close

فرمان امیر در مورد اندازه‌ی کلکین‌ها و پهنای آستین‌ها

یادداشت روز

فرمان‌های رهبر طالبان در مورد چهارچوب‌های «یک زندگی صحیح شرعی» پایان نمی‌یابد. به تازگی دستور داده است که مردم کلکین‌ها و دریچه‌های خانه‌ی خود را طوری بسازند که از آن‌ها ضرری متوجه زنان همسایه نشود، یعنی زنان همسایه هنگام نشست و برخاست دیده نشوند.

امیر طالبان اشتیاق سوزانی برای وضع قاعده بر زندگی شهروندان افغانستان دارد. خوشبختانه جناب امیر در میان مردم نیست و طبعا نمی‌تواند ببیند که فرمانش در مورد پهنای شرعی آستین مردم یا دستورش در باب مقدار درست چایی که باید در پیاله ریخته شود، کاملا اجرا می‌شود یا نمی‌شود. اگر می‌دید که مردم چه‌قدر بی‌تربیت و غافل از شریعت‌اند و تا کجا در سرپیچی از این فرمان‌ها سماجت به خرج می‌دهند، حتما دلش می‌شکست. البته از انصاف نباید دور شد. همه‌ی ما مثل امیر هستیم و دوست داریم آدم‌ها (و حتا حیوانات و گیاهان) چنان باشند که مورد پسند ماست. فرق ما با امیر این است که ما اولا از جانب خداوند ماموریت نداریم اندازه‌ی ریش و آستین مردم را تعیین کنیم و ثانیا، دیده‌ایم که مردم را به راه راست آوردن چه‌قدر ناامیدکننده و بی‌ثمر است. وگرنه، اگر شما باشید و وجدان‌تان، آیا می‌توانید تحمل کنید که کسی در شهر لباس سرخ بپوشد؟ لباس سرخ، با تمام شناعت‌اش، چیزی نیست. این مردانی که همه‌ی ریش خود را می‌تراشند اما یک خط باریک مو را از شقیقه تا سر چانه‌ی خود باقی می‌گذارند، به کلی سزاوار اعدام هستند. بدتر از این دو، کسانی هستند که وقتی غذایی را در دهان خود می‌گذارند، پَلَچ-پَلَچ دهان‌شان اعصاب آدم را تکه‌تکه می‌کند. از این‌ها بدتر و بی‌رقم‌تر و اعصاب‌خردکن‌تر می‌خواهید؟ آن مردان و زنان جنوب هندوستان که صدرقم زنگوله از بر و دوش خود آویزان می‌کنند و ناف‌های‌شان از چاک لباس‌های مزخرف‌ و رنگارنگ‌شان دیده می‌شود. من مطمئن‌ام که اگر شما مثل سلطان محمود یا احمدشاه بابا قدرت می‌داشتید، به هندوستان لشکر می‌کشیدید و آن بدلباسان بی‌فرهنگ را تنبیه می‌کردید. من شخصا از حلقه‌های آهنین بزرگی که مردمان افریقا در گوش و بینی خود می‌آویزند بسیار بیزارم. کاش روزی قدرتی پیدا کنم و آن رسم باطل را در میان آن مردمان ممنوع بسازم.

همین است. چه خوب می‌شد که آدم قدرت می‌داشت و برای همه‌ی پسندها و ناپسندهای شخصی یا شرعی یا قبیله‌ای و فرهنگی خود قانون و ضابطه می‌ساخت و همه  را وادار می‌کرد که از آن قانون‌ها و ضابطه‌ها پیروی کنند. امیر هم این طور است. صدای زن سرش بد می‌خورد. خوش ندارد کلکین خانه رو به حویلی همسایه باز شود، یا کلکین همسایه رو به حویلی خودش باز شود، و مردان دو طرف (خدای نخواسته) ببینند که در آن حویلی دیگر زنی آمد و لباسی را از روی طناب برداشت. خدا می‌داند چه چیزهای دیگر به ذوق امیرالمومنین خوش نمی‌آید. فردا برای آن‌ها هم قانون خواهد ساخت. چرا نسازد؟ قدرت برای چیست؟ قدرت برای این است که خودت را مرکز تشخیص‌ها و ترجیح‌های عالم بدانی ودیگران را مجبور بسازی که با تشخیص و ترجیح تو خود را هماهنگ بسازند. خدابیامرز صفر مراد نیازوف، رییس‌جمهور ترکمنستان، وقتی دیده بود که سگرت برای صحتش مضر بوده، دستور داده بود که در تمام ترکمنستان سگرت ممنوع شود.

اما یک دریغ

دریغا که جهان بر وفق مراد ما نمی‌گردد. یکی از این بر وفق مراد ما نگشتن‌ها، لعنت بر این چرخ کافر، همین نافرمانی جهانی از همین فرمان‌هایی است که امیر طالبان داده است. امیر طالبان اگر تاریخ بخواند و در احوال ماضی و حال جهان نظر کند به عیان خواهد دید که تاریخ جهان تاریخ سلطان‌های دلشکسته‌ای است که فرمان‌های‌شان (حتا در سایه‌ی شمشیر و نیزه نیز) دایما شکسته شده‌اند و مسخره‌ی خاص و عام. چه بسیار قدرتمندان متشرع که کوشیدند برای «نظر کردن» و چشم گرداندن مردم قاعده بسازند. نشد و نظربازی ماند. چه بسیار حاکمان که به مردم گفتند هر وقت نام فلانی را می‌برید، جلو اسمش جلالت‌مآب و حضرت و فلان و بهمان را نیز بگویید. اما مردم بی‌ادب (آه از این بی‌ادبی درمان‌ناپذیر) همان جلالت‌مآب‌ها را بین خود گاو و خر و بز و سگ و یک‌چشمه و  اخته و کل و… لقب دادند.

امروز اگر در دنیای متمدن‎تر دیگر کسی برای اندازه‌ی آستین خلق قاعده وضع نمی‌کند یا رنگ لباس استاندارد تعیین نمی‌کند، از این جهت نیست که همه کس همه چیز را قبول کرده است. نخیر. هنوز ذوق شخصی و ترجیح فردی وجود دارد. این قدر هست که مردمان دنیا از سرگذشت تحمیل ذوق‌ها و پسندهای خود بر دیگران عبرت گرفته‌اند. دیده‌اند که این تحمیل اولا قطعا شکست می‌خورد (گواهش تاریخ جهان و فرمان‌هایی که مضحکه عام و خاص شده‌اند) و ثانیا، چرا آدم فرصت زندگی و امکانات قدرت را به جای آن که صرف بهبود زندگی همگان کند، بر سر چیزهای بسیار پیش پا افتاده ضایع بسازد. این آب را هزار بار در هاون کوبیده‌اند و هیچ چیز مفیدی از آن حاصل نشده است. امیر طالبان نیز تا زنده است نخواهد توانست پهنای شرعی آستین مردم را بسامان کند.