از زندانهای طالبان گزارشهای ترسناکی منتشر شدهاند و در تصور عموم مردم این زندانها با شکنجه، آزار، اعتراف اجباری و هتک حرمت شخصی ثبت شدهاند. اما این زندانها وجه دیگری هم دارند: شستوشوی مغزی. با دستور ملا هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، زندانهای افغانستان به مراکز آموزش ایدئولوژیک این گروه بدل میشوند؛ جایی که آموزش دینی، در کنار بازداشتهای گسترده و نبود نظارت مستقل، به ابزاری برای کنترل فکری زندانیان تبدیل شده است. این سیاست در قالب دستور رسمی رهبر طالبان و در چارچوب یک نشست داخلی این گروه بهطور رسمی اعلام شده است.
براساس این دستور، در تمامی زندانها آموزگارانی برای آموزش زندانیان استخدام میشوند تا روند آموزش براساس ایدئولوژی طالبان را به پیش ببرند. این تصمیم در جریان یک سمینار سهروزه تحت عنوان «اصلاحی و آموزشی» در ولایت قندهار، محل اقامت رهبر طالبان، با حضور نمایندگان چندین وزارتخانه و ریاست عمومی زندانهای این گروه صادر شده است. در این سمینار، ملا هبتالله آخوندزاده بار دیگر از مقامهای شرکتکننده بیعت گرفت و از آنان خواست که متعهد به تطبیق «شریعت اسلامی» باشند.
ملا هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، که جز آموزش دینی در مدارس مذهبی، آشناییای با دیگر شاخههای علمی از جمله علوم عصری ندارد، در طول بیش از چهار سال حاکمیت مجدد طالبان، تنها آموزش دینی مبتنی بر ایدئولوژی افراطی این گروه را در بخشهای مختلف نظام آموزشی افغانستان اعمال کرده است. این رویکرد اینک بهطور رسمی به زندانها نیز رسیده است.
حمدالله فطرت، معاون سخنگوی طالبان، گفته است: «به رؤسای زندانهای امارت اسلامی دستور داده شده است که برای زندانیان آموزگار پیدا کنند و روند آموزش آنان را آغاز نمایند.» او ادعا کرده است که رهبر طالبان تأکید کرده است که زندانها باید به مراکز آموزشی تبدیل شوند.
اما تعریفی که طالبان از «مراکز آموزشی» ارائه میدهند، نه آموزش مدرن و علمی بلکه آموزشهای دینی براساس قرائت خاص و ایدئولوژیک این گروه از متون اسلامی است؛ قرائتی که منتقدان آن را افراطگرایانه میدانند.
آموزش مذهبی بر مبنای روایت تندروانهی اهل سنت از سوی طالبان در تمامی زندانها، از جمله برای زندانیان پیرو مذهب تشیع، اجرا میشود. زندانیان موظف اند مناسک دینی خود را مطابق قرائت طالبان انجام دهند و در غیر اینصورت با برخورد این گروه مواجه میشوند.
در حدود چهارونیم سال گذشته، از زمان بازگشت طالبان به قدرت، زندانها به تدریج به مراکز ترویج ایدئولوژی این گروه بدل شدهاند و اکنون با دستور جدید رهبر طالبان برای افزایش شمار آموزگاران در زندانها، به نظر میرسد این روند با شتاب بیشتری دنبال شود.

مهندسی افکار زندانیان
در سمینار قندهار، هبتالله آخوندزاده ادعا کرده است که امارت طالبان از دین و عقاید مسلمانان محافظت میکند و دین و شریعت را به مردم آموزش میدهد. تمرکز اصلی ملا هبتالله آخوندزاده، تطبیق شریعت اسلامی براساس دیدگاه خاص او است؛ موضوعی که در صدر سیاستهایش قرار دارد و در تمامی سخنرانیهایش بر آن تأکید میکند.
او در ماه حمل سال روان، در نشستی تحت عنوان «سمینار آموزگاران حجاج» در قندهار گفته بود که از اجرای تطبیق شریعت اسلامی، از جمله «قصاص و حدود»، عقبنشینی نخواهد کرد و افزوده بود: «خوش هستیم که سر ما قطع شود، اما خوش نیستیم که شریعت تطبیق نشود.» سه سال پیش نیز در سخنرانی خود در تالار لویه جرگه کابل گفته بود که در صورت فشار یا حملهی «کفار» با بمب اتم، به خواست آنان گوش نخواهد داد.
اینگونه موضعگیریها بارها از سوی رهبر طالبان تکرار شده و نشان میدهد که او در اجرای این سیاستها جدی است و هیچ نشانهای از نرمش یا عقبنشینی از خود نشان نداده است.
در همین چارچوب، طالبان تلاش دارند با افزایش شمار آموزگاران در زندانها، روند تغییر ذهنیت زندانیان و ترویج ایدئولوژی خود را گسترش دهند. این در حالی است که شماری از افرادی که به دلایل گوناگون از سوی طالبان بازداشت و مدتی را در زندانهای این گروه سپری کردهاند، میگویند که نسبت به طالبان احساس نفرت پیدا کردهاند. بااینحال، افزایش آموزشهای دینی در زندانها میتواند به ابزاری برای «سفیدنمایی» جنگ طالبان علیه حکومت پیشین افغانستان و متحدان غربی آن بدل شود؛ جنگی که طالبان آن را تحت عنوان «جهاد» علیه «کفار و حکومت دستنشانده» توجیه میکنند و حملات انفجاری و انتحاری خود را «تقدیس» مینمایند.
طالبان در کارنامهی خود تجربهی تبلیغ، تهییج و آنچه منتقدان «شستوشوی مغزی» میخوانند را دارند. این گروه پیشتر با استفاده از ابزار دین و تبلیغات گسترده، توانسته بود نیروی جنگی ارزان یا رایگان جذب کند و جوانان و حتا نوجوانان را برای پیوستن به لشکرهای انتحاری و انجام حملات انتحاری متقاعد سازد.

بازداشت و سپس تبلیغ
حکومت طالبان شهروندان را به اتهامهای مختلف، از جمله انتشار پستهای اعتراضی علیه سیاستهای این گروه بازداشت میکند. طالبان آمار دقیقی از شمار زندانیان خود ارائه نمیدهند و مشخص نیست چه تعداد از زندانیان بهدلیل فعالیتهای سیاسی، مدنی یا انتقاد از سیاستهای این گروه در بازداشت بهسر میبرند.
بهعنوان نمونه، روز چهارشنبه (۱۲ قوس) وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان احمدالله، دانشجوی رشتهی طب را در قندهار بازداشت کرد؛ اقدامی که بهدلیل اعتراض او به اجرای حکم قصاص توسط یک نوجوان ۱۳ ساله در ولایت خوست صورت گرفت. این مورد، نمونهای از جرمانگاری گستردهی طالبان است که حتا انتشار یک پست در فیسبوک میتواند به بازداشت منجر شود.
در چندین گزارش خبرگزاری باختر از هرات آمده است که زندانیان هنگام فراغت از دورههای آموزشی طالبان، لباس سفید میپوشند، کلاه یا دستار بر سر میگذارند و پرچمهای طالبان را مشابه مراسم فراغت مدارس دینی این گروه حمل میکنند. در این مراسمها، شمار زیادی از پرچمهای طالبان در دست فارغان دیده میشود تا نشان داده شود که این افراد دورههای آموزشی خود را «زیر پرچم طالبان» سپری کردهاند.
یکی از زندانیانی که دورهی آموزش دینی را در زندان طالبان گذرانده است، میگوید با آغاز این آموزشها به اشتباهات گذشتهی خود پی برده است؛ «۱۸ ماه میشود که زندانی هستم و در این مدت قاری قرآن شدم.» زندانی دیگری گفته است که در دوران حبس، بیش از ۱۰۰ حدیث از کتاب «صحیح بخاری» را حفظ کرده است.
یکی از دلایل علاقهمندی برخی زندانیان به شرکت در این دورههای آموزشی این است که طالبان با آنان برخورد «نرمتری» دارند. قاری نیکمحمد، یکی از مسئولان طالبان در زندان هرات، ادعا کرده است که زندانیانی که آموزشهای دینی را فرا بگیرند، به احتمال زیاد زودتر از زندان آزاد خواهند شد.
در دوران حکومت پیشین افغانستان نیز آموزشهای فنی و حرفهای در کنار آموزش دینی در زندانها جریان داشت، اما آموزش دینی با قرائت افراطگرایانه به سبک طالبان مجاز نبود. اکنون طالبان آموزش دینی ایدئولوژیک را بر آموزشهای فنی و حرفهای در اولویت قرار دادهاند.
براساس اطلاعیهی طالبان، رهبر این گروه دستور داده است که زندانیان مورد «آزارواذیت، ضربوشتم، شکنجه و مجازات» قرار نگیرند و «هیچکس بدون حکم دادگاه مجازات نشود، زیرا در یک نظام اسلامی، آبرو و عزت هر مسلمان محفوظ است.»
بااینحال، اینگونه اطلاعیهها اغلب در حد ادعا باقی میماند. گزارشهای متعدد از شکنجه، بدرفتاری و ضربوشتم در زندانها و بازداشتگاههای طالبان حکایت دارد. منتقدان میپرسند اگر طالبان واقعا مدعی نبود شکنجه در زندانهای خود هستند، چرا به هیچ نهاد حقوق بشری، مدنی و حتا شهروندان اجازهی نظارت مستقل بر این زندانها را نمیدهند.
در عین حال، طالبان فشار برای شرکت زندانیان در آموزشها و آیینهای دینی را افزایش دادهاند تا از این طریق کنترل بیشتری بر آنان اعمال کنند و روایت خود از جنگ گذشته و شیوهی حکومتداری کنونیشان را به زندانیان بقبولانند.
آنچه طالبان «آموزش و اصلاح» در زندانها مینامند، در عمل ابزاری برای ترویج ایدئولوژی و کنترل فکری زندانیان است. افزایش آموزشهای دینی اجباری، در کنار بازداشت شهروندان بهدلیل فعالیتهای مدنی و نبود نظارت مستقل، نشان میدهد که زندانها به بخشی از سازوکار تثبیت قدرت طالبان بدل شدهاند؛ روندی که میتواند افراطگرایی و عادیسازی خشونت را در جامعهی افغانستان تشدید کند.