مدتی قبل، سید عیسی الحسینی المزاری، یکی از کارگزاران جمهوری اسلامی ایران در افغانستان، ادعا کرد که در زمان جمهوریت در غرب کابل نزدیک به یک هزار فاحشهخانه وجود داشت. او هیچ سندی ارائه نکرد و هرگز نگفت که آن اطلاعات را از کجا به دست آورده است. در آن زمان، طالبان به او چیزی نگفتند. اما از آن ادعای او برای حمله بر حریم خصوصی مردم غرب کابل استفاده کردند. در هفتههای پس از آن اظهارات سید عیسی الحسینی، نیروهای طالبان صدها زن و دختر جوان را از غرب کابل ربودند و به بازداشتگاههای این گروه منتقل کردند. بهانه همان بود که این دختران و زنان بیحجاباند و به فساد اخلاقی دامن میزنند.
دیروز خبر رسید که در پی شکایت بعضی از باشندگان غرب کابل طالبان آقای الحسینی را احضار کردهاند.
حال، سؤال این است: برای طالبان چه کسانی اهمیت بیشتر دارد؟ مردم غرب کابل یا کسی که دشمن آشکار آن مردم است؟
برای یافتن پاسخ این سؤال نیازی به هوش سرشار و اطلاعات فراوان نیست. وقتی که آقای عیسی الحسینی غرب کابل را «فاحشهخانه» خوانده بود، طالبان (اگر برای عزت انسانی مردم غرب کابل ارزشی قایل بودند) میتوانستند او را مواخذه کنند. طالبان نه تنها از او نپرسیدند که بر چه اساسی بر مردم غرب کابل چنان حملهی شنیعی کرده است که، در عوض، همان سخنان او را مبنای تجاوز به حریم زندگی مردم غرب کابل قرار دادند. معادله ساده بود: وقتی یک عالم دین، یک سید دیندار شیعه، اعلام میکند که در میان شیعیان جدش ۹۶۰ فاحشهخانه وجود داشته، در آن صورت برای طالبان چه گزینهی دیگری باقی میماند جز نهی از منکر؟ چه منکری بزرگتر از وجود ۹۶۰ فاحشهخانه در منطقهی کوچکی که تمام جغرافیایش را در یک ساعت میتوان پیاده پیمود؟
واقعیت این است که طالبان به هر بهانهای که بتوانند مردم غرب کابل را آزار و بالاتر از آزار بدهند، لحظهای درنگ نخواهند کرد. واقعیتی دیگر همسو با این واقعیت اولی این است که هر فردی از درون جامعهی مذهبی شیعه که در این کارزار با طالبان همراه شود، نزد طالبان عزیز و مقرب خواهد بود. آقای عیسی الحسینی چنان فردی است. چه کسی باور میکند که آقای الحسینی برای عزتزدایی از مردم غرب کابل اقدام کند و امنیت روانی و فیزیکی آن مردم را به خطر بیندازد و طالبان مخالف این رفتار او باشند؟
عیسی الحسینی از جهتی دیگر نیز در نزد طالبان جای پا دارد. او کارگزار دولت جمهوری اسلامی ایران در افغانستان است. خودش هم این را پنهان نمیکند. تمام رفتارها و گفتارهای او گواهان روشن این امر هستند. از آن سو، حکومت جمهوری اسلامی و امارت اسلامی فعلا همگام، همسو و همسود هستند. طالبان وقتی یکی از کارگزاران دولت ایران را احضار میکند، این احضار به هیچ روی نمیتواند جدی باشد. هیچ حکومتی همکاران و عاملان خود را در تنگنا نمیگذارد. آقای الحسینی هم از این جهت که پیشاپیش خدمت خود را به نظام طالبانی کرده است و هم از این رو که مستظهر به حمایت دولت ایران است، در حقیقت دوست طالبان به شمار میرود. اگر بنا باشد سید عیسی الحسینی توسط طالبان مجازات شود، علل و دلایل دیگری باید در میان باشد. حملهی آقای الحسینی بر مردم غرب کابل به هیچ وجه در شمار آن علل و دلایل نخواهد بود.