close

واهمه‌ی روزهای آوارگی در ایران

دم غروب در خیابان طیب، با فرهاد و مادرش (پسر و همسرم) در حال قدم‌زدن بودم که مردی از عقب، شانه‌ام را گرفت و با چهره‌ی آشفته، درحالی‌که با گویش کابلی صحبت می‌کرد، گفت: «وطندار هوش کن به پارک نروی که بیاب‌ات (بی‌آبرو) می‌کنند.» وقتی پرسیدم چرا؟ بدون توضیح تأکيد کرد: «بیدر (برادر) نرو که می‌زنند!»

در انتهای خیابان، در فاصله‌ی صدمتری ما، پارکی موسوم به «بی‌سیم» قرار داشت. از دور دیده می‌شد که تجمع افراد دور پارک پرشمار است، ولی نمی‌فهمیدیم ماجرا چیست، چرا تجمع است؟

ما از ترس به مسیر خود به طرف پارک ادامه ندادیم، راه مان را کج کردیم و از کوچه‌ی خلوت به طرف خانه برگشتیم. در داخل کوچه با سه نفر از آشنایانم که با سروصورت پر از خاک و غبار از سر کار می‌آمدند، مواجه شدم. ماجرا را از آنان پرسیدم، هر سه کارگر یک روایت داشتند؛ «گفته می‌شود یک افغانی یک ایرانی را در پارک بی‌سیم به ضرب چاقو به قتل رسانده است، حالا ایرانی‌ها افغانی‌ها را می‌زنند.»

این‌که چرا و چگونه این قتل انجام شده، روشن نبود. یکی از کارگران گفت: «دقیق معلوم نیست چه شده، این‌ها (ایرانی‌ها) هر کاری شد، به‌ گردن افغانی‌ها می‌اندازند.» اشاره‌ی او به موجی از «افغان‌هراسی» است که در شبکه‌های اجتماعی جریان دارد.

دوستان این سه کارگر به آنان نیز توصیه کرده بودند که نباید به اطراف پارک بی‌سیم بروند. این پارک در جنوب تهران در منطقه‌ی ۱۵ قرار دارد.

دو خیابان دورتر از این پارک، شهربازی کودکان است. فرهاد، من و مادرش را به طرف شهربازی کشاند، ولی من گفتم شامگاه است، ممکن است‌ این‌جا نیز افرادی ما را آزار و اذیت کنند، بهتر است خانه برویم. اما فرهاد مقاومت کرد و مجبور شدیم به شهربازی برویم.

من و همسرم در گوشه‌ای از شهربازی نشستیم. از دور فرهاد را تماشا می‌کردیم. او در جمع کودکان ایرانی، گاهی سرسره می‌خورد و گاهی تاب. فرهاد در میان کودکان ایرانی متمايز نبود. احساس می‌کردم کودکان ایرانی و والدين شان وقتی من و همسرم را می‌دیدند، پی‌ می‌بردند که فرهاد کودک مهاجر است، این ما بودیم که شناخته می‌شدیم.

در گوشه‌ی دیگر شهربازی، گروهی از جوانان ایرانی با هم صحبت می‌کردند، ولی من هراس داشتم مبادا تجمع آنان هم در پیوند به ماجرای پارک بی‌سیم باشد. در حدود ۲۰ دقیقه‌ای که در شهربازی گذشت، بیم داشتم مبادا ایرانی‌ها به من حمله کنند، یا دعوا به راه‌ اندازند.

هوا کم‌کم گرگ‌‌ومیش می‌شد. دست فرهاد را گرفتم و به طرف خانه حرکت کردیم. در خیابان ناصری، جلو نانوایی سنگگ رسیدیم. فرهاد و مادرش خانه رفتند و من در صف نانوایی ایستاد شدم. ساعت هشت شب شده بود. دو قرص نان گرفتم. با واهمه‌ی بیشتر از گذشته، با سرعت به خانه آمدم.

ماجرای پارک بی‌سیم در رسانه‌های ایران

ذهنم همچنان درگیر ماجرای پارک بی‌سیم بود. رسانه‌های ایران را بررسی کردم. سایت «جوان‌آنلاین» خبری تحت عنوان «سه برادر اتباع سر شارژ (هزینه)های ساختمان مرتکب قتل شدند» منتشر کرده است. خبرگزاری تسنیم ایران هم همین خبر را با جزئیات مشابه نشر کرده است.

به‌نوشته‌ی سایت جوان‌آنلاین، ساعت ۱۹ عصر روز چهارشنبه (۲۷ سرطان) مأموران کلانتری بی‌سیم، به قاضی محسن اختیاری، بازپرس ویژه‌ی قتل دادسرای امور جنایی تهران خبر دادند که مردی در جریان درگیری زخمی‌شده و پس از انتقال به شفاخانه‌ در جنوب تهران فوت کرده ‌است. 

با اعلام این خبر، بازپرس جنایی همراه با تیمی از کارآگاهان اداره‌ی دهم پولیس آگاهی به شفاخانه رفتند و در آن‌جا با جسد مرد ۲۸ ساله‌ای به‌نام حمید روبه‌رو شدند که با ضربه‌ی چاقویی به قفسه‌ی سینه‌اش به قتل رسیده است.

Figure 1 سایت جوان آنلاین

به‌نوشته‌ی سایت جوان‌آنلاین، بررسی‌ها نشان می‌دهد که فرد مقتول به‌نام حمید زمانی که به هواخواهی زن برادرش می‌آید، با سه برادر اهل افغانستان درگیر می‌شود و با ضربات چاقوی یکی از آن سه نفر به قتل می‌رسد.

به گزارش این سایت، بررسی‌های میدانی حکایت از آن دارد که برادر حمید ساعتی قبل از قتل، با وی تماس می‌گیرد و می‌گوید که همسرش با سه برادر به‌خاطر هزینه‌ی ساختمان درگیر شده و او برای حل‌وفصل قضیه به خانه‌اش برود. پس از این تماس تلفنی، حمید به خانه‌ی برادرش می‌رود و با سه برادر افغانستانی درگیر می‌شود.

سایت جوان‌آنلاین نوشته است که سه متهم در حال جمع‌کردن وسایل خود برای فرار بودند که در دام مأموران پولیس تهران گرفتار شدند. خبرگزاری تسنیم ایران نیز این خبر را گزارش کرده است.

روایت متفاوت مهاجران از ماجرا

یکی از مهاجران افغانستانی در منطقه‌ی ۱۵ تهران، گزارش‌ رسانه‌های ایرانی درباره‌ی این ماجرا را نادرست می‌خواند. او مدعی است که فرد ایرانی با یک دوست‌اش به زور وارد خانه‌ی مهاجران اهل افغانستان شده و درگیری رخ داده است. به‌گفته‌ی او، سه برادری که اکنون به اتهام قتل بازداشت‌شده، باشندگان اصلی ولسوالی غوریان هرات هستند.

در عریضه‌ی گروهی از مهاجران افغانستانی که عنوانی سفارت افغانستان در تهران نوشته شده، آمده است که به‌تاریخ ۲۸ سرطان، در یک ساختمان که در آن مستأجران افغانستانی و ایرانی زندگی‌ می‌کردند، شهروند ایران آب واحد شهروند افغانستان را قطع می‌کند و این موضوع منجر به مشاجره‌ی لفظی و درگیری با سلاح سرد می‌شود. در این درگیری فرد ایرانی زخمی شده و در شفاخانه فوت کرده است.

مهاجران نوشته‌اند که پس از این واقعه ایرانی‌ها به‌طور گروهی به شهروندان افغانستان حمله می‌کنند. در این عریضه آمده است که چندین مهاجر مورد ضرب‌وشتم، توهین و تحقیر قرار گرفته‌اند و لباس‌های برخی از آنان پاره شده‌اند. گفته شده که اموال شخصی مهاجران، از جمله موبایل نیز ضبط شده است.

مهاجران افغانستانی در عریضه خود افزوده‌اند که جرم یک عمل شخصی است و مجرم باید مورد پیگرد قرار گیرد، تقصیر سایر مهاجران چیست؟

از صحنه‌های حمله به مهاجران افغانستان در اطراف پارک بی‌سیم، نوارهای تصویری نیز در شبکه‌های اجتماعی نشر شده است. یکی از مهاجران می‌گوید که این ویدیوها اوایل این هفته ثبت شده است. او روز سه‌شنبه گفت که وضعیت اکنون تحت کنترل است و مأموران پولیس در ساحه حضور دارند، اما با این هم به گفته‌ی او، مهاجران احساس ترس و تهدید می‌کنند.

در پی این ماجرا، در شبکه‌های اجتماعی اطلاعیه‌ای منتشر شد که در آن به اتباع افغانستان در منطقه‌ی ۱۵ تهران هشدار داده شده که با «قید فوریت» از این منطقه خارج شوند، در غیر این‌صورت به‌گونه‌ی «قهری» از منطقه‌ اخراج و از کشور طرد خواهند شد. گفته می‌شود که این اطلاعیه در حوالی پارک بی‌سیم نصب شده است.

Figure 2 شبکه‌های اجتماعی

در این اطلاعیه به مالکان منازل و موترها که در اختیار شهروندان افغانستان است، نیز هشدار داده شده که در اسرع وقت برای استراد اموال خود اقدام کنند.

حضور مهاجران افغانستانی در جنوب تهران پرشمار است. سال گذشته روزنامه جمهوری اسلامی درباره‌ی حضور شهروندان افغانستان در این منطقه، عنوان «جنوب تهران در اشغال افغان‌ها» را به کار برده بود.

جمعیت مهاجران افغانستانی در ایران پس از حاکمیت طالبان در کشور افزایش یافته است. دولت ایران شمار مهاجران افغانستانی را از پنج تا شش میلیون نفر می‌داند. بخش عمده‌ای از مهاجران برای کارگری به ایران آمده و بخش دیگر هم کسانی هستند که برای حفظ جان شان به ایران پناه برده‌اند، از جمله نظامیان و کارمندان حکومت پیشین افغانستان.

حساسیت‌ها نسبت به مهاجران در جامعه‌ی ایران در دو سال اخیر بیشتر شده است. از ماه‌ها به این‌سو، کارزار «اخراج افغانی مطالبه‌ی ملی» در ایکس ادامه دارد. در جریان این کارزار اطلاعات نادرست به هدف «افغان‌هراسی» منتشر می‌شود. اخیرا ادعا شده بود که مهاجران افغانستانی در ایران عامل شیوع بیماری جذام هستند، ادعایی که از سوی وزارت بهداشت ایران رد شد.

برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی، مهاجران افغانستانی را «اشغالگر» و «انگل» می‌دانند. با این‌حال این بیم وجود دارد که این‌چنین هراس‌افکنی و انسانیت‌زدایی از مهاجران، منجر به بروز خشونت شود.

میلیون‌ها مهاجر افغانستانی در ایران با آن‌که با محدودیت‌ها و محرومیت‌هایی مواجه‌اند، اما از وضعیت بهتری نسبت به افغانستان برخوردار اند. جامعه‌ی میزبان هم علی‌رغم برخی از حساسیت‌ها، تا اکنون زندگی مسالمت‌آمیزی با چند میلیون جمعیت آواره داشته است.

این نگرانی هم وجود دارد که با پیشرفت حساسیت‌ها نسبت به مهاجران در جامعه‌ی ایران، جمهوری اسلامی تصمیم به اخراج مهاجران بگیرد. با این‌حال، کسانی که از تهدید حکومت طالبان فرار کرده، به‌گونه‌ی جدی در معرض خطر قرار می‌گیرند و کسانی که برای لقمه‌نانی به ایران آمده‌اند هم با سرنوشت نامعلوم مواجه خواهند شد.