close
Photo: © Sputnik

چرا غزه برای طالبان مهم شده است؟

فرزاد شریف

«در فلسطین هفتاد هزار، هشتاد هزار طفل را می‌کشند. اما ]حکم [گرفتاری نتانیاهو و بی‌غیرت‌هایی که هستند را هیچ‌کس نمی‌دهد. و در مملکتی که حقوق همه‌ی مردم محفوظ است، در آن‌جا امر گرفتاری را می‌دهند. الحمدلله امارت اسلامی هم جواب دندان‌شکن را برای‌شان داده است که ما به چنین عنوان محکمه‌ای را نمی‌شناسیم. یعنی در نظر و فکر و سیاست ما این محکمه وجود ندارد. ما محکمه‌ی شما را قبول نداریم، فیصله‌‌ی‌تان را که بگذارید کنار.»

این بخشی از سخنان ادریس انوری، والی طالبان در پروان است که در همایش حامیان طالبان در ولسوالی سالنگ این ولایت، در واکنش به تصمیم اخیر دادگاه بین‌المللی کیفری لاهه گفته شده است. این دادگاه در هفدهم سرطان امسال، چهار روز بعد از به‌رسمیت‌شناسی این گروه از سوی روسیه، حکم بازداشت هبت‌الله آخوندزاده، رهبر، و عبدالحکیم حقانی، رییس دادگاه عالی طالبان را صادر کرد. در بیانیه‌ی این دادگاه آمده است که «دلایل معقولی وجود دارد» که نشان می‌دهد هبت‌الله آخوندزاده و عبدالحکیم حقانی دستور اجرای سیاست‌هایی را صادر کرده‌اند که زنان و دختران را از حقوق بشری‌ای نظیر «آموزش، حریم خصوصی، زندگی خانوادگی، آزادی حرکت، بیان، تفکر، عقیده و مذهب» محروم کرده است. این تصمیم دادگاه بین‌المللی کیفری باعث نارضایتی شدید طالبان شد. سخن‌گوی طالبان اعلام کرد که حکم بازداشت رهبران این گروه به اتهام سرکوب حقوق زنان یک اقدام «بی‌معنا» است و تأکید کرد که طالبان دیوان کیفری بین‌المللی را به‌رسمیت نمی‌شناسند.

ادریس نوری، والی طالبان در پروان / طالبان

غزه و طالبان

مقام‌های طالبان از زمستان سال گذشته و به‌خصوص بعد از عید قربان امسال در بیشتر سخنرانی‌های خود از وضعیت غزه یاد و نهادهای حقوق بشری را محکوم می‌کنند. ادریس انوری، والی طالبان در ولایت پروان نیز در سخنرانی خود با استناد به وضعیت نوار غزه در اثر حمله‌ی اسرائیل، مشروعیت نهاد دادگاه بین‌المللی کیفری را زیر سؤال برد.

 از سوی دیگر، این سخنرانی والی گروه طالبان در پروان نشان می‌دهد که مقام‌های این گروه از وضعیت غزه اطلاعات دقیقی ندارند چون بخشی از سخنان این والی طالبان نادرست است: او در سخنرانی‌اش به عدم صدور حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل اشاره کرد. در حالی که در ماه قوس سال ۱۴۰۳، دادگاه بین‌المللی کیفری برای نتانیاهو، نخست‌وزیر، و یوآو گالانت، وزیر دفاع پیشین اسرائیل، حکم بازداشت صادر کرد.

روایت‌سازی؛ از «مداخله نکنید» تا «محکوم‌سازی جهانی»

در دو سال اول حاکمیت طالبان وقتی مقام‌های این گروه به‌دلیل بحران‌های پساسقوط جمهوریت، تشکیل حکومت فراگیر و نقض حقوق بشر به‌عنوان مسئول و پاسخ‌گو در برابر مردم و نهادهای بین‌المللی ظاهر می‌شدند، عامل بحران‌هایی مثل فقر مطلق و گرسنگی حاد را «فساد حکومت پیشین» و موارد نقض حقوق بشر و تشکیل حکومت فراگیر را «مسأله‌ی داخلی» می‌گفتند. رهبر طالبان چند ماه بعد از آغاز امارتش بر افغانستان در دوم سرطان ۱۴۰۲ در پیام عیدی خود گفت: «چنانچه ما در امور داخلی سایر کشورها مداخله نمی‌کنیم، به دیگران نیز اجازه نمی‌دهیم که تحت هیچ بهانه و عنوانی در مسائل داخلی ما دخالت نمایند یا برای ما هدایت دهند.»

روایت «مداخله نکنید»، که رهبر طالبان در پیام عیدی سال ۱۴۰۲ مطرح کرد، به ‌سرعت به یکی از محورهای اصلی گفتار سیاسی این گروه تبدیل شد. پس از آن، مقام‌های طالبان در سخنرانی‌های رسمی، نشست‌های محلی، همایش‌های مردمی و حتا بیانیه‌های وزارت خارجه‌ی‌شان، مداخله جامعه‌ی جهانی در امور افغانستان را رد کرده و آن را به‌عنوان نقض استقلال و عاملیت افغانستان معرفی می‌کردند. اما به نظر می‌رسد این موضع، فقط واکنشی ساده به فشارهای بیرونی نبود. این روایت، به‌صورت زنجیره‌ای در تمام سطوح طالبان تکرار می‌شد؛ از مقام‌های ارشد گرفته تا والیان، قاضیان محلی، خطیبان نماز جمعه و سخن‌گویان رسمی در رسانه‌ها. در تمام همایش‌هایی که برای حامیان برگزار می‌شد، استفاده از این روایت در مقابل گزارش‌های نهادهای بین‌المللی از وضعیت زندگی در افغانستان استفاده می‌شد.

رهبر طالبان با «دخالت داخلی» خواندن گزارش‌های نهادهای بین‌المللی در مورد فقر و گرسنگی در افغانستان در بخش دیگری از پیام خود گفت: «در بخش اقتصادی گفته می‌توانیم که تمام پیش‌بینی‌هایی که گویا در این‌جا سقوط اقتصادی و بحران سرتاسری به ‌میان می‌آید، به فضل‌ الله تعالی غلط ثابت شد.» او ادعا کرد که گروه طالبان افغانستان را از سقوط اقتصادی نجات داده و اکنون کشور به «خودکفایی اقتصادی» رسیده است.

در همان زمان، براساس گزارش‌ها و آمار دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل متحد (اوچا)، ۲۸.۸ میلیون نفر در کشور نیازمند کمک بودند و همچنان براساس گزارش این نهاد، شدت گرسنگی و سوءتغذیه در افغانستان همچنان بالا بود و ۱۵.۵ میلیون نفر در ناامنی غذایی به‌سر می‌بردند که ۲.۷ میلیون نفر آنان در سطح اضطراری قرار داشتند.

دادخواهی برای فلسطین؟

روایت «مداخله نکنید» در یک چرخش محسوس پس از ماه دلو ۱۴۰۳، از کار افتاد و جای آن را محکومیت و زیر سؤال بردن نهادهای بین‌المللی گرفت. در چهارم ماه دلو، کریم خان، دادستان ارشد دادگاه کیفری بین‌المللی صدور حکم بازداشت رهبر طالبان و رییس دادگاه عالی این گروه را درخواست داد. بعد از این اتفاق طالبان به‌طور مرتب به اتفاقاتی که در نوار غزه می‌افتاد و علیه نهادهای بین‌المللی، که به‌دلیل وضعیت جنگی در بعضی موارد سکوت می‌کردند، واکنش نشان دادند.

 از ماه دلو تا کنون تمام گزارش‌های حقوقی‌ای که گزارشگران ویژه‌ی سازمان ملل متحد در مورد افغانستان تهیه کرده‌اند نیز از سوی طالبان نادیده گرفته شده و با بی‌اعتنایی رد شده است. هم‌اکنون رابطه‌ی طالبان با نهادهای بین‌المللی، به‌ویژه با بخش نظارت و تحقیق بر حقوق بشر این نهاد طوری است که ورود ریچارد بنت، گزارشگر ویژه‌ی سازمان ملل در افغانستان ممنوع است.

در واکنش به درخواست صدور حکم بازدشت رهبر طالبان در ماه دلو سال ۱۴۰۳، حامیان طالبان در تظاهرات گسترده‌ای که در کابل و چندین ولایت دیگر افغانستان به دستور وزارت حج و اوقاف این گروه در حمایت از مردم غزه برگزار کردند، شعارهایی علیه سازمان ملل متحد و نهادهای حقوق بشری سر دادند. این شعارها نه در همدردی با فلسطینی‌ها و مردم غزه، بلکه در تقابل آشکار با قوانین جهانی حقوق بشری مطرح شدند.

«مرگ بر حقوق بشر» و «مرگ بر سازمان ملل» از شعارهایی بودند که در تظاهرات ماه جوزا سر داده شد: درست یک ماه پیش از صدور حکم بازداشت مقام‌های طراز اول گروه طالبان. این نشان می‌دهد که تظاهرات حمایتی از غزه در افغانستان تحت تسلط طالبان، صرفا یک حرکت بشردوستانه نبود، بلکه ابعادی سیاسی و ایدئولوژیک نیز با خود داشت که تلاش می‌کرد نهادهای سازمان ملل و حقوق بشری را در افکار عمومی سیاه و بدنام کند.

عکس: خبرگزاری باختر

طالبان و هواداران‌شان بعد از ارسال شدن درخواست صدور حکم بازداشت رهبر و رییس دادگاه این گروه در زمستان ۱۴۰۳، تلاش کردند با برجسته‌سازی بحران غزه، نه‌تنها مشروعیت خود را در میان جامعه افزایش دهند، بلکه با بهره‌گیری از خشم عمومی نسبت به رفتار اسرائیل و حمایت‌های غرب از آن، حمایت عاطفی حامیان خود را بیشتر از پیش تحریک کنند و نهادهای بین‌المللی و خواست‌های جهانی را نامشروع جلوه دهند.

چند روز بعد از تظاهرات برای حمایت از غزه، در هفدهم جوزای سال جاری، هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان در سخنرانی خود به‌مناسبت عید قربان در قندهار، به‌دلیل وضعیت غزه به‌شدت از امریکا انتقاد کرد و این کشور را «ظالم بزرگ» و «قاتل مسلمانان فلسطین» خواند. او با اشاره به انتقادهای امریکا از نقض حقوق بشر و حقوق زنان در افغانستان گفت: «ای ظالم، بشردوستی تو همین است که اکنون تو زنان و کودکان را در آتش‌ می‌سوزانی؟»

پس از این سخنرانی رهبر طالبان، انتقادها از وضعیت غزه در میان مقام‌های رسمی طالبان بیشتر شد. حتا در سطح شهر، در موترهای نظامی و وسایل حمل‌ونقل حامیان این گروه، بنرهایی به حمایت از فلسطین نصب شد. پس از این سخنرانی رهبر طالبان، این گروه در بیشتر سخنرانی‌ها و همایش‌ها همه‌ی خواست‌های جهانی را به وضعیت غزه ربط می‌دهند.

بعد از صدور حکم بازداشت رهبر و رییس دادگاه عالی طالبان به جرم جنایت علیه بشریت و حمایت بسیاری از کشورها و نهادها از صدور این حکم، مشروعیت داخلی و بین‌المللی گروه طالبان به‌شدت زیر سؤال رفت. طالبان به‌جای پاسخ‌دادن به اتهامات مستقیم و روشن درباره‌ی نقض حقوق بشر، محروم‌سازی زنان، و بی‌توجهی به معیارهای عدالت بین‌المللی، با برجسته‌سازی بحران غزه و متهم‌کردن نهادهایی مانند سازمان ملل و شورای حقوق بشر تلاش کردند چنین جلوه دهند که اساسا خود بحث عدالت و حقوق بشر یک بحث پوچ است.  

سویه‌ دیگر در این روایت‌سازی طالبان تبدیل شدن از «متهم» به «قربانی» است. طالبان با پیوند زدن سرنوشت خود به مردم فلسطین به‌عنوان امت اسلامی و جنگ‌زده، سعی دارند هرگونه فشار جهانی را به‌عنوان «تبعیض علیه مسلمانان» جلوه دهند و در عوض، از پاسخ‌گویی نسبت به عملکرد خود با مردم و به‌ویژه زنان در افغانستان طفره بروند.

کریم خان، دادستان ارشد دادگاه کیفری بین‌المللی / ICC

آیا طالبان از غزه حمایت می‌کنند؟

حکومت گروه طالبان یکی از ضعیف‌ترین حکومت‌های جهان به شمار می‌رود: از نظر سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و حتا مشروعیت داخلی و بین‌المللی. طالبان فاقد رابطه‌ی رسمی با اکثر کشورهای جهان است، اقتصاد افغانستان زیر حاکیت طالبان در انزوا و بحران به‌سر می‌برد، نظام بانکی و زیرساخت‌های مالی آن محدود و فلج ‌اند و حکومت طالبان از سوی سازمان ملل به‌رسمیت شناخته نشده است. در همین حال تا کنون از سوی طالبان هیچ کمک مالی به غزه صورت نگرفته است. در چنین شرایطی، چرا طالبان از غزه حمایت می‌کند؟  

م. صباح، کارشناس علوم سیاسی در مورد این روایت‌های طالبان می‌گوید: «گروه طالبان در نبود مشروعیت داخلی و بین‌المللی، تلاش می‌کند با روایت‌سازی‌های تبلیغاتی، پایه‌ اجتماعی و ایدئولوژیک خود را حفظ کند. یکی از این روایت‌ها، حمایت ظاهری از مردم غزه و دشمنی با نهادهای بین‌المللی است. طالبان با بهره‌گیری از احساسات مذهبی و ضدغربی، تلاش می‌کند خود را بخشی از امت اسلامی تحت ستم معرفی کند و از خشم عمومی نسبت به عملکرد اسرائیل برای تقویت موقعیت داخلی‌اش استفاده کند. اما واقعیت این است که این مواضع بیش از آن‌که افکار عمومی مردم افغانستان را تحت تأثیر قرار دهد، برای تقویت انسجام درون‌گروهی و راضی نگه‌داشتن نیروهای افراطی خود طراحی شده است.»

او می‌افزاید: «خطر اصلی در آن‌جا است که رهبران طالبان در سخنرانی‌های خود مفاهیمی چون سازمان ملل، حقوق بشر و امریکا را عمدا به‌هم می‌آمیزند و تصویری یکپارچه از آن‌ها به‌عنوان دشمن اسلام ارائه می‌دهند. این خلط هدفمند، نه ‌فقط ابزار فرار از پاسخ‌گویی درباره‌ی نقض حقوق بشر در داخل افغانستان است، بلکه به ‌تدریج مفاهیمی مثل عدالت، برابری و آزادی را نزد بخشی از جامعه به‌عنوان تهدید غربی جلوه می‌دهد. این رویکرد، پایه‌های ایدئولوژی طالبان را تشکیل می‌دهد و اگر به چالش کشیده نشود، خطر نهادینه‌شدن خشونت فکری و افراط‌گرایی در سطح جامعه را به ‌همراه خواهد داشت.»

سخنرانی رهبر طالبان در عید قربان در کنار تظاهرات ماه قبل و سخنرانی والی طالبان در پروان، نشان‌دهنده‌ی تلاش طالبان برای بهره‌برداری سیاسی از وضعیت غزه جهت تقویت افکار ضدغربی، از بین بردن مشروعیت نهادهای بین‌المللی حقوق بشری و تحکیم موضع خود در داخل افغانستان در میان حامیان این گروه و جامعه‌ی دینی است. اما این عملکرد با تناقض‌های عمیقی روبه‌رو است: گروهی که خود به نقض گسترده‌ی حقوق بشر، محدودیت شدید بر زنان و سرکوب منتقدان متهم است، اکنون مدعی دفاع از حقوق مردم فلسطین و عدالت جهانی شده است.