اگر خشونت، قتل، تجاوز، بازداشت، شکنجه، تحقیر و ترور برای صدام حسین، معمر قذافی، علی خامنهای، حسنی مبارک و امثالشان قدرت و سلطهی جاودان آورد، برای طالبان نیز خواهد آورد. صدام و قذافی و مبارک نیستند، اما خامنهای هست. طالبان میتوانند در احوال او نظر کنند و ببینند که پس از چهلوشش سال فشار شباروزی که حکومت جمهوری اسلامی ایران بر مردم آن کشور وارد کرد، امروز چه کسی از گردانندگان آن حکومت میتواند خشم و کینه و «نخواستن» را از دل کثیری از ایرانیان بزداید.
آیا طالبان گمان میکنند که با ربودن زنان از کوچهها زنان افغانستان به اندیشه و راه و رسم طالبانی تن میدهند؟ آیا طالبان در این خیالاند که خانوادهها وقتی دیدند زنان و دختران خانوادهشان توسط طالبان ربوده میشوند، با طالبان همداستان میشوند و خشم و نفرت خود را به جای آن که در برابر طالبان بپرورند، بر سر زنان خالی میکنند؟ آیا طالبان بر این باوراند که اگر مثل حکومت روحانیان ایرانی چهلوشش سال در دل مردم کینه و نفرت بکارند، چهلوشش سال بعد مردم با گردنهای کج و قلبهای خسته زندگی طالبانی را میپذیرند و آزادی را فراموش میکنند؟
حقیقت آن است که حکومتهای جبّار و تحقیرکنندهی شهروندان حتا اگر سهدهه و چهاردهه هم دوام آورده باشند، هرگز نتوانستهاند مردمان کشور خود را چنان که میخواستهاند رام کنند. مردم افغانستان نیز رام نخواهند شد. شهروندان افغانستان در جدولهای جهانی (آنجا که چیزهای مثبت زندگی به مقایسه گذاشته میشوند) همیشه در قعر جدول سقوط میکنند. میزان باسوادیشان پایین است؟ بلی. میزان شادیشان کم است؟ بلی. در میان مردمان جهان، به خاطر صد شهرت بد سرافگندهاند؟ بلی. اما همین مردم هم دیگر آنقدر از اوضاع جهان باخبر هستند که بدانند فقط در افغانستان حکومتی روی کار آمده که زن را انسان نمیداند. همین مردم آنقدر از هوای خوب رشد و آزادی را تنفس کردهاند که فرق زندگی روبهآزادی و پیشرفت را با محبوسیت در زندان طالبان بدانند. دیگر همه میدانند که در قرن بیستویکم حیات حیوانی محض کافی نیست. دیگر همه میفهمند که دروازهی تحصیل را به روی دختران و زنان بستن و مردان را به خاطر ریش و کلاه سیلی زدن و ترساندن با هیچ منطقی و در هیچ آیینی مجاز نیست.
حکومت طالبان با هیچ مقدار ستم بر زنان و مردان افغانستان نخواهد توانست شهروندان این ملک را برای همیشه به بردگی بکشاند. مردم زخمها خواهند خورد، بیرسمیها تحمل خواهند کرد و جهالتها و تعصبها از سر خواهند گذراند. اما فراموش نخواهند کرد که زندگی خوب زندگی طالبانی نیست؛ اما از یاد نخواهند برد که مردمان دیگر جهان نسبت به مردم افغانستان زندگی بهتری دارند. و این مردم «نخواستن» این سبک حکومت و این گونه زندگی را در گوشهی دل و دماغ خود نگه خواهند داشت و پرورش خواهند داد و روزی آن را، حتا در برابر شلاق و گلوله نیز، با صدای بلند بیان خواهند کرد. با زور و تشدد و بیداد، با جور، حکومت نمیتوان کرد- الّا برای چند گاهی. از حکومت جائر نه اسلامی گسترش خواهد یافت، نه معنویتی پا خواهد گرفت و نه ملتی خیر خواهد دید. تمام عمر این گونه حکومتها به اطاعتطلبی از جانب حاکم و سرپیچی از جانب شهروند تباه خواهد شد. دیدهایم (دهها و بل صدها بار) که چنین شده است و سرانجام از حاکم جائر جز نامی زشت و سیاه در تاریخ نمانده است.
طالبان با ربودن زنان از دشت برچی و جاهای دیگر پایتخت میخواهند به چه برسند؟ کدام حکومت مستبد توانسته زنان را از زندگی گم کند که طالبان دومش باشند؟