با ممنوع شدن خالکوبی از سوی طالبان، شمار زیادی از جوانان و تتوکاران در مزار شریف و جوزجان بهدلیل داشتن یا انجام تتو با بازداشت، ضربوشتم و اتهام «کفر» روبهرو شدهاند؛ در این گزارش روایت سه جوان آورده شده است که این برخوردهای سختگیرانه زندگی شخصی و حرفهای آنان را زیر فشار جدی قرار داده است.
آستینهای پیراهن ارسلان (نام مستعار) بلند بود و تتوها در دست او نمایان. در ماه سرطان سال روان هنگامی که به سر کارش میرفت، محتسبان امر به معروف و نهی از منکر طالبان سهچرخهی حامل او را در حومهی شهر مزار شریف، مرکز ولایت بلخ ایستاد کردند، تا باورهای طالبانی را برای او تبلیغ کنند. اما قبل از شروع تبلیغ، چشم این مبلغان/محتسبان به تتوهای دست ارسلان افتاد.
ارسلان ماجرای آن روز را اینگونه با روزنامه اطلاعات روز در میان میگذارد: «یکی از نیروهای امنیتی طالبان صدا زد: مولوی صاحب موی این امریکایی را چه میکنید، دستهای او را ببینید که مثل کافرها خالکوبی (تتو) کرده و بهخاطر دیده شدن آستینهای خود را نیز بالا کرده است.»
ارسلان 27 ساله با خطاب شدن «کافر» از سوی محتسبان طالبان، بهشدت ترسید. اما تتوی دست ارسلان (شکل یک پرنده و یک قلب) در دوران حاکمیت مجدد طالبان تتو نشده بود؛ تتوی او از دورهی پیش از حاکمیت طالبان به جا مانده بود.
او میگوید: «قسمی رفتار کردند که گویی من کدام مجرم باشم. رفتارشان با من نسبت به افرادی که به اتهام فروش مواد مخدر بازداشت شده بودند زشتتر و تندتر بود. ابتدا نصیحت کردند. وقتی از خود دفاع کردم، طالبان قهر شدند و گفتند که شما در جمهوریت کاملا کافر شدید، به حرف خوب اصلاح نمیشوید باید چند روز هوای زندان را تجربه کنید.»
محتسبان امر به معروف طالبان ارسلان را با دو فروشندهی مواد مخدر در داخل کانتینر متعلق به یک ایست بازرسی محبوس کردند؛ «دو ساعت کامل منتظر بودیم، که سرانجام تصمیم گرفتند ما را به حوزه امنیتی ببرند. هر قدر تلاش کردم موفق نشدم که از نزدشان رها شوم. مرا در یکی از حوزههای امنیتی بردند؛ در قدم نخست چند سیلی محکم به رویم زدند و بعد داخل یک اتاق تاریک و کوچک زندانیام کردند. تنها جرم من نقش یک تتو بر دستم بود که بهخاطر دلخوشی خود این کار را کرده بودم.»
دو ماه بعد پس از مشاجرهی لفظی در میدان فوتسال که چندین نفر مورد ضربوشتم قرار گرفتند، بار دیگر ارسلان به اتهام دخیل بودن در این مشاجره از سوی طالبان بازداشت شد، اما باز هم همان آش بود و همان کاسه: بهدلیل داشتن خالکوبی به «بیدینی»، «کفر» و تقلید از «کافر» از سوی طالبان متهم شد.
ارسلان میگوید: «در میدان فوتسال جنگ شد. یک جنگ عادی بود و من هیچ ملامت هم نبودم ولی طالبان گپ مرا گوش نکردند و به حوزه بردند. بسیار لتوکوبم کردند و بهخاطر خالکوبیام من را گفتند تو کافر هستی. حتا پدرم را توهین کردند که پسر کافر تربیه کردی و جایت در جهنم است.»
سپس ارسلان با قید ضمانت از حوزه امنیتی طالبان رها شد و تصمیم گرفت که قاچاقی به ایران برود، اما از سوی مرزبانان ایرانی دستگیر و رد مرز شد.

تفتیش بدن در رقابتهای ورزشی
این تنها ارسلان نیست که از سوی محتسبان امر به معروف طالبان بازداشت شد. شش ماه قبل جاوید، یکی از ورزشکاران پرورش اندام، از سوی نیروهای طالبان یک شبانهروز را در زندان سپری کرده است. جاوید برای شرکت در مسابقات پرورش اندام به ولایت جوزجان رفته بود، اما تتوی روی بازوهای او باعث جلب توجه محتسبان امر به معروف طالبان شد.
جاوید میگوید: «در ولایت جوزجان در یک رقابت ورزشی بودم که نیروهای امر به معروف آمدند. من اول فکر کردم بهخاطر نظارت یا امنیت آمدند؛ اما چند دقیقه بعد یکی از همین نیروهای امر به معروف بسیار با یک رفتار خشن به طرف بازویم اشاره کرد و گفت اینها نشانهی کفر اند. چرا پاک نکردی. خواستم توضیح بدهم که فقط یک طرح هنری است که چون دوستش داشتم خالکوبی کردم، ولی طالب با صدای بلند گفت چب باش کافر بیدین و من را به زور حوزه بردند.»
جاوید میگوید تنها بهخاطر خالکوبی روی بازویش، یک شبانهروز را در زندان طالبان سپری کرده است؛ «من را گفتند باید برایت درس بدهیم که دیگر این قسم نگردی و خالکوبیات را پاک کنی. بدون هیچ گناهی من را زندانی کردند و گفتند اگر تتوی خود را پاک نکنی بار دیگر که زندانی کردیم در زندان میپوسی و کسی تو را آزاد کرده نمیتواند.»
این اتفاق باعث شد که جاوید در رقابتهای پرورش اندام کمتر شرکت کند. در هر مسابقهای هم که شرکت میکند، نگران است که از سوی نیروهای طالبان بهدلیل داشتن تتو دوباره بازداشت نشود.
او می گوید: «در حکومت طالبان فقط ظاهر برایشان مهم است که باید اسلامی معلوم شود. شخصیت، استعداد، لیاقت و اینها برایشان هیچ اهمیت ندارد. خالکوبی خود را پاک نکردم، چون دوستش دارم ولی بعد از آن روز دیگر در رقابتها زیاد شرکت نمیکنم. کوشش میکنم کمتر در معرض دید باشم؛ لباسهای آستین دراز میپوشم و بدنم را همیشه پت میکنم. این گروه دلم را بیخی از همه چیز سیاه کرده است و هیچ انگیزهای برایم نمانده است.»

تتو در دوران نظام جموریت در میان بخشی از جوانان ترویج شده بود/شبکههای اجتماعی
ضربوشتم و تهدید
طالبان نقش کردن تتو بر بدن را ممنوع اعلام کردهاند. علیاحمد، یکی از تتوکاران در شهر مزار شریف است که سهمرتبه از سوی طالبان بهدلیل تتوکردن مورد ضربوشتم و توهین و تحقیر قرار گرفته است. او سرانجام مجبور شد تغییر شغل بدهد. او در صحبت با روزنامه اطلاعات روز میگوید که بهدلیل فشار طالبان و ترس از زندان دست از تتوکردن کشیده است.
او میگوید: «طالبان سه بار به دکانم آمدند و در پیش مشتریان من را لتوکوب کردند. حتا مشتریانم را با سیلی زده از دکان بیرون انداختند. بار آخر که آمده بودند چندین سیلی محکم به روی و پشت سرم زدند و گفتند اصلا تو مردم را به کفر دعوت میکنی. جوانان بهخاطر تو کافر شدند و پیسهای که از این راه پیدا میکنی حرام است.»
علیاحمد این هنر را در ترکیه آموخته است. او روزانه سه تا چهار هزار افغانی از همین راه درآمد داشت و روزگارش با پولی که از این رهگذر بهدست میآورد میچرخید. اما با آمدن طالبان همه چیز تغییر کرد و اینک بهعنوان شاگرد در یکی از سلمانیهای مزار شریف با حقوق هفتهوار ۵۰۰ افغانی کار میکند.
او همچنان میگوید: «طالبان برایم گفتند دکان را جمع کن. اگر بار دیگر به این منطقه آمدیم و دکانت فعال بود زندانیات میکنیم و آن قدر جزایت میدهیم که خودت بگویی بد کردم و دیگر این کار را نمیکنم. از طالبان باید ترسید. هر کاری را بگویند میکنند، چون قدرت فعلا در دستشان است. من هم از جان خود ترسیدم.»
او میگوید که طالبان توجهی به ذوق و علاقه و سلیقهی نسل جوان ندارند و روزبهروز با محدودیتهای بیشتری که اعمال میکنند، زندگی را برای نسل جوان سختتر میکنند: «طالبان فقط یاد دارند درآمد را از مردم و انگیزه و امید را از جوانان بگیرند. من به کار خود خیلی خوش بودم و زندگیام نیز خوب پیش میرفت. حالی با ۵۰۰ افغانی در هفته، زندگی یک خانوادهی هفت نفری را میچرخانم. همان قدر پیدا میکنم که زنده باشیم.»
با آنکه نقش کردن تتو بر بدن در افغانستان نسبت به کشورهای غربی خیلی محدود است و تنها شمار اندکی از جوانان به آن روی میآورند، طالبان آن را بهطور کامل ممنوع کردهاند. هرچند در گذشته نیز برخی شهروندان با ابزارهای ابتدایی خالکوبی میکردند، اما در دوران نظام جمهوریت این کار بیشتر رواج یافته بود و با وسایل تخصصی و شیوههای دقیقتری انجام میشد. کسانی که تتو دارند استدلال میکنند که اختیار بدنشان را دارند و خالکوبی عمل شخصی است که به هیچکس ضرر نمیرساند؛ اما این استدلال برای طالبان پذیرفتنی نیست، زیرا آنان تتو را «تقلید از فرهنگ غربی» میدانند و میخواهند تمام جنبههای زندگی شهروندان مطابق با تفسیر سختگیرانهیشان از دین تنظیم شود.