close

کار زنان در کارگاه‌های پشم‌ریسی هرات

نیلوفر موسوی

گردوغبار برخاسته از پشم‌های گوسفند، بیست زن میان‌سال و کهن‌سالی را که در یکی از کارگاه‌های پشم‌ریسی کوچک در ولایت هرات کار می‌کنند آزار می‌دهد. اما آنان جز این‌که در این کار طاقت بیاورند کار دیگری برای تأمین نیازهای اولیه‌ی زندگی‌شان در دسترس ندارند. این زنان در کنار این‌که درآمد پایین دارند، با معلولیت‌های زودرس و بیماری‌های تنفسی در این کارگاه‌ها مواجه اند.

در هرات ده‌ها کارگاه پشم‌ریسی و کرک‌پاکی فعالیت دارد و اغلب کارگران این کارگاه‌ها زنان هستند. مرضیه رسولی یکی از زنانی است که پس از بهبودی نسبی از بیماری توبرکلوز، دوباره به پشم‌ریسی روی آورده است. او ۵۰ سال دارد و حدود سه سال از عمرش را در کارگاه‌های پشم‌ریسی سپری کرده است.

مرضیه حین پشم‌ریسی سرفه می‌کند و می‌گوید: «سال گذشته نفس‌تنگی شدید داشتم و بسیار ناتوان شده بودم. توانایی کار نداشتم. همین بود که با اصرار یکی از زنانی که خودش هم علایم بیماری توبرکلوز داشت، به کلینیک دولتی نزدیک خانه‌ی‌مان رفتم و آزمایش توبرکلوز دادم. دو روز بعد جواب آزمایش دریافت کردم و متوجه شدم که دچار توبرکلوز شده‌ام. دنیا روی سرم خراب شد.»

مرضیه به توصیه‌ی داکتر شش ماه استراحت کرد و از کار در کارگاه پشم‌ریسی دور ماند؛ اما دوباره مجبور شد که به کار قبلی خود برگردد.

مرضیه هنگام مصاحبه با روزنامه اطلاعات روز گفت: «برای این‌که زودتر از بیماری توبرکلوز خوب شوم، داکتر گفته بود که استراحت کنم و میوه و غذاهای مقوی بخورم، اما من فقط به فکر سیر کردن شکم کودکان خود هستم و تنها امید زندگی من آنان است. اگر من کار نکنم، چه‌کسی برای آنان نان می‌برد؟»

توبرکلوز توان جسمی مرضیه را کاهش داده و به دشواری پشم‌ها را در دستانش می‌گیرد. او به‌خاطر استفاده نکردن از دستکش و ابزارهای ایمنی به بیماری جلدی نیز مبتلا شده، اما به‌دلیل فقر زیاد به داکتر جلدی مراجعه نکرده است.

تا پیش از روی‌کارآمدن حکومت طالبان چرخ زندگی به میل مرضیه می‌چرخید و دخترش که دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی اقتصاد دانشگاه هرات بود، در یکی از نهادهای خصوصی کار می‌کرد و ۲۵ هزار افغانی در ماه حقوق دریافت می‌کرد. این پول برای تأمین مصارف زندگی شش کودک مرضیه کافی بود.

مرضیه می‌گوید که دختر جوانش پس از بیکاری و محدودیت‌های طالبان گوشه‌نشین و منزوی از اجتماع شده است؛ «دخترم با آمدن طالبان شغلش را از دست داد و من حالا با رشته کردن هر کیلو پشم ۳۰ افغانی دریافت می‌کنم و روزانه بیش از ۵۰ افغانی عاید من نیست. من تنها دل‌خوش کمک‌های غذایی نهادهای خیریه هستم که همان نیز این وقت‌ها خیلی کم شده است.»

از دست دادن سلامت در برابر درآمد ناچیز

اغلب زنان شاغل در کارگاه‌های پشم‌ریسی به بیماری‌های جدی تنفسی و جسمی مبتلا شده‌اند. یکی دیگر از این زنان زرمینه احمدی ۵۵ ساله است. او گفت: «به‌خاطر استخوان‌دردی شدید خواب از چشمانم رفته و از شب تا صبح خواب راحت ندارم. برای این‌که شب در خانه بیکار نباشم، کمی از پشم‌ها را خانه می‌آورم و آن‌ها را پاک می‌کنم و می‌ریسم تا مصارف زندگی بیرون شود.»

از هفت سال به این‌سو زرمینه در کارگاه پشم‌ریسی کار می‌کند و در بخش جداکردن زباله‌های پشم، وزن کردن و تحویل آن‌ها به زنان دیگر مسئولیت دارد. این در حالی است که درآمد روزانه‌اش از ۱۰۰ افغانی بیشتر نمی‌شود.

در طول سه سال زندگی زیر حاکمیت گروه طالبان، زرمینه سه دختر محروم از آموزش‌اش را به خانه‌ی بخت فرستاده است و اینک با تنها پسرش که عقب‌ماندگی ذهنی دارد، زندگی می‌کند. او می‌گوید که بسته‌های کمکی نهادهای خیریه به پسرش متوقف شده است.

زرمینه گفت: «زندگی خیلی سخت است و من از عهده‌ی تأمین مصارف فرزندم عبدالرحمان، که ۳۵ سال دارد، برآمده نمی‌توانم. عبدالرحمان دچار بیماری سنگ مثانه بود و با کمک یک مؤسسه خیریه عملیات کردیم. بعد از عملیات بسیار ضعیف شده و نیاز به غذای خوب دارد، اما من با وجود کرایه‌ی خانه و دیگر مخارج زندگی، نمی‌توانم هر وعده برایش گوشت و میوه بخرم.»

پشم‌های گوسفند در یکی از کارگاه‌های پشم‌ریسی در هرات/ اطلاعات روز

طاهره رحیمی در گوشه‌ی کارگاه پشم‌ریسی نشسته و سرگرم کار است. او بیشتر روزها نان خشک و چای تلخ را به‌عنوان غذای چاشت می‌خورد. فرزند طاهره هفت سال در ارتش حکومت پیشین کار کرده است، اما با روی‌کارآمدن طالبان هرات را به مقصد ایران ترک کرده است.

طاهره به روزنامه اطلاعات روز می‌گوید که پسرش از ترس اخراج نشدن از ایران، بیشتر مواقع بیکار است و به همین خاطر ماهوار حدود هفت هزار افغانی بیشتر برای مصارف زندگی‌شان روان کرده نمی‌تواند؛ «پسرم هم به خدمت مردم و هم به خدمت خانواده‌ی خود بود. ما [پیش از حکومت طالبان] زندگی آرام و خوبی داشتیم، اما با آمدن طالبان تمام خوشی‌های ما به غم تبدیل شد.»

درآمد روزانه‌ی طاهره بین ۵۰ تا ۹۰ افغانی است. او نگران مبتلاشدن به بیماری‌های تنفسی است؛ «زنان در این کارگاه‌ها به نفس‌تنگی، ضعیفی چشم، حساسیت جلدی، کمردرد و استخوان‌درد مبتلا می‌شوند. من هم ترس دارم که به این بیماری‌ها مبتلا شوم و متأسفانه نمی‌توانم که این کار را نیز ترک کنم.»

یکی از داکتران در شفاخانه‌ی مرکزی هرات به روزنامه اطلاعات روز گفت که کار کردن زنان در کارگاه‌های پشم‌ریسی آنان را در معرض بیماری‌های جدی تنفسی و جلدی و دیگر مشکلات فیزیکی قرار می‌هد چون نکات ایمنی و بهداشتی در بیشتر این کارگاه‌ها مراعات نمی‌شود.

او گفت: «پشم حیوانات ملوث به باکتری و قارچ‌های مختلف است و این برای بدن انسان ضرر دارد. شرایط کاری زنان ریسنده و کرک‌پاک باید مانند دیگر کارگرها باشد. آنان باید از دستکش استفاده کنند و فرصت کافی برای گرفتن آفتاب و استراحت در بین کار داشته باشند تا ریسک مبتلا شدن به بیماری‌ها کم‌تر شود.»

این داکتر به مسئولان کارگاه‌های پشم‌ریسی توصیه می‌کند که کارگران‌شان را به‌گونه‌ی منظم به چک‌آب صحی بفرستند، تا زنانی‌ که به بیماری‌ها مبتلا می‌شوند، تشخیص و تحت درمان قرار گیرند؛ «زنان شاغل در کارگاه‌های پشم‌ریسی باید توسط یک داکتر جلدی و یک داکتر داخله معاینه شوند، وزن آنان تحت کنترل باشد و وضعیت تنفسی‌شان بررسی گردد تا از بیماری‌های مزمن، از جمله توبرکلوز وقایه شوند.»

با فروپاشی حکومت افغانستان و پایان مأموریت نظامی امریکا و ناتو در این کشور، فقر و گرسنگی در بالاترین سطح پس از دودهه رسیده است. برنامه جهانی غذا ماه میزان سال‌ جاری گفته بود که ۱۵ میلیون نفر در افغانستان، برابر با یک سوم جمعیت این کشور، نمی‌دانند وعده‌ی بعدی غذایی‌شان از کجا می‌آید.