close
Photo: Iran Medias

مهاجرت و ناهنجاری اجتماعی

محمدزمان سیرت

مهاجرت از دیرباز سنگ بنای تغییر و توسعه اجتماعی بوده و جوامع را به شیوه‌های چندوجهی شکل داده است. درحالی‌که تنوع را به ارمغان می‌آورد و مناظر فرهنگی را غنی می‌کند، پیچیدگی‌ها و چالش‌هایی را نیز به همراه دارد که اغلب به آنچه جامعه‌شناسان «ناهنجاری‌های اجتماعی» می‌گویند، منجر می‌شود. اینجا به بررسی پدیده‌ی مهاجرت از دریچه‌ی ناهنجاری‌های اجتماعی می‌پردازیم و بررسی می‌کنیم که چگونه هجوم مهاجران می‌تواند هنجارهای اجتماعی، ساختارهای اقتصادی و هویت‌های فرهنگی را مختل کند. این تحلیل از نظریه‌های مختلف جامعه‌شناختی و مثال‌های تجربی استفاده می‌کند تا درک جامعی از این تعامل پویا ارائه دهد.

شناخت ناهنجاری‌های اجتماعی

در جامعه‌شناسی، ناهنجاری اجتماعی به انحراف از الگوهای هنجاری رفتار یا ساختارهای اجتماعی در یک جامعه اشاره دارد. این ناهنجاری‌ها می‌توانند به‌صورت اختلالات اقتصادی، تغییر در نقش‌های اجتماعی یا تغییر در شیوه‌های فرهنگی ظاهر شوند. امیل دورکیم، یکی از پیشگامان جامعه‌شناسی، بر مفهوم «آنومی» تأکید کرد، حالتی از بی‌هنجاری که زمانی به‌وجود می‌آید که جامعه نتواند انتظارات و رفتارهای اعضای خود را تنظیم کند. مهاجرت اغلب به‌عنوان یک کنش‌یار برای چنین ناهنجاری‌هایی با معرفی متغیرهای جدید در سیستم‌های اجتماعی تثبیت‌شده عمل می‌کند.

تأثیر اقتصادی مهاجرت

از نظر اقتصادی، مهاجرت می‌تواند هم به نفع جوامع میزبان باشد و هم آن را به چالش بکشد. از یک طرف، مهاجران اغلب کمبود نیروی کار را پر می‌کنند، به رشد اقتصادی کمک می‌کنند و مهارت‌های کارآفرینی را به ارمغان می‌آورند. برای مثال، ایالات متحده امریکا مدت‌ها است که از مشارکت نیروی کار مهاجر در بخش‌های مختلف -از کشاورزی گرفته تا فناوری- بهره می‌برد. از سوی دیگر، مهاجرت ناگهانی یا در مقیاس بزرگ می‌تواند منابع را تحت فشار قرار دهد، رقابت برای مشاغل ایجاد کند و دست‌مزدها را کاهش دهد، به‌ویژه برای کارگران بومی با مهارت پایین.

قشربندی اجتماعی و تحرک

مهاجرت همچنین بر طبقه‌بندی اجتماعی و تحرک تأثیر می‌گذارد. تازه‌واردها اغلب پله‌های پایین‌تری را در نردبان اجتماعی اشغال می‌کنند و به‌دلیل عواملی مانند مهارت زبان، داشتن مدارک خارجی و تبعیض با موانعی برای تحرک رو به بالا مواجه هستند. مفهوم «همسان‌سازی»، که توسط جامعه‌شناسان الخاندرو پورتس و مین ژو پیشنهاد شده است، نشان می‌دهد که مهاجران در بخش‌های مختلف جامعه جذب می‌شوند و برخی در طبقه‌ی متوسط ​​ادغام می‌شوند، درحالی‌که دیگران بخشی از طبقه‌ی فرودست می‌شوند. این یکسان‌سازی افتراقی می‌تواند با تقویت نابرابری‌های موجود و ایجاد اشکال جدید قشربندی اجتماعی، ناهنجاری‌های اجتماعی ایجاد کند.

یکپارچگی و هویت فرهنگی

از نظر فرهنگی، مهاجرت زبان‌ها، سنت‌ها و ارزش‌های جدیدی را معرفی می‌کند و بافت اجتماعی جوامع میزبان را غنی می‌سازد. با این‌حال، این تنوع فرهنگی می‌تواند منجر به تنش و درگیری نیز شود. برخورد هنجارها و ارزش‌های فرهنگی می‌تواند منجر به ناهنجاری‌های اجتماعی شود که در آن اعمال و باورهای سنتی به چالش کشیده می‌شوند. به‌عنوان مثال، بحث در مورد چند فرهنگ‌گرایی در مقابل همسان‌سازی، مشکلات موجود در ایجاد تعادل بین حفظ فرهنگی و انسجام اجتماعی را برجسته می‌کند. فرآیند فرهنگ‌پذیری، که در آن مهاجران جنبه‌هایی از فرهنگ میزبان را اتخاذ می‌کنند درحالی‌که عناصر خود را حفظ می‌کنند، چشم‌انداز فرهنگی را بیشتر پیچیده‌تر می‌کند.

نقش نهادهای اجتماعی

نهادهای اجتماعی مانند آموزش، مراقبت‌های بهداشتی و نظام حقوقی نقش مهمی در میانجی‌گری تأثیر مهاجرت دارند. این نهادها می‌توانند ناهنجاری‌های اجتماعی را کاهش داده یا تشدید کنند. برای مثال، سیستم‌های آموزشی می‌توانند با ارائه‌ی آموزش زبان و جهت‌گیری فرهنگی، ادغام را ارتقا دهند، اما اگر نتوانند نیازهای ویژه‌ی دانش‌آموزان مهاجر را برآورده کنند، می‌توانند نابرابری‌ها را تداوم بخشند. به‌طور مشابه، سیستم‌های مراقبت‌های بهداشتی باید با نیازهای متنوع صحی و روانی مهاجران سازگار شوند، درحالی‌که سیستم‌های قانونی باید از رفتار عادلانه و حمایت از حقوق مهاجران اطمینان حاصل کنند.

نظریه‌های جامعه‌شناختی در مورد مهاجرت

چندین نظریه‌ی جامعه‌شناختی چارچوب‌هایی را برای درک رابطه بین مهاجرت و ناهنجاری‌های اجتماعی ارائه می‌دهند. به‌عنوان مثال، کارکردگرایی ساختاری جامعه را به‌عنوان یک سیستم پیچیده با بخش‌های به‌هم پیوسته می‌بیند. از این منظر، مهاجرت عناصر جدیدی را وارد سیستم می‌کند که به‌طور بالقوه عملکردهای موجود را مختل می‌کند، اما فرصت‌هایی را برای سازگاری و تکامل ارائه می‌دهد. از سوی دیگر، تئوری تضاد بر پویایی قدرت و نابرابری‌های ذاتی مهاجرت تأکید می‌کند. این نشان می‌دهد که چگونه مهاجران اغلب با استثمار و به حاشیه رانده‌شدن مواجه می‌شوند که منجر به تنش‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی می‌شود.

کنش متقابل‌گرایی نمادین با تمرکز بر تعاملات روزانه و معانی که افراد به مهاجرت نسبت می‌دهند، دیدگاه ارزشمند دیگری را ارائه می‌دهد. این نظریه بررسی می‌کند که چگونه مهاجران و باشندگان بومی درباره‌ی هویت و روابط خود مذاکره می‌کنند که اغلب منجر به ناهنجاری‌های اجتماعی در سطح خرد جامعه می‌شود. به‌عنوان مثال، مهاجران ممکن است در حین حرکت بین میراث خود و فرهنگ غالب، تضادهای هویتی را تجربه کنند، درحالی‌که باشندگان بومی ممکن است با تغییر پویایی اجتماعی و درک هویت فرهنگی خود مبارزه کنند.

برای نشان دادن این بینش‌های نظری، مورد پناهندگان اهل افغانستان در ایران را در نظر بگیرید. هجوم پناهندگان پس از سقوط و آمدن طالبان، ناهنجاری‌های اجتماعی قابل توجهی را در کشورهای میزبان ایجاد کرده است. از نظر اقتصادی، کشور ایران در ادغام تعداد زیادی از پناهندگان در بازار کار خود با چالش‌هایی مواجه شده‌ است. از نظر اجتماعی، حضور پناهندگان بحث‌هایی را در مورد هویت ملی، امنیت و یکپارچگی فرهنگی به راه انداخته است. در بحث آموزش، مکاتب مجبور بوده‌اند با نیازهای کودکان پناهنده، اغلب با منابع و حمایت محدود سازگار شوند.

به همین ترتیب، مهاجران اهل افغانستان در ایران، درحالی‌که سهم قابل توجهی در اقتصاد این کشور داشته‌اند، همچنین با ناهنجاری‌های اجتماعی مانند تبعیض، سرکوب دست‌مزدها و دسترسی محدود به خدمات اجتماعی مواجه شده‌اند. بحث‌های جاری در مورد سیاست مهاجرت، امنیت مرزها و وضعیت مهاجران غیرقانونی، پیچیدگی‌ها و تنش‌های مرتبط با مهاجرت را بیشتر نشان می‌دهد.

پی‌آمدهای سیاست

پرداختن به ناهنجاری‌های اجتماعی ناشی از مهاجرت نیازمند رویکردهای سیاست مدبرانه و فراگیر است. هدف سیاست‌ها باید تسهیل ادغام اقتصادی مهاجران، تضمین دسترسی آنان به فرصت‌های شغلی و حمایت از کارآفرینی باشد. سیستم‌های آموزشی باید برای پاسخ‌گویی به نیازهای متنوع دانش‌آموزان مهاجر، ارائه‌ی آموزش زبان‌ها، جهت‌گیری فرهنگی و خدمات پشتیبانی مجهز شوند. سیستم‌های مراقبت‌های بهداشتی باید پاسخ‌گوی نیازهای خاص صحی و روانی مهاجران باشند و دسترسی به مراقبت را بدون توجه به وضعیت قانونی تضمین کنند.

چارچوب‌های قانونی باید از حقوق مهاجران محافظت کند و از تبعیض و استثمار جلوگیری کند و در عین حال انسجام اجتماعی را ارتقا دهد. برنامه‌هایی که گفت‌وگو و تفاهم بین فرهنگی را تقویت می‌کنند می‌توانند به پر کردن شکاف‌های فرهنگی و کاهش تنش‌های اجتماعی کمک کنند. علاوه بر این، سیاست‌ها باید سهم مهاجران در جامعه را به رسمیت بشناسند و مهارت‌ها، دانش و تنوع فرهنگی آنان را ارج بگذارند.

مهاجرت بدون شک فرصت‌ها و چالش‌هایی را برای جوامع میزبان به ارمغان می‌آورد که اغلب منجر به ناهنجاری‌های اجتماعی می‌شود که نیازمند مدیریت دقیق و سازگاری است. با درک ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مهاجرت و با به کارگیری نظریه‌های جامعه‌شناختی برای این پیچیدگی‌ها، می‌توان سیاست‌های مؤثرتر و فراگیرتری را توسعه داد. پذیرش تنوعی که مهاجرت به ارمغان می‌آورد، در عین حال به اختلالاتی که ممکن است ایجاد کند، برای ساختن جوامع انعطاف‌پذیر و منسجم بسیار مهم است. از طریق تجزیه و تحلیل متفکرانه و سیاست‌گذاری، می‌توانیم ناهنجاری‌ها را بررسی کنیم و از پتانسیل مهاجرت برای غنی‌سازی بافت اجتماعی خود استفاده کنیم.