراجالتواریخ» و «شیوهی پرداخت سراجالتواریخ» به شیوه و سبک سراجالتواریخ نگاشته شده که در جای خود حایز اهمیت میباشد.
حسین نایل بعد از سپری نمودن ۶۷ بهار از زندگی پربار علمی و فرهنگی خود، حوالی ساعت ۴ صبح روز شنبه، ۱۶ حمل ۱۳۷۶ ه.ش، براثر بیماری چشم از جهان فروبست. پیکر مرحوم نایل حوالی ساعت یک همان روز در دامنهی شمالی تپهی بیبی مهرو در کابل به خاک سپرده شد. عبدالشکور رشاد، معاون اول اکادمی علوم افغانستان در آنزمان ضمن قدردانی از خدمات فرهنگی و علمی آقای نایل، نبود او را یک ضایعهی فرهنگی خواند.
به گواهی دوستان و همکاران آقای نایل و همینطور خانواده و کسانی که با او شناخت داشتند و آنگونه که در زندگینامهی وی در آغاز کتاب «سرزمین و رجال هزارهجات»، که حاوی نوشتههای محققانهی او در باب مناطق، شخصیتها و کتابها و نویسندگان برخاسته از جامعهی هزاره است، نیز آمده است، با اینکه ایشان در ادارات مختلف دولتی در افغانستان کار نموده و در نهادهای اکادمیک و معتبری مثل اکادمی علوم افغانستان کارهای پژوهشی گستردهای را به انجام رسانیده و یکی از مهمترین کارهایش کتاب «سیری در ادبیات سدهی سیزدهم» میباشد، هرگز از درد مردم خود غافل نبوده و در روند بهبود اوضاع اجتماعی سهم فعال و تأثیرگذار میگرفته است. او خواستار محو روحیهی برتریجویی و از بین رفتن تعصب در جامعه بود و میخواست عدهای به جرم وابستگی تباری مورد تبعیض، بیعدالتی و محرومیت قرار نگیرند. به همین دلیل او تا زمانی که قلمش یاری داد نوشت و تاریخ کشورش را مستند ساخت و بیباکانه تلاش نمود تا غبار جعل و دروغ را از فراز تاریخ افغانستان برباید و سهم بارزی در احیای مؤثر فرهنگی و اجتماعی مردم هزاره ایفا نماید.
مرحوم حسین نایل یکی از پژوهشگران پرکار و با پشتکار افغانستان بود که آثار قلمی فراوانی را بهرشتهی تحریر درآورده است. او با هدفمندی و تلاش خستگیناپذیر کتابهای ذیل را از خود به یادگار گذاشته است:
- فهرست کتب چاپی دری افغانستان، چاپ انجمن تاریخ، سال ۱۳۵۶ ه.ش؛
- سایهروشنهایی از وضع جامعهی هزاره، چاپ اول، ۱۳۶۴ ه.ش، وزارت اقوام و قبایل، چاپ دوم در کویته، چاپ سوم در قم، چاپ چهارم نشر زریاب در کابل، ۱۳۹۴ ه.ش؛
- یادنامهی کاتب، چاپ اول وزارت اقوام و قبایل، ۱۳۶۵ ه.ش، چاپ دوم بنیاد اندیشه، ۱۳۹۵ ه.ش؛
- سیری در ادبیات سدهی سیزدهم، جلد اول، چاپ وزارت اقوام و قبایل، ۱۳۶۵ ه.ش (برنده جایزه)؛
- کهزاد و پژوهشهای او، چاپ دانشگاه کابل، ۱۳۶۶ ه.ش؛
- اعلام سراجالتواریخ (جلد اول)، چاپ دانشگاه کابل، ۱۳۶۶ ه.ش؛
- اعلام سراج (رجال، اماکن و قبایل هزاره)، چاپ دانشگاه کابل، ۱۳۶۶ ه.ش؛
- سالنمای رویدادهای فرهنگی در گسترهی زبان دری، چاپ انجمن نویسندگان، ۱۳۶۷ ه.ش؛
- مقدمه و چاپ تذکره، چاپ اکادمی علوم، ۱۳۶۷ ه.ش؛
- سرزمین و رجال هزارهجات، چاپ اول مرکز فرهنگی نویسندگان افغانستان در قم، ۱۳۷۹ ه.ش، چاپ دوم بنیاد اندیشه در کابل؛
- ساختار طبیعی هزارهجات، چاپ اول، انتشارات صلصال در قم، ۱۳۸۱ ه.ش، چاپ دوم بنیاد اندیشه در کابل؛
- سیری در ادبیات سدهی سیزدهم، جلد دوم، اکادمی علوم افغانستان، ۱۳۸۲ ه.ش؛
- جستارها، چاپ بنیاد اندیشه در کابل، خزان ۱۳۹۵ ه.ش؛
- مسائل هزاره در شش جلد، چاپ بنیاد اندیشه در کابل، ۱۳۹۷ ه.ش.
منابع:
- نایل، حسین (۱۳۹۵)، سرزمین و رجال هزارهجات، کابل: بنیاد اندیشه
- کاتب هزاره، فیضمحمد (۱۳۹۲)، تذکرالانقلاب، کلن آلمان: انتشارات کاوه
- مصاحبه و گفتوگو با خانواده و فرزندان حسین نایل
- مجیدی، عبدالطیف (۲۱-۰۶-۲۰۲۲)، «حسین نایل-مجله خامک»، فروشگاه کالاهای افغانستانی
- سایت بیبیسی فارسی (۲۰۱۱)، «هشتادمین سالگرد درگذشت کاتب؛ بیهقی روزگار»
- سایت بیبیسی فارسی (۲۰۱۱)، «فیضمحمد کاتب؛ تاریخنگار خردگرا»