روز سهشنبه، هجدهم قوس امسال، دهلی نو میزبان رخداد مهمی بود که در بسیاری از رسانههای افغانستان انعکاس درخور نیافت. در این روز، هنر مینیاتورِ سبک بهزاد بهنام افغانستان در فهرست سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) بهعنوان میراث فرهنگی افغانستان ثبت شد. این یکی از برجستهترین دستآوردهای هنری افغانستان به حساب میآید که گروهی از اهالی فرهنگ و هنر، بدون هیچگونه چشمداشت مادی و در حالی که در تبعید بهسر میبرند، برای تحقق آن اقدام کردهاند.
در اعلامیهی یونسکو در پیوند به پذیرش هنر مینیاتورِ سبک کمالالدین بهزاد بهنام افغانستان، از این هنر بهعنوان «شیوهای ظریف، نمادین و دقیق» در نقاشی یاد شده است که نقش مهمی در تصویرسازی تاریخ و ادبیات ایفا کرده است. در این اعلامیه آمده است: «کارکرد اصلی این هنر، آشنا ساختن جوامع با عناصر فرهنگ، تاریخ و ادبیات است و دانش و بینش نهفته در گذشتهی جمعی آنان را بازتاب میدهد. برخی هنرمندان نقش برجستهای در شناخته شدن و گسترش این هنر داشتهاند؛ بهگونهای که آثارشان امروز زینتبخش موزیمهای معتبر جهان است.»
یونسکو تصریح کرده است که شمار زیادی از هنرمندان و مکاتب هنری از طراحی و سبک آثار کمالالدین بهزاد الهام میگیرند و آن را بهعنوان الگوی اصلی کار خود به کار میبرند. اما ثبت میراثهای فرهنگی در فهرست یونسکو کار آسانی نیست. در سالهای اخیر، بخشی از میراث فرهنگی افغانستان بدون ذکر نام این کشور، از سوی کشورهای منطقه در فهرست یونسکو ثبت شده است. خبر ثبت هنر مینیاتورِ سبک بهزاد بهنام افغانستان، در حالی که در داخل کشور تحت حاکمیت طالبان سانسور و اختناق شدید اعمال میشود، برای اهل فرهنگ و هنر افغانستان رویدادی نیکو به حساب میآید.

نوید مشعوف، مینیاتوریست و استاد پیشین دانشکدهی هنرهای زیبای هرات که اکنون در تبعید در آلمان بهسر میبرد، یکی از افرادی است که در روند گردآوری اطلاعات، مستندسازی و پروندهسازی هنر مینیاتورِ سبک بهزاد نقش داشته است.
او در گفتوگو با روزنامه اطلاعات روز میگوید: «بیش از دو سال منتظر خبر ثبت مینیاتورِ سبک بهزاد در فهرست یونسکو بودیم. ما از سال ۲۰۲۳ روی پرونده ثبت این هنر کار را آغاز کردیم و در ماه مارچ امسال آن را به یونسکو تحویل دادیم. این دستآورد متعلق به یک فرد نیست بلکه نتیجهی تلاش جمعی از بزرگان و اهل فرهنگ است که با ما همکاری کردهاند. برای من بیان حس و حال دریافت ایمیل ثبت مینیاتورِ سبک بهزاد در یونسکو کمی دشوار است؛ لحظهی بسیار خوبی بود.»
هنر مینیاتورِ سبک بهزاد در ماه دلو ۱۳۹۹ خورشیدی با شماره ۰۰۶ در وزارت اطلاعات و فرهنگ بهعنوان میراث فرهنگی ملی ثبت شده بود و سپس تحت عنوان «مینیاتورِ سبک بهزاد» برای ثبت جهانی به یونسکو ارسال شد. شرط اصلی ثبت هنرهای ملموس و ناملموس در یونسکو، ثبت ملی آنها است. این روند در دوران نظام جمهوری انجام شد و همین موضوع سبب شد که نیازی به برقراری ارتباط با مسئولان وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان نباشد و کارها از طریق سفارت افغانستان در فرانسه، که در کنترل دیپلماتهای حکومت پیشین افغانستان است، پیش برده شود.
بااینحال، در مرحلهی نخست ارسال پرونده هنر مینیاتورِ سبک بهزاد، یونسکو بهدلیل نواقص موجود در پرونده، آن را رد کرد. پس از آن، بخشی از اهالی فرهنگ روند پروندهسازی را «جدیتر» گرفتند و در نتیجهی همین تلاشها بود که این رویا جامه عمل پوشید.
نوید مشعوف میگوید که در روند فراهم کردن پرونده باید اثبات میکردند که مینیاتور تنها در هرات انجام نمیشود بلکه این هنر در گوشهوکنار افغانستان رواج دارد و در سطح ملی محبوبیت دارد؛ «دانشجویانی از ولایتهای مختلف در دانشکدههای هنرهای زیبای هرات و کابل درس خوانده بودند و ما به سراغ آنان، از جمله دختران، رفتیم و از آثارشان عکسبرداری کردیم. پرونده قطوری تهیه شد و در کنار آن، توصیهنامههایی از شخصیتهای علمی و فرهنگی گرفتیم. سپس از مجموعهی این تلاشها، مستند دهدقیقهای دربارهی سرگذشت کمالالدین بهزاد و روند مینیاتور در افغانستان ساخته شد که این فیلم مستند بهزودی منتشر خواهد شد.»

اعتراض فرهنگیان و هنرمندان ایران
ثبت مینیاتورِ سبک بهزاد بهنام افغانستان با واکنش فرهنگیان و هنرمندان ایران روبهرو شده است. آنان ادعا میکنند که سبک بهزاد باید بهنام ایران در فهرست یونسکو ثبت میشد. بااینحال، ایران این فرصت را دارد که تا دو سال آینده به تصمیم یونسکو اعتراض کند و با افغانستان برای ثبت مشترک این «افتخار» سهیم شود؛ اما این موضوع به هیچ وجه به این معنا نیست که بتواند «مینیاتورِ سبک بهزاد» را به تنهایی بهنام خود در یونسکو ثبت کند.
نوید مشعوف، مینیاتوریست، میگوید که آنان مستندات قوی و معتبری به یونسکو ارسال کرده بودند و براساس همین اسناد، تصمیم به ثبت سبک بهزاد بهنام افغانستان گرفته شده است؛ «مینیاتورِ سبک بهزاد در افغانستان متحول شده است. هنرمندان افغانستان توانستهاند مجموعهای از نمادها، نشانهها و شیوههای کاری منحصربهفردی را شکل دهند که ریشه در اصالت سبک بهزاد دارد و این موضوع غیرقابل انکار است. از سویی دیگر، بزرگان فرهنگی ایران حدود یک ماه پیش از ثبت رسمی، از روند ثبت مینیاتورِ سبک بهزاد بهنام افغانستان آگاه بودند و این پرونده بهصورت انفرادی از سوی افغانستان ارسال شده بود و ایران نمیتوانست مانع آن شود.»
این مینیاتوریست تأکید میکند که ثبت مینیاتورِ سبک بهزاد بهنام افغانستان به این معنا نیست که دیگر کشورها، از جمله ایران، نمیتوانند در این میراث فرهنگی سهیم باشند؛ چرا که کمالالدین بهزاد یکی از بزرگترین هنرمندان شرق به شمار میرود.
او میگوید: «ما کمالالدین بهزاد را کوچک نمیپنداریم؛ بهزاد بزرگتر از یک حوزه جغرافیایی مشخص است. زمانی که امپراتوری تیموریان، یعنی دربار سلطان حسین بایقرا، به آخرین دورهی خود میرسد، کمالالدین بهزاد به تبریز میرود و مکتب دوم تبریز پایهگذاری میشود. پس از آن، تعدادی از شاگردان بهزاد به هندوستان میروند و مکتب مغول را بنیان میگذارند و گروهی دیگر به بخارا میروند و مکتب بخارا شکل میگیرد. به این معنا، استاد بهزاد شبیه خورشیدی است که نام و تأثیرش در جهان پخش میشود. ایران بدون شک میتواند این ادعا را مطرح کند که سهامدار سبک بهزاد است؛ چرا که بهزاد مدتی رییس کتابخانهی دربار شاه اسماعیل صفوی در تبریز بوده است و در این موضوع تردیدی وجود ندارد.»
بااینحال، او تأکید میکند که ایران هیچ حقی ندارد که بهگونهای خطونشان بکشد و ادعا کند که افغانستان اجازهی ثبت مینیاتورِ سبک بهزاد را بهنام خود در فهرست یونسکو نداشته است. مشعوف میگوید: «اگر کسی اعتراضی به این ثبت دارد، ما آمادهایم با استدلال، اسناد و مدارکی که در اختیار داریم، ثابت کنیم که حق ثبت را داشتیم. خاستگاه بهزاد شهر ما، هرات و کشور ما افغانستان بوده است. بیشتر آثاری که بهزاد خلق کرده، در هرات شکل گرفته است.»
در حالی که ایران به ثبت مینیاتورِ سبک بهزاد در فهرست یونسکو بهنام افغانستان اعتراض دارد، چند سال پیش هنری از مینیاتور بدون نام بردن از افغانستان، بهنام ایران، ترکیه و آذربایجان در فهرست یونسکو ثبت شد. در آن زمان، افغانستان با وجود زادگاه کمالالدین بهزاد و حضور مینیاتوریستهای برجستهی پس از او، در این «افتخار» نادیده گرفته شد.

پس از ثبت؟
ثبت مینیاتورِ سبک بهزاد در فهرست یونسکو، مسئولیتهای بیشتری را متوجه افغانستان و جامعهی هنری آن میکند. اکنون باید نشان داده شود که هرات بستر اصلی رشد و تداوم مینیاتوری به سبک بهزاد است. پژوهش دربارهی سبک بهزاد، زندگی و آثار او، برگزاری نمایشگاهها، تولید آثار هنری به این سبک و همچنین گسترش و ایجاد کانونهای آموزش و پرورش مینیاتور، از جمله اقداماتی است که باید در محور توجه قرار گیرد.
نوید مشعوف بر این باور است که کمالالدین بهزاد افزون بر مینیاتوریست بودن، صوفی، جامعهشناس، عارف و سیاستمدار بوده است و لازم است ابعاد مختلف زندگی و فعالیتهای فکری و هنری او بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
او میگوید: «اکنون که مینیاتورِ سبک بهزاد بهنام ما در یونسکو ثبت شده است، مسئولیت سنگین و بزرگی بر دوش ما قرار دارد. از این پس باید به بسیاری از موضوعات توجه کنیم تا مبادا نام ثبتشده خدشهدار شود. ما باید شبانهروز برای رشد هنر مینیاتوری تلاش کنیم؛ پژوهشگران رساله، کتاب و مقاله بنویسند و هنرمندان آثار هنری خلق کنند و نمایشگاه برگزار شود.»
ثبت مینیاتورِ سبک بهزاد در یونسکو همچنین میتواند زمینهی حمایت مالی این سازمان از نهادهای فرهنگی و هنری فعال در حوزه رشد هنر مینیاتوری را فراهم کند. افزون بر این، ثبت این هنر باعث جلب توجه بیشتر پژوهشگران خارجی به هنر مینیاتوری افغانستان به سبک بهزاد خواهد شد. مینیاتوریستها میگویند که درخواست هرگونه حمایت مالی از سوی یونسکو بهصورت انفرادی امکانپذیر نیست و این سازمان، در صورت موجود بودن بودجه، از نهادهای معتبر فرهنگی و هنری حمایت مالی میکند.
کمالالدین بهزاد کیست؟
کمالالدین بهزاد، مینیاتوریست برجستهی اهل افغانستان، بین سالهای ۸۵۵ تا ۸۶۵ قمری در هرات به دنیا آمد. او از برجستهترین مینیاتوریستهای جهان اسلام و یکی از چهرههای شاخص مکتب هرات بود که با نوآوری در چهرهپردازی، روایت تصویری و ترکیببندی، هنر مینیاتور را متحول کرد و بر شکلگیری و رشد مکتبهای تبریز، بخارا و هند تأثیر عمیق گذاشت.
یکی از موارد اختلاف میان افغانستان و ایران، محل آرامگاه کمالالدین بهزاد است. براساس روایت کتاب «گلستان هنر» که منشی قمی آن را نوشته و نسخهی خطی آن متعلق به دربار صفویان است، کمالالدین بهزاد در هرات دفن شده است. آرامگاهی که به کمالالدین بهزاد نسبت داده میشود، در تپهی مختار هرات قرار دارد. بااینحال، برخی نویسندگان معاصر ایرانی ادعا کردهاند که آرامگاه کمالالدین بهزاد در تبریز ایران است.
در دوران حکومت پیشین افغانستان، بخشی از سنگ قبر سیاهرنگ منسوب به کمالالدین بهزاد در هرات شکسته بود. پولیس مرزی وقت این سنگ را در گذرگاه اسلامقلعه کشف کرد. بر روی این سنگ، نام کمالالدین بهزاد همراه با القابی که در دربار سلطان حسین بایقرا در دورهی تیموریان به او داده شده بود، از جمله «قدوهالمصورین»، «استادالمذهبین» و «الاستاد کمالالدین بهزاد»، حک شده است. این سنگ قبر اکنون در قلعه تاریخی اختیارالدین نگهداری میشود.
پس از سقوط امپراتوری تیموریان، کمالالدین بهزاد به دربار شاه عباس صفوی در تبریز رفت و در شکوفایی و رشد مکتب تبریز نقش مهمی ایفا کرد. کمالالدین بهزاد بیش از ۸۵ سال عمر کرد و در سال ۹۴۲ قمری درگذشت. براساس برخی روایتها، پیکر کمالالدین بهزاد پس از مرگ از تبریز به زادگاهش هرات منتقل و در آنجا دفن شد. بااینحال، خانساری، مصحح معاصر کتاب «گلستان هنر»، ادعا کرده است که کمالالدین بهزاد در تبریز دفن شده است.

هیچ اثر بهزاد در افغانستان نیست
نوید مشعوف، مینیاتوریست، میگوید که سبک کمالالدین بهزاد سبکی منحصربهفرد است و او نخستین هنرمندی بود که چهرهها را از الگوی مغولی به الگوی خراسانی تغییر داد. او میگوید: «در آثار مکتب هراتِ بهزاد، دیگر چهرههای مغولی دیده نمیشود. اگر به مینیاتورهای پیش از بهزاد نگاه کنیم، چهرهها عموما مغولی اند؛ صورتهایی گرد، چشمهایی باریک، بینیهایی کوچک و سیمایی شبیه مردمان مغول و چین. بهزاد نخستین کسی است که این شیوه را دگرگون میکند؛ هم در چهرهپردازی و هم در نوع پوشش.»
همچنین با مرور آثار کمالالدین بهزاد، دیگر آن لباسهای پرزرقوبرق و «فخرآفرینِ» درباری بهصورت کلیشهای دیده نمیشود و او واقعیت اجتماعی را وارد نگارگری میکند. برای نمونه، در برخی آثارش حضور یک فرد سیاهپوست دیده میشود که بهعنوان خدمه در دربار تیموریان به تصویر کشیده شده است. این در حالی است که نگارگری در آن دوره، هنری کاملا درباری بود و در خدمت شاه و شاهزادگان قرار داشت و معمولا اجازه داده نمیشد افراد «غیردرباری» یا به اصطلاح «غریب» در آثار هنری ظاهر شوند. بهزاد با جسارت این سنت را میشکند.
افغانستان هیچ اثر اصیل و رسمی از کمالالدین بهزاد در اختیار ندارد؛ اما نسخههای مصور «گلستان» و «بوستان» در موزیم قاهره، برگها و نسخههای مصور «خمسه نظامی» اغلب در کتابخانه بریتانیا، آثاری در موزیم متروپولیتن امریکا، نمونهای در دانشگاه هاروارد و اثری با عنوان «ندای شتران» در کاخ گلستان ایران نگهداری میشود.
پس از افول امپراتوری تیموریان، بخش مهمی از میراث هنری مکتب هرات، همراه با خودِ هنرمندان، به مراکز صفوی، بهویژه تبریز، منتقل شد. در دورههای بعد، بخشی از آثار این سنت هنری، از مسیرهای گوناگون تاریخی و عمدتا در دوران متأخر، به مجموعههای عثمانی و سپس اروپایی راه یافت. در نتیجه، با وجود آنکه هرات خاستگاه هنر بهزاد بوده است، امروزه هیچ اثر اصیل مورد اجماع از او در افغانستان نگهداری نمیشود و در قلعه اختیارالدین هرات تنها نسخههایی چاپی یا منسوب به سبک بهزاد، به همراه یادمانهایی منسوب به او، وجود دارد.
بااینحال، مینیاتوریستهای هرات در دهههای اخیر کوشیدهاند با پیروی از سبک بهزاد، هنر مینیاتوری را در افغانستان زنده نگه دارند و به واسطهی همین تلاشها بود که سبک بهزاد بهنام افغانستان در فهرست یونسکو ثبت شد.