«پارسی وطن است» نام مسابقهی ادبی-فرهنگیای است که مراسم اختتامیهی آن روز شنبه (۳۱ سنبله) در مشهد برگزار شد. این مسابقه که در محوریت زبان فارسی یا همان وطن پارسی راهاندازی شده بود، بهگفتهی برگزارکنندگان آن، به هدف پاسداشت و صیانت زبان فارسی راهاندازی شده بود تا نویسندگان و شاعران فارسیزبان را در قبال این موضوع حساس کند و آثار شان را به اشتراک بگذارند.
این مسابقه شامل سه بخش شعر، داستان و مقاله بود که بهگفتهی هیأت داوران آن، بیش از ۲۰۰ اثر از کشورهای افغانستان، ایران، تاجیکستان و ازبیکستان در آن ارسال شده بود و از این میان، آثاری در ردیفهایی اول تا سوم مقام آوردند و تعدادی نیز در جمع برگزیدهها راهیافتند.
هویت
زبان یکی از مؤلفههای اساسی هویت است که کتلههای بشری را در چارچوبهای مشخصی در خود جا داده است. در این میان، زبان فارسی یکی از کهنترین زبانهای زندهی دنیا است که در خود آثار فاخری را در زمینههای اخلاق، عرفان، عشق و حماسه جا داده است. بهطور نمونه میتوان به آثاری چون «گلستان سعدی»، «مثنوی معنوی مولوی»، «دیوان حافظ» و «شاهنامهی فردوسی» اشاره کرد که هر کدام از جملهی داراییها و پشتوانههای این زبان و مفاخر ادبیات جهان به حساب میآید.
با آن هم، زبان فارسی بهدلیل اینکه یکی از ارکان اساسی هویت گویشوران خود بوده و هست، در طول تاریخ خودش از گزند تحولات سیاسی در امان نبوده و با فرازوفرودهای فراوانی مواجه بوده است. یکی از تحولات، مسلط شدن زبان و ادبیات عرب پس از گسترش اسلام در وطن پارسی بود که این زبان را تا مرز فراموشی به حاشیه راند، اما در نهایت، فارسی چون ققنوسی سربرآورد و جایگاه خودش را در تاریخ ادبیات جهان تثبیت کرد.
اینک نیز زبان فارسی در این «وطن پارسی»، بهویژه افغانستان غریب واقع شده است و بهواسطهی گروه مسلط و با تاختوتازهای سیاسیای که روی آن صورت میگیرد، از فضاهای آکادمیک، ادارات و محافل و مجالس رسمی حذف و به حاشیه رانده شده است.
ابوطالب مظفری، شاعر، نویسنده و از برگزارکنندگان این مسابقه با برجسته کردن نقش زبان در هویت، به اطلاعات روز گفت که هدف این مسابقه این بود که برای نسل کنونی بازگو شود که «زبان فارسی هویت ماست. وقتی هویت یک جامعه از بین میرود، سایر جنبهها به سادگی از بین خواهد رفت.»
گروه طالبان پس از رویکارآمدن مجدد خود، بهطور سیستماتیک به حذف و کتمان زبان فارسی روی آورد و در اقداماتی، لوحههای دانشگاهها و ادارات دولتی را در ولایتهایی که اکثر باشندگان آن فارسیزبان هستند، پایین کشید و به جای آنها لوحههایی با زبان پشتو نصب کرد. این گروه از آن نیز فراتر رفت و در نامهای، به تمام دانشگاهها دستور داد تا از واژگان دانشگاه و دانشکده استفاده نکنند و بهجای آن پوهنتون و پوهنحی بگویند.
اکنون مکاتبات تمام ادارات دولتی به زبان پشتو است و سخنگویان این گروه بیانیههای رسمیشان را نیز به زبان پشتو منتشر میکنند.

خاستگاه زبان فارسی
دکتر علیرضا قیامتی، استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد که یکی از سخنرانان این برنامه بود، گفت که قلب تمدن فارسی بلخ بوده است و این زبان بدون شاعران و نویسندگان نامدار بلخ مانند ابوعلی بلخی، ابوشکور بلخی، ابوالمؤید بلخی و رابعهی بلخی اینچنین پایدار باقی نمیماند. او در کنار بلخ، همچنان از هری نام برد که کانونهای ویژهی زبان فارسی در آنجاها شکل گرفته بود و این زبان میراثدار آثار تمام آن بزرگان است.
«قلب تمدن پارسی بلخ بوده است. ابوعلی بلخی را ببینید، ابوشکور بلخی را ببینید، ابوالمؤید بلخی را ببینید و رابعهی بلخی را هم ببینید؛ چهارتا از بزرگترینهای [ادبیات فارسی]. بعد از بلخ میتوانیم از هری یا هرات نام ببریم که بسیاری از شعرای ما از هرات بودند. کانونهای ویژهی زبان ما در آنجاها شکل گرفته است. و بعد میبینیم که این زبان میراثدار همهی آن بزرگیها میشود.»
دکتر محمدی شاری، شاعر و پژوهشگر که مقالهاش در جمع برگزیدههای این مسابقه راهیافته بود، نیز طی گزارشی از مقالهاش یادآور شد که زبان فارسی زبان مردمان شرق ایران تاریخی (افغانستان کنونی) بوده است؛ «خواستگاه زبان اویستایی و اوستا هم ایران شرقی است. دو سوی هندوکش و بابا، یعنی شمال و جنوب افغانستان.»
با آنکه پژوهشگران در این برنامه از بلخ بهعنوان خواستگاه و قلب تمدن فارسی یاد کردند، اما این زبان اکنون در افغانستان و بهویژه بلخ به حاشیه رفته است و تاریخ و مفاخر آن توسط گروه حاکم کتمان میشود. به قول ابوطالب مظفری، زبان تا وقتی زنده است که گویشور داشته باشد و در شعرهای شاعران، قلم نویسندگان و زبان گویشوران خود جاری باشد. این در حالی است که نویسندگان و شاعران شعر معاصر افغانستان به اجبار تن به تبعید ناخواسته دادهاند و ترس و سانسور شدید، انگیزه و جرأت نوشتن و سرودن را از نویسندگان و شاعران مانده در کشور گرفته است.
وطن فرهنگی تا وطن سیاسی
با آنکه شاعران و نویسندگان مهاجر در مشهد دغدغهی زبانوطنی را در محور زبان فارسی بین ملتهای افغانستان، ایران و تاجیکستان دارند، فاصلهی بزرگی است میان این وطن فرهنگی تا وطن سیاسی. تجربهی سیاسی نشان داده است که منافع دولتها همیشه بر مشترکات ملتها ارجحیت داشته است و در این زمینه توجه لازم صورت نگرفته است.
با آنکه ایران بهدلیل همین مشترکات فرهنگی و زبانی به یکی از پناهگاههای اصلی در مواقع بحران برای شهروندان افغانستان بدل شده است، اما برخورد دولتهای ایران با مهاجران اغلب دوگانه بوده است.
همزمان با رویکارآمدن دولت جدید در ایران به رهبری مسعود پزشکیان، موج جدید مهاجرستیزی به راه افتاده است. مقامهای این کشور اعلام کردهاند که در مرز خود با افغانستان دیواری به ارتفاع چهار متر اعمار و مهاجران غیرقانونی را به افغانستان اخراج میکنند.
حفیظ منصور، عضو پیشین پارلمان و از سخنرانان این برنامه ضمن اشاره به صحبتهای اخیر مسعود پزشکیان، رییسجمهور ایران که خواستار برداشتن مرزها میان کشورهای اسلامی شده است، گفت که او از این طرح استقبال میکند و امیدوار است که در این امر اولویت به کشورهایی داده شود که با هم مشترکات فرهنگی و زبانی دارند.
«بهجای حصارکشی بیایید برای هماهنگی و نزدیکی بیشتر بیاندیشیم. اگر قرار است مرزهایی از میان کشورهای اسلامی برداشته شود، آنهایی که اشتراکات فوقالعادهی زبانی و فرهنگی دارند حق اولویت را دارند. بیایید از اینجا، از قلمرو زبان فارسی شروع کنیم. هیچ جایی مناسبتر و شایستهتر از این نیست.»
ابوطالب مظفری، از دستاندرکاران این مسابقه با اشاره به روزگار بحرانی زبان فارسی در افغانستان به اطلاعات روز گفت که آنان در این مسابقه تلاش کردند برای نسل کنونی یادآور شوند که ناامنی و فقر صرفا چالشهای فراروی آنان نیست، بل آنان با چالشهای کلانتر هویتی و فرهنگی نیز مواجه اند که باید در قبال آن حساس باشند.
«زبان فارسی اکنون در یک روزگار بحرانی خودش قرار دارد؛ هم در کشورهای اصلی و از جمله افغانستان و هم در جاهای دیگر. ما در این برنامه قرار است که یک مقدار پرده را از غفلت فراگیری که امروز نسلهای ما بهدلیل جنگ، بهدلیل ناامنی، بهدلیل فقر دچارش شده و فکر میکند که تمام گرفتاریهای آنان همین گریزی از فقر و ناامنی است، ولی در سایهی این وضعیت مهمترین مشکلات اساسی خود شان را در حوزهی زبان، فرهنگ و هویت فراموش میکند، بکشیم و این آگاهی را ببخشیم که زبان فارسی هویت ماست.»
این برنامه که از سوی «مؤسسه فرهنگی درّ دری»، «بنیاد احمدشاه مسعود» و «حوزه هنری خراسان رضوی» برگزار شده بود، برای برندگان این مسابقه جوایز نقدی و لوح تقدیر و برای برگزیدگان آن لوح تقدیر اهدا کرد.
همچنان در بخشی دیگر این برنامه، مجتبی شفیعی، نقاش در جریان برنامه تابلویی از محمدآصف مایل هروی، نویسنده و تاریخپژوه صاحب نام افغانستان نقاشی کرد و در فرجام، از سوی تعدادی از شخصیتهای حاضر به یکی از اعضای خانوادهی آقای مایل تقدیم شد.
