close

اونیفورم مکاتب؛ آیا رهبر طالبان به آرزوی خود می‌رسد؟

گزارشگر: فرزاد شریف

پس از سه سال حکمرانی، در اوایل ماه حوت امسال هبت‌الله آخوندزاده لایحه‌ای را تصویب کرد که براساس آن پوشیدن پیراهن و ‌تنبان، کلاه و دستار برای دانش‌آموزان پسر و آموزگاران مکاتب اجباری شد. این لایحه از سوی وزارت معارف طالبان به نشر رسید و در آن رنگ، نوع تکه و اندازه‌ی طول دامن پیراهن‌ها هم قید شده است. براساس این لایحه، دانش‌آموزان صنوف اول تا نهم باید پیراهن و تنبان آبی همراه با کلاه سفید بپوشند و دانش‌آموزان صنوف دهم تا دوازدهم مجبور به پوشیدن پیراهن و تنبان سفید همراه با دستار هستند.

از نظر طالبان، این تغییر ظاهری تنها یک اقدام اداری نیست. طالبان هدف این لایحه را ایجاد نظم و انضباط، تقویت روحیه‌ی آموزش و اطاعت دانش‌آموزان، احساس مشترک میان دانش‌آموزان خانواده‌های مالدار و غریب، ایجاد تمایز میان دانش‌آموزان و سایر اشخاص و تقویت فرهنگ و لباس اسلامی عنوان کرده‌اند.

اجرای لایحه در ولایت‌های مختلف

بررسی‌ها نشان می‌دهند که اجرای این لایحه در ولایت‌های مختلف به‌صورت یکنواخت پیش نمی‌رود. منابع از ریاست‌های معارف طالبان در ولایت‌های هرات، غزنی و فاریاب به روزنامه اطلاعات روز تأیید کرده‌اند که استعلام‌هایی در مورد اجرای لایحه به مکاتب خصوصی و دولتی ارسال شده است و بعضی مکاتب نیز اعلام کرده‌اند که در شروع سال تعلیمی ۱۴۰۴ دانش‌آموزان باید اونیفورم‌های تعیین‌شده را تهیه کنند. اما در مکاتب شهر کابل، به‌ویژه در مناطق خیرخانه و غرب کابل، تا اکنون مکتبی اعلام نکرده است که دانش‌آموزان باید اونیفورم‌های جدید را تهیه کنند. مسئولان در ریاست معارف شهری کابل نیز در این باره حاضر به گفت‌وگو نیستند.

فضایی که اجرای این لایحه در نهادهای آموزشی دولتی و خصوصی ایجاد کرده، همه را نگران کرده است. یکی از مدیران مکاتب دولتی در خیرخانه به روزنامه اطلاعات روز گفت: «تطبیق طرح اونیفورم زمان‌بر است و چالش‌های خاص خود را دارد. ما از امارت طالبان می‌خواهیم که در اجرای این لایحه نرمش نشان دهند تا از بروز خشونت جلوگیری شود.» این تفاوت در اجرای لایحه، تنها ناشی از شرایط اداری نیست، بلکه به میزان نفوذ طالبان و حساسیت افکار عمومی در مناطق شهری برمی‌گردد. هرچند طالبان در مناطق دوردست دست بازتری برای اعمال سیاست‌های خود دارند، اما در کابل، به‌دلیل تمرکز رسانه‌ها و نگاه‌های بین‌المللی، ناچار به نوعی انعطاف‌پذیری شده‌اند. با این وجود، ترس از برخوردهای خشونت‌آمیز در مناطقی که نظارت کم‌تری وجود دارد، همچنان پابرجا است.

مکاتب خصوصی و مواجهه با اونیفورم جدید

مکاتب خصوصی در افغانستان همیشه تلاش کرده‌اند فاصله‌ای را میان خود و ساختارهای دولتی حفظ کنند و موضع شان در قبال این لایحه هم پیچیده‌تر است. بسیاری از این مکاتب خصوصی در کابل می‌گویند که برای سال ۱۴۰۴ اونیفورم‌های خود را از قبل آماده کرده‌اند و توان اقتصادی تغییر آن را ندارند. یکی از مدیران مکاتب خصوصی در کابل گفت: «ما نمی‌خواهیم نخستین هدف این طرح باشیم. به هر صورت برای سال ۱۴۰۴ در تطبیق این قانون آماده نیستیم. اگر امارت (طالبان) در تطبیق این لایحه جدی است، باید از مکاتب بزرگ‌تر و مطرح‌تر مانند افغان-ترک شروع کند. تا وقتی آن‌ها به این لایحه تن ندهند، ما هم قصد نداریم کاری انجام دهیم.»

 این مکاتب استدلال می‌کنند که اگر طالبان واقعا قصد اجرای این لایحه را دارند، باید از مکاتب افغان-ترک شروع کنند. در عین حال، یکی از مسئولان در مکتب افغان-ترک شعبه‌ی کابل به روزنامه اطلاعات روز تأیید کرد که این مکتب در مورد اونیفورم جدید اقدامی نکرده است و از طرف طالبان هم برای آنان امری نیامده است. مکاتب افغان-‌ترک مؤسسات زنجیره‌ای خصوصی اند که تحت حمایت مستقیم دولت ترکیه و وزارت معارف ترکیه قرار دارند. ۲۰ شعبه‌ی این مکتب در افغانستان بیش از شش هزار دانش‌آموز دارند. آنچه در مورد این مکاتب مهم است، استقلال این مکاتب در خاک افغانستان زیر حاکمیت طالبان است. این مکاتب بیرق طالبان و بیرق وزارت معارف این گروه را در صحن حویلی یا صفحات اجتماعی خود نصب و پخش نمی‌کنند. این نوع موضع‌گیری نشان می‌دهد که حتا در میان مؤسسات آموزشی نیز نوعی مقاومت خاموش در برابر سیاست‌های طالبان در جریان است.

مکتب‌های افغان‌-ترک بیرق طالبان و وزارت معارف این گروه را در صحن حویلی یا در شبکه‌های اجتماعی خود پخش نمی‌کنند.

نارضایتی دانش‌آموزان؛ برخورد آرزوها با واقعیت‌های اجباری

دانش‌آموزان نیز واکنش‌های متفاوتی به این لایحه نشان می‌دهند. بسیاری از آنان بر این باور هستند که این تغییر اجباری آزادی‌های فردی آنان را محدود می‌کند. علی‌الله، دانش‌آموز صنف یازدهم به روزنامه اطلاعات روز گفت: «ما از این تصمیم راضی نیستیم. دو سال می‌شد تازه اونیفورم مکتب ما جور شده بود. این اونیفورم جدید ما را عقب می‌برد و پسرفت می‌دهد، به‌جای پیشرفت. از وقتی امارت آمده، تنها آزادی ما پسران همین لباس بود که این را هم می‌گیرند. ما می‌خواهیم این قانون آزاد باشد و اونیفورم‌ها مثل قبل باشد.»

برای بسیاری از دانش‌آموزان، اونیفورم تنها یک لباس نیست؛ بلکه بخشی از هویت و شخصیت آنان را شکل می‌دهد. تغییر اجباری لباس به معنای ازدست‌رفتن آخرین بقایای آزادی فردی در محیط مکتب است. این نارضایتی، به‌ویژه در میان جوانانی که در دودهه‌ی گذشته با آزادی‌های نسبی رشد کرده‌اند، عمیق‌تر است. آنان این لایحه را نه‌ تنها به‌عنوان یک قانون اداری، بلکه به‌عنوان نمادی از تحمیل ایدئولوژی طالبان می‌بینند. برای بسیاری از این نوجوانان، پوشیدن لنگی یا کلاه سفید تنها یک تغییر ظاهری نیست، بلکه یادآور بازگشت به دوران اول حاکمیت طالبان است که زندگی فردی و جمعی در سیطره‌ی یک تفکر خشک و اجباری قرار داشت.

تغییر اونیفورم برای دانش‌آموزان مکاتب در عین حال که نگرانی ایجاد کرده، مضحک هم هست. محمد، دانش‌آموز صنف دوازدهم می‌گوید: «این اونیفورم جدید با افکار و اهداف ما یکسان نیست. حتا با ظاهر ما یکسان نیست. من مویم را فرانسوی کم می‌کنم. وقتی لنگی را هم روی آن بسته کنم، چیز عجیبی می‌شود.» این تغییر اجباری اونیفورم نوعی احساس بازگشت به گذشته را زنده کرده است؛ گذشته‌ای که بسیاری از مردم افغانستان امیدوار بودند برای همیشه پشت سر گذاشته باشند. برای جوانانی که دودهه در فضایی نسبتا بازتر رشد کرده‌اند، تحمیل اونیفورم سنتی چیزی فراتر از یک تغییر ظاهری است.

ابزار کنترل یا بازگشت به گذشته؟

برخی کارشناسان می‌گویند که این لایحه بخشی از برنامه‌ی بزرگ‌تر طالبان برای اسلامی‌سازی جامعه و تحمیل هویت مذهبی و فرهنگی خاص است. آنان باور دارند اجرای این لایحه تنها یک تغییر ظاهری نیست. طالبان از ابزارهایی مانند اونیفورم برای القای هویت مذهبی و سیاسی خود استفاده می‌کنند. این اقدامات، علاوه بر سرکوب فردیت و آزادی‌های شخصی، تلاش برای مهندسی فرهنگی است. اما تجربه‌ی تاریخی نشان داده که این نوع سیاست‌ها معمولا با مقاومت اجتماعی روبه‌رو خواهد شد.

علی‌محمد نظری، جامعه‌شناس مقیم ایران می‌گوید: «این لایحه، بخشی از برنامه‌ی جامع‌تر طالبان برای مهندسی اجتماعی است. در ظاهر، تغییر اونیفورم اقدامی برای ایجاد نظم به ‌نظر می‌رسد، اما در واقع، ابزاری برای کنترل ذهن و هویت دانش‌آموزان است. تاریخ نشان داده که چنین اقداماتی معمولا به نتایج دلخواه حکومت‌ها نمی‌انجامد و حتا ممکن است واکنش‌های اجتماعی و فرهنگی معکوسی ایجاد کند. تحمیل یک هویت واحد بر جامعه‌ای با تنوع فرهنگی و تاریخی مانند افغانستان، چالشی پیچیده است که اجرای آن بدون مقاومت آسان نخواهد بود.»

خانواده‌ها در وضعیت اقتصادی وخیم

اعلام این لایحه از نظر اقتصادی نیز موجی از سردرگمی و نگرانی را در میان خانواده‌ها، دانش‌آموزان و حتا مسئولان مکاتب ایجاد کرد. برای بسیاری از والدین، این دستور جدید، باری اضافی بر دوش اقتصاد شکننده‌ی آنان است. در کشوری که بسیاری از مردم برای تأمین نیازهای اولیه‌ی زندگی خود با چالش مواجه‌اند، تهیه اونیفورم‌های جدید به معنای فشار اقتصادی بیشتر است. یک مرد سالخورده در کابل که سه فرزندش به مکتب می‌روند، در این مورد گفت: «ما برای خرید کتاب و قلم مشکل داریم، حالا باید نگران خرید اونیفورم جدید هم باشیم. طالبان درک نمی‌کنند که زندگی ما چقدر سخت است. هر سال یک رقم اونفورم نو می‌سازند.»

حالاسؤال این است: آیا رهبر طالبان به آرزوی خود برای تحمیل یک نظام آموزشی کاملا منطبق با دیدگاه‌های سخت‌گیرانه‌ی خود خواهد رسید؟ اجرای ناهماهنگ این لایحه، مقاومت پنهان مکاتب خصوصی و نارضایتی گسترده‌ی دانش‌آموزان و خانواده‌ها، نشانه‌هایی از این است که تحقق کامل این آرزو چندان ساده نخواهد بود.