پایان نشست اقلیمی کاپ ۳۰، و دوام نگرانی

@antonioguterres
اطلاعات روز
اطلاعات روز

سرور قشلاقی

سی‌اُمین کنفرانس تغییرات اقلیمی در شهر استوایی بلم برازیل پس از دو هفته بحث مداوم در حالی پایان یافت که به نظر می‌رسد نسبت به ده سال پیش که توافق پاریس به‌دست آمد، مهار بحران اقلیم از اولویت سیاسی کم‌تری در سطح جهان برخوردار است. از سه تولیدکننده‌ی بزرگ جهان، یکی، یعنی ایالات متحده امریکا، اصلا نماینده‌ای در کاپ ۳۰ نداشت و دوتای دیگر، یعنی چین و هند هم در سطح رهبری در آن حضور نداشتند. همچنین تعهد جدیدی در مورد کاهش سوخت‌های فسیلی داده نشد و در متن توافق نهایی صرفا به کار گروهی داوطلبانه برای کاهش سوخت‌های فسیلی اشاره گردیده است. بااین‌حال، دولت برازیل به‌عنوان میزبان کنفرانس موفق شد صندوقی را برای کمک به سرمایه‌گذاری در حفاظت از جنگل‌های بکر برپا کند.

بازگشت این رویداد به برازیل که ۳۳ سال پیش میزبان «اجلاس زمین ریو» و محل تولد پیمان اقلیمی بود، یک چرخه‌ی نمادین را تکمیل کرد. کاپ که مخفف «کنفرانس اعضا» است، به کشورهایی اشاره دارد که معاهده‌ی بنیادین سازمان ملل متحد درباره‌ی تغییر اقلیم را در آن سال (۱۹۹۲) امضا کردند. این معاهده کشورها را به همکاری برای مهار تغییرات اقلیمی متعهد ساخت و اصل کلیدی «مسئولیت‌های مشترک اما متفاوت» را بنا کرد. براساس این اصل، کشورهای توسعه‌یافته که در دهه‌های گذشته بیشترین سهم را در انتشار گازهای گلخانه‌ای داشته‌اند، مسئولیت سنگین‌تری برای حل این بحران بر عهده دارند.

در مذاکرات کنفرانس تغییرات اقلیمی معمولا دولت‌ها دیدگاه‌های خویش را در قالب بلاک‌هایی با منافع مشترک ابراز می‌دارند. ائتلاف کشورهای جزیره‌ای کوچک که با تهدید وجودی ناشی از بالا آمدن سطح دریاها مواجه‌اند، ائتلاف کشورهای وابسته به سوخت‌های فسیلی، گروه هفتادوهفت به نمایندگی از کشورهای در حال توسعه، اتحادیه اروپا، چین، و ایالات متحده امریکا -که در اجلاس امسال غایب بزرگ هست- از جمله صداهای تأثیرگذار در این مذاکرات هستند. مطابق معمول، نشست دوهفته‌ای کاپ ۳۰ فرآیند پیچیده‌ای را طی کرد. تضاد منافع ملی، ترسیم خطوط سرخ و تلاش ائتلاف‌های مذکور برای کسب امتیاز، مذاکرات را به امری دشوار و فرسایشی تبدیل کرد و حتا به وقت اضافه کشاند.

مسأله‌ی اصلی پنجاه هزار نفر متشکل از نمایندگان دولت‌ها، شرکت‌ها، دانشمندان و فعالان مدنی که در شهر بلم برازیل گردهم آمدند، بررسی راه‌های پرکردن شکاف میان وعده‌ها و اجرای واقعی آن‌ها بود. کشورهای توسعه‌یافته هنوز نتوانسته‌اند تعهد خود مبنی بر تأمین سالانه‌ ۱۰۰ میلیارد دالر برای تأمین مالی مبارزه و سازگاری با تغییرات اقلیمی را به‌طور کامل عملی کنند؛ تعهدی که در سال ۲۰۰۹، طی اجلاس کاپ ۱۵ در کپنهاک دانمارک داده شد و بر مبنای آن، از سال ۲۰۲۰ می‌باید سالانه‌ ۱۰۰ میلیارد دالر کمک مالی از طرف کشورهای توسعه‌‌یافته به کشورهای در حال‌ توسعه اختصاص داده می‌شد تا این کشورها در راستای اقدامات لازم برای کاهش سوخت‌های فسیلی و همچنین سازگاری با تغییرات اقلیمی حمایت شوند. تعهداتی که فقط در سال ۲۰۲۲ عملی شد.

کشورهای توسعه‌یافته در مورد نحوه‌ی تأمین ۳۰۰ میلیارد دالر بودجه‌ی اقلیمی که در کاپ ۲۹ به آن متعهد شدند، نیز آنچنان که تعهد کرده بودند، توفیق نیافتند. اعضای کنفرانس سال گذشته در اجلاس کاپ ۲۹ در باکو توافق کرده بودند که با هم کار کنند تا بتوانند میزان تأمین مالی کشورهای در حال توسعه برای اقدامات اقلیمی را از تمام منابع دولتی و خصوصی به حداقل ۱٫۳ تریلیون دالر در سال تا سال ۲۰۳۵ افزایش دهند. انالنا بئربوک، رییس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اجلاس کاپ ۳۰ گفت که پول به قدر کافی هست، چالش شیوه تخصیص و خرج کردن آن می‌باشد. تعهد به گذار از سوخت‌های فسیلی که در اجلاس کاپ ۲۸ دبی روی آن توافق شده بود -اما جدول زمانی برای آن تعیین نشده بود- و در اجلاس کاپ ۲۹ مورد تأکید قرار گرفته بود، از دیگر وعده‌های عملی نشده بود که وقت و انرژی اشتراک‌کنندگان کنفرانس کاپ ۳۰ را صرف خود کرد. اما خواست بیش از ۸۰ کشور در کاپ ۳۰ مبنی بر این‌که در توافق‌نامه‌ی نهایی با لحن شفاف‌تری در مورد نفت،‌ گاز و زغال‌سنگ تصمیم‌گیری شود، عملی نشد و کشورهای تولیدکننده‌ی نفت اجازه یافتند که برای رشد اقتصادی خود، همچنان به سوخت‌های فسیلی متوسل شوند. گرچه در متن توافق‌نامه از تمامی کشورها خواسته شده است که به نحو داوطلبانه در راستای کاهش سوخت‌های فسیلی گام‌های خود را سرعت ببخشند.
دولت برازیل به‌عنون رییس کنفرانس به این دل خوش کرد که صندوقی را برای کمک به سرمایه‌گذاری در حفاظت از جنگل‌های بکر برپا کرده است. هدف از این صندوق آن است که به کشورها برای حفاظت از جنگل‌های گرمسیری پول می‌دهد؛ جنگل‌هایی که برای جذب و ذخیره کربن دی‌اکساید، حیاتی ‌اند و نباید از طریق تخریب و قطع درختان به منبع جدیدی از انتشار گازهای گلخانه‌ای تبدیل شوند.

عبور از افزایش ۱.۵ درجه‌ی سانتی‌گراد

در توافق‌نامه‌ی سال ۲۰۱۵ پاریس نگهداشت گرمایش جهانی تا پایان قرن حاضر به زیر یک‌ونیم درجه‌ی سانتی‌گراد هدف‌گذاری شده بود اما انتشار گزارش دلسردکننده‌ی برنامه‌ی محیط زیست سازمان ملل بیان می‌کند که فرصت حفظ گرمایش زمین در محدوه‌ی یک‌ونیم درجه‌ی سانتی‌گراد عملا از دست رفته است و انتشار کربن دی‌اکساید از سوخت‌های فسیلی در سال ۲۰۲۵ میلادی ۱.۱ درصد بیشتر از یک سال پیش خواهد بود. زیرا گسترش فناوری‌های تجدیدپذیر هنوز برای جبران تقاضای روبه‌رشد انرژی و جایگزینی سوخت‌های فسیلی کافی نیست. به عبارت دیگر، سیاست‌های فعلی کاهش انتشار کربن بسیار کم‌تر از حد لازم عمل می‌کند و کره زمین را به سمت گرمایشی بالاتر از ۲ درجه سوق می‌دهد.

پیام این گزارش تغییر اجباری استراتژی دولت‌ها از «جلوگیری» به «سازگاری» می‌باشد. تمرکز روی مدیریت ریسک اقلیمی به معنای مقاوم‌سازی ساختمان‌ها و راه‌های ارتباطی در برابر سیل، گرما و خشک‌سالی و تغییر الگوهای کشاورزی یعنی انتخاب محصولات مقاوم در برابر خشک‌سالی، سیستم‌های آبیاری هوشمند و تنوع منابع غذایی می‌باشد. به عبارت دیگر، این شکست در رسیدن به هدف ۱.۵ درجه به معنای آغاز دوره‌ای سخت‌تر است که در آن هزینه‌های انطباق چندین برابر هزینه‌های پیشگیری خواهد بود. فشار بر شبکه‌های برق (افزایش تقاضای سرمایش) مضاعف خواهد شد و هزینه‌های جبران خسارت سیل‌های ویرانگر، خشک‌سالی‌های طولانی، توفان‌های شدیدتر و آتش‌سوزی‌های گسترده‌تر از میلیاردها به تریلیون‌ها دالر در سال افزایش خواهد یافت که در نتیجه‌ بودجه‌ی دولت‌ها را به‌شدت تحت فشار قرار خواهد داد. همچنین نابرابری جهانی تشدید می‌شود و ثبات سیاسی در کشورهای فقیر از جمله به علت مهاجرت اقلیمی و جنگ بر سر آب به خطر می‌افتد. بنابراین، به‌باور کارشناسان تغییرات اقلیمی، هدف‌گیری محدود کردن گرمایش به نزدیک‌ترین سطح به ۱.۵ درجه همچنان حیاتی است حتا اگر رسیدن دقیق به آن غیرممکن باشد.

در همین راستا مقام‌های سازمان ملل متحد، و برخی از دانشمندان و تحلیل‌گران امید خود را به این بسته‌اند که در نهایت دمای جهانی را دوباره به زیر خط سرخی برگردانند که در سال ۲۰۱۵ در توافق پاریس تعیین شد؛ محدود کردن گرمایش نسبت به دوران پیشاصنعتی به ۱.۵ درجه‌ی سانتی‌گراد. عدد ۱.۵ درجه‌ی سانتی‌گراد بر مبنای میانگین دما طی یک‌دهه محاسبه می‌شود و تا وقتی میانگین ده‌ساله‌ دمای زمین از این حد فراتر نرود، عبور قطعی تلقی نمی‌شود. اکنون میانگین حدود ۱.۳ درجه‌ی سانتی‌گراد است و فقط در سال ۲۰۲۴، میزان گرمایش از ۱.۵ درجه‌ی سانتی‌گراد عبور کرد. امید این است که وقتی کشورها از افزودن گازهای گلخانه‌ای در جو یعنی از سوزاندن زغال‌سنگ، نفت و گاز طبیعی دست بردارند، مخازن طبیعی کربن مانند درختان و اقیانوس‌ها که آلودگی کربنی را از هوا چُش می‌کنند، سطح آن را پایین خواهند آورد. همچنین امید می‌رود فناوری‌های نو بتوانند کربن دی‌‌اکساید را از هوا بیرون بکشند.

به هر صورت، توافق نهایی کاپ ۳۰ بلم که «موچی رائو» نام دارد، و در زبان پرتغالی به معنای «کار گروهی دواطلبانه برای هدف مشترک» می‌باشد، از دید بسیاری از فعالان محیط زیست نوعی شکست تلقی می‌شود. شکستی که در نتیجه‌ی آن در سطح نگران‌کننده‌ای اعتماد به فرآیندهای چندجانبه‌ی بین‌المللی بیش از پیش تضعیف می‌شود و بازگشت به سیاست‌های ملی‌گرایانه در حوزه‌ی انرژی را در پی می‌آورد؛ آنچنان که نماینده‌ی عربستان، یکی از تولیدکنندگان عمده‌ی سوخت‌های فسیلی، در جلسه‌ی پایانی کنفرانس بلم در سخنان دلسردکننده گفت باید به هر کشور اجازه داده شود که مسیر خود را براساس شرایط اقتصادی خود بسازد.

داستان افغانستان

نبود نماینده از افغانستان در اجلاس کاپ ۳۰ بیانگر پس‌رفت آن در این زمینه نسبت به اجلاس قبلی در باکو هست. گرچه در اجلاس باکو نیز نماینده‌ی افغانستان به‌عنوان مهمان حضور پیدا کرده بود و حق رأی نداشت. صدای خاموش افغانستان در این اجلاس و محرومیت از حمایت‌های صندوق سبز که تأثیر ویرانگر به تلاش‌های زیست‎محیطی در افغانستان گذاشته، می‌تواند سطح پایین تاب‌آوری افغانستان در برابر تغییرات اقلیمی را بیش از پیش شکننده کند. روندی که اگر دوام پیدا کند خطر آن را در پی دارد که به فروپاشی ساختارهای زیستی در افغانستان و مهاجرت گسترده‌ی اقلیمی از این کشور بیانجامد.

مطابق گزارش برنامه‌ی توسعه‌ سازمان ملل متحد که هم‌زمان با برگزاری کنفرانس کاپ ۳۰، انتشار یافت، تغییرات اقلیمی و رویدادهای ناشی از آن سالانه ۲۰۰ هزار نفر را در افغانستان تحت تأثیر قرار می‌دهد. طبق این گزارش، در افغانستان از سال ۱۹۵۰ به بعد، دمای هوا تقریبا ۱.۸ درجه‌ی سانتی‌گراد افزایش یافته است که از متوسط افزایش دما در سطح جهانی بالاتر است. مهم‌ترین نکته‌ی این گزارش ناتوانی افغانستان به علت دهه‌ها درگیری و کمبود سرمایه‌گذاری در امر مقابله و یا سازگاری با این شرایط بحرانی است.

وعده‌ی برنامه‌ی توسعه‌ سازمان ملل متحد مبنی بر راه‌اندازی برنامه‌های سازگار با تغییرات اقلیمی با استفاده از انرژی تجدیدپذیر به مردم افغانستان، چه از نظر کمی و چه به لحاظ کیفی در حدی نخواهد بود که تأثیر امیدبخشی بر کاهش میزان تخریب محیط زیست و انتشار کربن داشته باشد. آنچنان که طی چند سال اخیر نیز تغییر محسوسی در روند رو به افزایش تخریب محیط زیست و جلوگیری از روند افزایشی مصرف سوخت‌های فسیلی در این کشور نداشته است. بی‌عملی این سازمان به‌ویژه در زمینه‌ی حفاظت از آب‌های شیرین زیرزمینی افغانستان در کنار بی‌کفایتی اداره‌ی ملی محیط زیست افغانستان و عدم اراده‌ی جدی رهبری طالبان در این رابطه فعالان محیط زیست را به‌شدت نومید و نگران کرده است.

نشر اعلامیه‌ی گروه طالبان در اعتراض به عدم دعوت در اجلاس کاپ ۳۰ از سوی سازمان ملل متحد نمی‌تواند کارنامه‌ی ناکام این گروه در زمینه‌ی حفاظت از محیط زیست را کم‌رنگ نشان دهد. همچنین تأکید آنان بر این‌که به تعهدات خود در قبال کنوانسیون تغییرات اقلیمی ملل متحد و اهداف توافق‌نامه‌ی پاریس پابند هستند، هیچ‌گونه همخوانی با سیاست‌ها و برنامه‌های آنان ندارد. سال ۱۴۰۳ اندکی سخت‌گیری در زمینه‌ی حفر چاه‌های عمیق جهت آبیاری کشت‌زارها و تلاش برای قانونمندکردن آن برای فعالان محیط زیست اندکی دلگرمی آورد، اما اسناد و گفته‌های کسانی که امسال اقدام به حفر چاه‌های عمیق کرده‌اند، نشان می‌دهد که آن سخت‌گیری اندک هم در مقابل دریافت شیرینی رنگ باخته است.

با دیگران به‌‌ اشتراک بگذارید
بدون دیدگاه