قفلهای دکان را که باز کرد، کرکره با سبکبالی به پرواز درآمده و در لانهاش خانه کرد. دروازهی فلزی را آهسته به سمت داخل فشار داد تا به اندازهی یک نفر فضا باز شود. بعد داخل دکان شد و رفت پشت ویترین شیشهای روی چوکی کوچک سیاه قرار گرفت. آهی سردی -به سردی نفسهای باد زمستان- بیرون داد. نگاه نگرانش را از پنجرهی شیشهای به بیرون دوخت. سپس، همچنان که به بیرون از دکان خدمات کمپیوتری به نقطهای نامعلومی خیره شد، به آرامی گفت: «فصل زمستان بود. آن روز خوب یادم است. برف میبارید. هیچوقت نمیتوانم فراموش کنم آن روز را.» سکوت کرد. همچنان که به بیرون به نقطهای نامعلومی خیره شده بود، در ذهناش به آن روز سفر کرد. آن روز که نصیراحمد بیهیچ دلیل موجهی از کار کردن با ارتش امریکا اخراج شد.
دیروز
نصیراحمد نخستین کارش را با ارتش ایالات متحده امریکا در سال ۲۰۱۲ آغاز کرد. در یک روز جمعه در ماه جولای بود که خانه و خانوادهاش را به مقصد ولسوالی جلریز میدانوردک ترک کرد. در آنجا هفت ماه با نیروهای ایالات متحده امریکا بهعنوان ترجمان همکاری نمود. او به نیت اینکه بتواند آیندهاش را پس از یک دوره همکاری با نیروهای امریکایی تضمین کند، چشمدرچشم گلوله شد. در عملیاتهای نظامی بسیاری اشتراک کرد. با جانش بازی کرد. فضای «مسموم» نظامی را با گوشت و پوست و خونش لمس کرد. اما او نمیدانست که دو سال بعد پلانهایش در یک روز زمستانی نقش بر آب میشود.
وظیفهی دوم نصیراحمد در ولسوالی «برکیبرک» در لوگر بود. در اردوگاه نظامی شینک یا (FOB Shank) او با تیم ماینپاکی جادههای اصلی همکاری میکرد. حدود نُه ماه در آنجا کار کرد. سختیهای زیادی را متحمل شد تا آیندهی راحتی داشته باشد. یک ماه مانده بود که تیم او قرار بود به خانه برگردد، با مشورهی مشاورش یا (پیاوسی) اقدام به روند دریافت «اسآیوی» یا ویزه ویژهی مهاجرت کرد. نصیراحمد هم در لوگر و هم در وظیفهی قبلیاش صادقانه فعالیت مینمود. تصدیقنامههای بسیاری در حوزههای مختلف کاری از سوی همکاران نظامیاش به او اهدا شد. روند دریافت اسآیوی را که آغاز کرد، اعضای تیمشان به امریکا برگشتند و او بیکار شد. در همین ولایت بود که روزی کاروانشان که به سمت پکتیا روان بود، مورد حملهی ماین قرار گرفت و نصیراحمد هم مصدوم شد. انگشت پای او دچار ضربهی شدیدی شد؛ اما به مرور زمان بهبود یافته است.
وظیفهی سوم نصیراحمد در فرودگاه بزرگ بگرام بود. در سال ۲۰۱۴ قرار بود با نیروهای ویژهی امریکایی در ولایت پروان کار کند. اما در همینجا بود که همه چیز تغییر کرد و آیندهی او تباه شد. بعد از یک هفته که روند معرفی با همکاران تیم سپری شد، در یک روز چهارشنبه او را به مصاحبه خواستند. مصاحبه بهگفتهی نصیراحمد «به خوبی» گذشت. هیچگونه مشکلی ظاهرا در جریان گفتوگوهای طولانی با تیم سیآی یا (Counter Intelligence) پیش نیامد. اما دو ساعت بعد مشاور او در خیمهیشان آمد و خبر ناگوار را به او داد. مشاورش به او گفته بود: «متأسفم که این خبر را برای شما میدهم. شما نظر به تصمیم تیم استخبارات اخراج شدهاید.» و به همین سادگی آیندهی نصیراحمد با خاک یکسان شد.
نصیراحمد گفت تا صنف نهم مکتب رفته است. بعد به کارهای شاقه مثل مبلایلفروشی و شاگردی در هتل پرداخته است، البته پس از آنکه پدرش را که سرپرست خانه بود از دست داد. او در نهایت مجبور شد برای اینکه بتواند از طریق ترجمانی «کیس پناهندگی» به امریکا درخواست بدهد، با ارتش این کشور همکاری میکرد. و در این کار تنها او نبود بلکه هزاران جوان دیگر هم به همین روش چشم امید داشتند.
امروز
نصیراحمد امروز، در سایهی حکومت کنونی تندروان حال خوشی ندارد. ترس بازداشت شدن و حتا جان خود را از دست دادن مثل یک سایهی سنگین شوم همه جا بر سر او است. او میگوید در اخراج شدن از کار با ارتش امریکا هیچگونه تقصیر از او نبوده است. تیم «سیآی» ارتش امریکا هزاران ترجمان دیگر را هم بدون دلیل خاصی اخراج کرده است. و این یعنی بازی با آیندهی آنان. میگوید: «این کار آنان از انصاف بهدور است.» ترجمانها گامبهگام با نیروهای ائتلاف در برابر «دشمن شان جنگیدند»، با جانشان بازی کردند، آیندهیشان را به خطر انداختند؛ اما عاقبت آن بدبختی و بیروزگاری شده است. او اکنون به دکانداری تن داده است و افقهای دور را بسیار تاریک میبیند. کابوس جنگ دیروز همچنان بر زندگی او و خانوادهاش سایه افکنده است.
بهگفتهی نصیراحمد، از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ دهها هزار شهروند افغانستان با نیروهای ائتلاف همکاری داشتهاند. از میان همه، هزاران نفر هم با دلایل و بیدلایل موجه اخراج شدهاند. وقتی فردی اخراج شود، شامل «لیست سیاه» سازمانهای بینالمللی قرار میگیرد. و دیگر هرگز نمیتواند به کشورهای غربی و سازمانهای بینالمللی کار کند. و این یعنی نابودی آیندهی همکاران محلی نیروهای ائتلاف. با وجودی که دولت امریکا هزاران همکار محلیاش را از افغانستان خارج کرده است، با این هم هزاران نفر دیگر در معرض خطر جدی از طرف طالبان قرار دارند.