باشندگان پنجشیر؛ اخراج از ایران، بازجویی و آزار توسط طالبان

اطلاعات روز
اطلاعات روز
نیروهای طالبان در پنجشیر/اطلاعات روز

موتر رنجر سیاه‌‌رنگ نیروهای استخبارات طالبان پشت خانه‌‌ی «نصیب» (نام مستعار)، یکی از نظامیان پیشین و اخراج‌‌شده از ایران، توقف کرد. نیروهای استخبارات طالبان با پیراهن و تنبان سیاه‌رنگ بر تن، دروازه‌‌ی خانه را کوبیدند. از آن روز حدود چهار ماه می‌گذرد، اما نصیب هنوز هم با ترس زندگی می‌کند و نگران است که مبادا طالبان باز او را به بهانه‌ای بازداشت کنند.  

نصیب در گفت‌وگو با روزنامه اطلاعات روز می‌گوید: «طالبان نخست تمام اطراف خانه را محاصره و سپس مرا بازداشت کردند.»  

او توضیح می‌دهد که پس از رد مرز شدن از ایران، به‌‌دلیل ازدحام شدید در مرز اسلام‌‌قلعه ولایت هرات، طالبان به او مشکوک نشدند و بیومتریکش نکردند؛ اما زمانی که به پنجشیر رسید، نیروهای استخبارات طالبان او را بازداشت کردند. نصیب می‌گوید در بازداشتگاه مورد لت‌وکوب قرار گرفت و پس از آن‌که طالبان هیچ مدرکی از همکاری او با مخالفان‌‌شان پیدا نکردند، با ضمانت اهالی محل آزاد شد.  

او می‌گوید: «هنگام ورودم به افغانستان هیچ مدرکی از نظامی بودنم همراهم نبود، جز اثر انگشت‌های بیومتریک. وقتی وارد مرز افغانستان شدیم، طالبان مردم را به‌‌شدت بازجویی می‌کردند، اما خوشبختانه دستگاه بیومتریک نداشتند. تا پنجشیر بدون هیچ تهدیدی آمدم، اما شب اول از ترس طالبان تا صبح خوابم نبرد. هر لحظه احساس می‌کردم که شاید وارد خانه شوند و من را با خود ببرند.»  

در بسیاری از مناطق افغانستان رسم بر این است که مسافران پس از بازگشت، برای فاتحه‌خوانی نزد اقوام، خویشاوندان و همسایگانی می‌روند که در دوران غیبت‌شان درگذشته‌اند. نصیب نیز در روز دوم بازگشتش همراه پدرش برای غم‌شریکی به خانه‌‌ی نزدیکان رفت. همین دیدارها باعث شد خبر برگشت او در منطقه پخش شود و طالبان از حضورش آگاه شوند.  

سپس اقوام و دوستان نصیب برای دیدار او به خانه‌اش آمدند. رفت‌وآمد و ازدحام در خانه سبب شد که طالبان در روز سوم به دروازه‌ی‌ خانه‌اش بیایند.  

نصیب در گفت‌وگو با اطلاعات روز می‌گوید: «در روز سوم، هنگام نان چاشت با فامیل نشسته بودیم که دروازه را زدند. برادر کوچکم رفت که در را باز کند. احساس می‌کردم ممکن است طالبان باشند. همین‌طور هم شد. برادرم آمد و گفت طالبان آمده‌اند و می‌گویند برادرت را بگو بیاید که تا ولایت برویم. از سر سفره فورا بلند شدم و خودم را به دروازه رساندم تا طالبان داخل حویلی نشوند. در آن لحظه همه‌ی‌ اعضای خانواده ترسیده و نگران بودند. طالبان من را با خود به ریاست استخبارات ولایت پنجشیر بردند.»  

از زمان بازداشت تا روزهایی که در زندان بود، بازجویان طالبان بارها از او درباره‌ی‌ گذشته‌‌ی نظامی‌اش، حضورش در ایران و دیدگاهش نسبت به مخالفان این گروه پرس‌وجو کردند؛ «در روز اول بازداشتم، من را در یک اتاق کوچک انداختند. تاریک بود و فقط از بالای دروازه کمی نور می‌تابید. وقت نماز عصر شد. دروازه را باز کردند و گفتند برو وضو بگیر. شب برایم غذا آوردند، اما از شدت جگرخونی نتوانستم بخورم.»  

به روایت نصیب، شب دوم او را به یکی از اتاق‌های مخصوص استخبارات بردند؛ اتاقی که پر از وسایل شکنجه بود تا او را بترسانند و مجبور به اعتراف کنند. اما چون پس از سقوط حکومت افغانستان هیچ فعالیت نظامی نداشت و با هیچ گروهی در ارتباط نبود، طالبان نتوانستند از او اعتراف بگیرند. او می‌گوید: «در آن اتاق کیبل، چوب، وسایل شوک برقی و دیگر ابزار شکنجه بود. از من پرسیدند سلاح و تجهیزاتت کجا است، باید تسلیم کنی. گفتم سلاحم را بعد از سقوط حکومت تحویل طالبان داده‌ام و حالا هیچ سلاحی ندارم.»  

پس از آن، نیروهای استخبارات از او خواستند تا در مورد جبهه‌های مخالف طالبان معلومات بدهد. چون نصیب هیچ اطلاعی نداشت، با لت‌وکوب روبه‌رو شد. او گفت: «وقتی گفتم که پس از سقوط جمهوریت، با هیچ‌کس در ارتباط نیستم، یک نیروی طالب با کیبلی که در دست داشت به پشت و سپس به رانم زد. درد و سوزش شدیدی حس کردم. گفت به ما دروغ نگو، زودتر اعتراف کن. من برایش گفتم اگر ثبوتی علیه من پیدا کردید، هر کاری خواستید بکنید. روز بعد خانواده‌ام ملک روستا، دو موسفید و یک دکاندار را برای ضمانت آوردند و طالبان مرا آزاد کردند.» 

ترس از استخبارات  

نصیب تنها نظامی پیشینی نیست که از سوی نیروهای طالبان بازداشت شده است. بسیاری از نظامیان پیشین که از ایران اخراج می‌شوند و پس از سال‌ها دوری دوباره به پنجشیر برمی‌گردند، یا ناچار اند خودشان به ریاست استخبارات مراجعه کنند یا در غیر آن، طالبان برای بازداشت‌‌شان اقدام می‌کنند و آنان را تحت بازجویی و تحقیق قرار می‌دهند.

در پنجشیر، نیروهای استخبارات طالبان بدون هیچ محدودیتی به هر کسی که اندک‌ترین شکی داشته باشند، یورش می‌برند. دست آنان برای بازداشت، ضرب‌وشتم و حتا شکنجه‌‌ی باشندگان این ولایت باز است و هیچ نهادی نیست که بتواند جلو رفتارهای آنان را بگیرد.  

رحمت‌الله (نام مستعار)، یکی دیگر از نظامیان پیشین، از ترس آن‌که طالبان نیمه‌شب به دروازه‌اش نیایند و او را در برابر خانواده‌اش لت‌وکوب نکنند، داوطلبانه به کمیسیون نظامی طالبان در پنجشیر مراجعه کرد. او که پس از سقوط حکومت جمهوری به ایران رفته و در آن‌جا مصروف کارگری بود، نیز از سوی حکومت ایران رد مرز شد. رحمت‌الله در گفت‌وگو با اطلاعات روز می‌گوید: «به مشوره‌ شماری از خویشاوندان به اداره‌ی‌ طالبان رفتم. ترسیده بودم که مبادا طالبان پشت دروازه بیایند و من را در برابر اعضای خانواده لت‌وکوب کرده ببرند. بهتر دیدم که خودم بروم، چون طالبان شمار زیادی را از خانه‌های‌شان با شکنجه و زور برده بودند.» 

ملک روستا زمینه‌ی‌ دیدار رحمت‌الله را با مقام‌های طالبان فراهم کرد. او نخست به ریاست استخبارات و سپس به کمیسیون نظامی طالبان رفت، جایی که مورد تحقیق و بازرسی جدی قرار گرفت. او روایت می‌کند: «با هماهنگی از قبل توسط ملک روستا، به مقام ولایت طالبان رفتیم تا والی را ببینیم، اما آن روز والی بسیار مصروف بود و موفق به دیدارش نشدیم. از آن‌جا به ریاست استخبارات و کمیسیون نظامی طالبان رفتیم. برخوردشان با من بد بود. پرسیدند که آیا پس از سقوط نظام عضو جبهه‌ مقاومت شده‌ای؟ تجهیزات نظامی خود را چه کرده‌ای؟ من که سند تحویل‌دهی تجهیزاتم را با خود داشتم، آن را نشان دادم. گفتند آزاد هستی، می‌توانی بروی.» 

بااین‌حال، رحمت‌الله می‌گوید که هیچ اطمینان و تضمینی از جانب طالبان وجود ندارد. او هنوز هم در بیم و هراس زندگی می‌کند؛ «اعتماد به طالبان نیست. هر لحظه ممکن است دوباره بیایند. هنوز هم از ترس حملات انتقام‌جویانه‌ی طالبان در پریشانی به‌سر می‌برم.»  

حضور طالبان در پنجشیر سنگین است/اطلاعات روز

تحقیقات از هرکسی که به ایران سفر کرده باشد 

احمدفواد هیچ فعالیت نظامی نداشت و حدود شش‌ ماه پس از سقوط حکومت، به‌دلیل بیکاری به ایران رفت؛ اما وقتی به افغانستان برگشت، از سوی طالبان احضار و تحت تحقیق قرار گرفت. 

او به روزنامه اطلاعات روز می‌گوید: «ملک منطقه به پدرم زنگ زد که پسر شما را مدیریت استخبارات ولسوالی دره خواسته است. بگو که به ولسوالی برود. من تنها به ولسوالی رفتم. وقتی به مدیریت استخبارات ولسوالی رسیدم، خیلی ترسیده بودم. چون اولین‌بارم بود که توسط طالبان احضار شده بودم. نزد قوماندان آنان که رسیدم، یک فورم را گرفت به یک کارمندش داد و گفت او را به نظارت‌خانه ببرید. دروازه و کلکین‌های آن اتاق آهنی بود. من در این اتاق تنها بودم و خیلی ترس داشتم.»  

یکی از نیروهای طالبان که فارسی‌زبان بود به فواد اطمینان داد که اگر فعالیت نظامی نداشته باشد، رها خواهد شد؛ «او برای من گفت تشویش نداشته باش رها می‌شوی. ما از هر کسی که از ایران بیاید تحقیق می‌کنیم، زیرا برخی‌ها که از ایران و دیگر کشور‌های بیرونی می‌آیند، در پنجشیر دست به اقدامات ضدامنیتی علیه نظام می‌زنند.»  

فواد می‌گوید که در آغاز تحقیقات، با ملاحظه و نرمی از او درباره‌ی‌ انگیزه‌ی‌ سفر به ایران پرسیدند، اما سپس جزئیات دقیق‌تری درباره‌ی‌ ارتباط احتمالی‌اش با مخالفان طالبان خواستند. او می‌گوید وقتی هیچ اطلاعاتی ارائه نکرد، فشار و تهدید لفظی تشدید شد؛ «از من پرسید با اعضای جبهه مقاومت هم ارتباط داشتی یا خیر؟ من گفتم من کارگر بودم از صبح تا شام در کارخانه‌ها کار می‌کردم و جز کارگران افغانستان که باهم در کارگاه‌ها بودیم دیگر هیچ‌کسی را نمی‌دیدم. با لحن تند صدا کرد که راستت را بگو که در ایران با مقاومتی‌ها نبودی و حالی آمدی چه برنامه داری؟ بازهم گفتم با هیچ‌کس تماس نداشتم حالی هم در خانه‌ی خود هستم. از تمام مردم منطقه ما بپرسید که من مقاومتی هستم یا نه.»  

به‌گفته‌ی فواد، پس از بازجویی‌های فراوان یکی از اعضای طالبان موبایلش را آورد و گفت با پدرش تماس بگیرد تا سه نفر را ضامن بیاورد. پس از آن او را آزاد کردند. 

محمدآغا حکیم، والی طالبان در پنجشیر، در یکی از نشست‌های مردمی در ولسوالی پریان تأیید کرده است که نیروهای این گروه هر فردی را که نسبت به او شک داشته باشند، بازداشت می‌کنند.  

او در این نشست گفته است: «هر فردی که برای نظام تهدید احساس شود، بازداشت می‌شود و اگر بی‌گناه بود، دوباره آزاد می‌شود. آنانی که از ایران می‌آیند همه مشکوک‌ اند، زیرا هسته‌ی‌ مقاومت در ایران فعال است. اکثر سازماندهی‌ها و رفت‌و‌آمدها از ایران صورت می‌گیرد. ما آنان را بازداشت می‌کنیم و دوباره رها می‌کنیم. شما تشویش نداشته باشید، آنان پیش ما مهمان هستند.»

والی طالبان در پنجشیر/ شبکه‌های اجتماعی

والی طالبان در پنجشیر ادعا کرده است که بازداشت نظامیان پیشین و شهروندان مشکوک «امر عادی» در ساختار حکومت طالبان است. او در توجیه این اقدام گفته است: «موضوع بازداشت‌ها در تمام ولایت‌ها است و نظام برای بقای خود توجه دارد.»  

از زمان سقوط پنجشیر به‌دست گروه طالبان، این ولایت به‌‌شدت نظامی‌‌سازی شده است. طالبان در بیشتر مناطق پاسگاه‌ها، قرارگاه‌ها و ایست‌های بازرسی متعدد ایجاد کرده‌اند. پنجشیر تنها ولایتی در افغانستان است که در آن از آغاز شب قیود رفت‌و‌آمد برقرار است. این گروه کنترل شدید بر رفتار باشندگان دارد و از بیم آن‌که جبهه‌های نظامی مخالف‌شان از میان مردم پنجشیر سربازگیری کنند، به هرگونه تحرک یا تماس مشکوک با سخت‌گیری و بازداشت پاسخ می‌دهند.

با دیگران به‌‌ اشتراک بگذارید
بدون دیدگاه