close
Photo: Callum Darragh/Flickr

لابی‌گران آنلاین طالبان چگونه از این گروه حمایت می‌کنند؟

ابومسلم خراسانی

[یادداشت اطلاعات روز: اطلاعات روز دیدگاه‌های مختلف در مورد مسائل گوناگون جامعه‌ی افغانستان را بازتاب می‌دهد. این دیدگاه‌ها لزوما منعکس‌کننده‌ی نظر و موضع اطلاعات روز و گردانندگان آن نیستند. اطلاعات روز فقط مجالی برای بیان دیدگاه‌ها فراهم می‌کند و درباره‌ی دیدگاه‌های وارده نفیا و اثباتا موضع‌گیری نمی‌کند. تمام دیدگاه‌های بیان‌شده در مقالات و یادداشت‌ها و صحت‌وسقم ادعاهای مطرح‌شده به خود نویسندگان مربوط است. اطلاعات روز از نقد دیدگاه‌های منتشرشده در بخش مقالات وارده نیز استقبال می‌کند]

هم‎‌زمان با فروپاشی نظام جمهوری اسلامی افغانستان در ۱۵ آگست ۲۰۲۱ و حضور مجدد گروه طالبان در قدرت سیاسی، گفت‌وگوهای سیاسی-اجتماعی پراکنده‌ی در فضای عمومی افغانستان و دیاسپورای مقیم کشورهای غربی پیرامون چگونگی مواجهه با رژیم طالبان به وجود آمد. این گفت‌وگوها که بیشتر متمرکز بر پلتفورم‌های رسانه‌ای می‌باشد، به این مهم می‌پردازد که با رژیم طالبان که مشروعیت‌ داخلی و مقبولیت خارجی نداشته و اکنون در افغانستان قدرت سیاسی را به‌دست دارد، چگونه برخورد شود.

در این میان گروهی از افراد حقیقی از سوی رسانه‌ها و کاربران شبکه‌های اجتماعی در ایکس متهم به لابی‌گری برای گروه طالبان شدند، لابی‌گریی که به‌گفته‌ی این رسانه‌ها و کاربران شبکه اجتماعی ایکس، در بسترهای آنلاین و فضای مجازی صورت می‌گیرد و از ارتباطات رسانه‌ای همچون سرمایه‌ی‌ اجتماعی در جهت منافع طالبان و تأمین ارتباطات این گروه با جهان استفاده می‌شود.

این اتهامات در مواردی منجر به کارزارهای رسانه‌ای نیز شده است. به‌عنوان نمونه، کاربران شبکه‌های اجتماعی کارزار اینترنتی را علیه یکی از این افراد راه‌اندازی کردند که منجر به بازبینی پرونده مهاجرتی و اخراج او از یک کشور اروپایی شد. بیشتر این لابی‌گران طالبان در کشورهای غربی زندگی می‌کنند، حساب‌های رسمی ایکس داشته و در آن محتوای رسانه‌ای‌ تولید می‌کنند که به نظر، محتوای تبلیغاتی و سفیدنمایی به نفع گروه طالبان دارد.

بنابراین، مقاله مذکور که بر اساس یک پژوهش علمی در دانشگاه لایپزیگ نوشته شده، توضیح می‌دهد که لابی‌گری چیست و لابی‌گران طالبان در شبکه‌های اجتماعی چگونه از ارتباطات به‌عنوان یک سرمایه در جهت منابع این رژیم استفاده کرده و طالبان را از نظر ارتباطی با جهان وصل می‌کنند. این فرآیند زمانی برجسته‌‌تر می‌شود که طالبان از نظر سیاسی به سمت منزوی شدن در حرکت هستند و هیچ‌کشوری رژیم آنان را به‌رسمیت نشناخته است، و از این جهت لابی‌گران طالبان تلاش می‌کنند که خلاء را پر کرده و در این راستا با طالبان همکاری نمایند.

لابی‌گری چیست؟

برای واژه‌ی لابی می‌توان مصداق‌های گوناگون از جمله «نمایندگی منافع» یا «حمایت‌گری» را معنایابی کرد که بازیگرانی متفاوت، از جمله شرکت‌ها، سازمان‌های حرفه‌ای، اتحادیه‌های کارگری، بازیگران عمومی و فرقه‌های متنوع در پشت آن قرار دارند و برای همین لابی‌گری را به‌مثابه‌ی یک گروه فشار تعریف می‌کنند که از منافع سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی یک گروه خاص دفاع می‌کند. در واقع لابی‌ها گروه‌های فرودولتی هستند که در صدد اعمال فشار، دخالت غیرمستقم، تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌ها و حمایت به نفع یا زیان گروه مورد نظر عمل می‌کنند.

با گسترش فناوری و اینترنت امروز می‌توان حتا از لابی‌گری آنلاین نیز صحبت کرد. این نوع لابی‌گری با استفاده از ارسال اطلاعات و به اشتراک‌گذاری محتوای رسانه‌ای در «فضای عمومی آنلاین»، به‌صورت مستقم و غیرمستقم بر افکار عمومی جوامع هدف تأثیر می‌گذارد و از سویی هم به هیچ نهاد و سازمانی  تعلق ندارد. لابی‌گری آنلاین، متمرکز بر سرعت ارسال اطلاعات در فضای عمومی و استراتژی نفوذ بر افکار عمومی است و میزان نفوذ و تأثیرگذاری آن از دیگر اشکال لابی‌گری مانند اتحادیه‌های کارگری به شکل قدیمی آن بیشتر می‌باشد.

اینترنت و شبکه‌های اجتماعی فرصت‌های لابی‌گری را به‌گونه‌ی فردی به همه‌ی کسانی که در این شبکه‌ها فعالیت دارند، فراهم می‌کند. داده و کاربران از این طریق می‌توانند با اشتراک دیدگاه‌های سیاسی، هماهنگی‌های اجتماعی و عکس و فیلم، بر افکار عمومی به‌مثابه‌ی سرمایه‌ی اجتماعی به نفع یا زیان گروه‌های خاصی نظم و نسق بخشیده و بر آن نفوذ کنند. لابی‌گری در محیط‌های رسانه‌ای که از آن به‌عنوان لابی‌گری مدرن نیز یاد می‌شود، فرصت‌های بزرگ انتشار اطلاعات به‌مثابه‌ی لابی‌گری را در اختیار کاربران قرار می‌دهد که «هماهنگی‌ دقیق» و «دیجیتالی شدن محتوا» را می‌توان از ویژگی بارز آن دانست.

با این تعریف به نظر می‌رسد که لابی‌گران آنلاین طالبان با استفاده از سه روش در محتوای خود به نفع رژيم طالبان لابی‌گری‌ می‌کنند. حمایت‌ سیاسی به‌صورت آشکار، سفیدنمایی و گزارش‌دهی مثبت از کارکردهای این گروه و همچنان نمایندگی از منافع این گروه و مخالفت شدید با مخالفان طالبان از موضوعات اساسی است که در محتوای لابی‌گران طالبان به‌صورت آشکار وجود دارد و فرآیندهای لابی‌گری توسط آن صورت می‌گیرد.  

حمایت‌ سیاسی

نخستین نکته‌ی برجسته این است که لابی‌گران طالبان از نظر سیاسی در محتوای رسانه‌ای‌شان گروه طالبان را به‌مثابه‌ی دولت دانسته و از کشورها می‌خواهند که رژیم طالبان را به‌رسمیت بشناسند. تأکید بر «دولت بودن» رژیم طالبان و همچنان تمرکز بر این‌که کشورها، نهادها، سازمان‌ها و گروه‌های ذی‌دخل، طالبان را به‌عنوان یک «دولت» به‌رسمیت‌ بشناسند، نکته‌ای مهم در محتوای رسانه‌ای این افراد است. تعامل سیاسی با رژیم طالبان از متغیرهای دیگری‌ است که در این فرآیند به تکرار استفاده می‌شود.

این افراد تأکید می‌کنند که «تعامل ‌سیاسی» به معنای عمومی آن در سطح دولت‌ها، سازمان‌ها، گروه‌ها و حتا در سطح فردی باید با رژیم طالبان وجود داشته باشد و از این‌ طریق تلاش می‌کنند که طالبان را با جهان پیوند زده و از ارتباطات خود به‌عنوان سرمایه‌ی اجتماعی در راستای منافع رژیم طالبان استفاده نمایند. برجسته‌سازی خبرهای مربوط به دیدارهای مقام‌های رژیم طالبان با رهبران خارجی در سطح دولت‌ها، دعوت و میزبانی از اعضای طالبان در نهادها و سازمان‌ها در سطح نهادها از مواردی است که در این زمینه صورت می‌گیرد.

روش دیگر، همکاری در روایت‌سازی‌های کلان طالبان از افغانستان است که بر پایه‌ی دال‌های «ختم جهاد»، «ختم اشغال»، «شکست امریکایی‌ها» و «فصل جدید افغانستان» استوار است. لابی‌گران طالبان از نظر سیاسی، از یک‌سو در راستای «به‌رسمیت‌شناسی» و «تعامل سیاسی» طالبان توسط جهان تلاش می‌کنند که بیشتر بعد بین‌المللی دارد و از سوی دیگر در روایت‌سازی‌های کلان طالبان، به‌عنوان افراد خارج از تشکیلات این رژیم همکاری می‌کنند.

سفیدنمایی طالبان

در این بخش لابی‌گران طالبان با استفاده از سه متغیر «سفیدنمایی» کرده و در این عرصه دست به برجسته‌سازی محتوا می‌زنند. نخست از همه، عکس‌های رهبران طالبان را تحت عناوین «امیرالمؤمنین»، «وزیر دفاع» و «وزیر داخله» به نشر می‌رسانند. البته این فرآیند یک‌جانبه نبوده و در مواردی فرماندهان طالبان نیز عکس‌هایی از این افراد را به نشر رسانده‌اند. به‌عنوان نمونه، جنرال مبین، یک انفلوئنسر طالبان و سخن‌گوی پیشین فرمانده امنیه‌ی این گروه در کابل، عکس یکی از لابی‌گران طالبان را در ایکس خود  نشر و از حضور او در کابل تمجید کرده است.

دوم، برجسته‌سازی گزارش‌های مثبت درباره‌ی پیشرفت پروژه‌های توسعه‌ای، ارائه‌ی خدمات رفاهی برای شهروندان، توجه به کارهای فرهنگی، تأمین امنیت سرتاسری و نبود فساد اداری، در محتواهای نشرشده به چشم می‌خورد. همچنان زمزمه‌ی تغییر ماهیت‌دادن طالبان نیز تبلیغ می‌شود. این افراد استدلال می‌کنند که ماهیت گروه طالبان تغییر کرده و این گروه همانند دور قبل رفتار نمی‌کند و ماهیت آنان دگرگون شده است.

نمایندگی از منافع

لابی‌گران طالبان خود را نمایندگان منافع این گروه قلم‌داد می‌کنند. در نخست، این افراد به طالبان مشوره‌های سیاسی-اجتماعی می‌دهند تا رژیم آنان دوام آورده و از حوادث سیاسی گذر کند. مشوره‌ی آنان بیشتر بر محور بازگشایی مکاتب دخترانه، ارایه‌ی خدمات عمومی، باید‌های تعامل طالبان با جهان و رفتار جنگ‌جویان این گروه با مردم می‌چرخد. در قدم دوم، این افراد مخالفت شدیدی با مخالفان طالبان داشته و با برجسته‌سازی محتواها و گزارش‌های منفی در تلاش‌ هستند تا جایگاه مخالفان طالبان را کاهش داده و از آنان حیثیت‌زدایی کنند.

این مخالفان می‌توانند جبهه‌های نظامی باشند یا مخالفان سیاسی و حتا زنان معترض که دست به اعتراض‌های مدنی در داخل و خارج زده‌اند. این افراد تا آن‌جا بر مخالفت با گروه‌های مخالف طالبان پافشاری می‌کنند که حتا به ابزارهای دشنام‌گویی، خوارپنداری، توهین و نشر گزارش‌های جعلی دست می‌زنند تا وجاهت و اعتبار مخالفان طالبان را کم‌رنگ کنند.

نکته‌ی آخر این‌که لابی‌گران طالبان، مخالف مبارزه‌ی نظامی با طالبان و تبلیغ‌کننده‌ی روایت «ختم‌ جنگ در افغانستان» هستند. روایت ختم جنگ در افغانستان یکی از روایت‌های طالبان در برابر مخالفان‌شان است و پیوسته این را بعد از تصرف کابل در ۱۵ آگست ۲۰۲۱ در رسانه‌ها و نشست‌‌های بین‌‌المللی تبلیغ می‌کنند. ختم جنگ به این معنا است که نباید کسی از راه‌ نظامی با طالبان مقابله کرده و حاکمیت رژیم‌ آنان را به چالش بکشد و مهم‌تر این‌که جنگ‌ در برابر طالبان مشروعیت‌ ندارد.

به‌صورت عمومی از نظر محتوایی، لابی‌‌گران آنلاین طالبان با استفاده از سه رویکرد پیشگفته فرآیند لابی‌ را انجام می‌دهند. حمایت‌گریی‌ که با شاخصه‌های به‌رسمیت‌شناسی گروه طالبان، تعامل سیاسی و روایت‌سازی برای این گروه صورت می‌گیرد. سفیدنمایی با استفاده از روش‌های نشر عکس رهبران طالبان، برجسته‌سازی گزارش‌های مثبت و تغییر ماهیت ‌طالبان و در آخر نمایندگی از منافع این گروه که با روش‌‌های مخالفت با مخالفان طالبان، مشوره‌دهی به این گروه و مخالفت با مبارزه‌ی نظامی و تبلیغ روایت «ختم جنگ» نمود پیدا می‌کند.

هرچند فعالیت لابی‌گران طالبان نیمه‌‌ساختارمند، بسیار نامتمرکز و از نظر بازیگران پراکنده است، اما به‌گونه‌ی مستقم و غیرمستقم در روایت‌سازی‌های رسانه‌ای‌ برای طالبان، شکل‌‌گیری و جهت‌یابی افکار عمومی داخلی و جهانی نسبت به طالبان، روابط این گروه با جهان بیرون و تصمیم‌گیری‌‌های سیاسی تأثیرگذارند. فرآیندی که می‌تواند زمینه‌سازی تعامل بیشتر جهان با طالبان را رقم زده و شرایط را برای مخالفان طالبان دشوار کند.