روستای سالبارون در ولسوالی چهاربولک ولایت بلخ با زمینهای خشکیده و ترکخورده، جویها و کاریزهای (Check Dam) بیآب و چاههای خکشیده، اینروزها گواه کوچ اجباری باشندگان خود است. سطح آبهای زیرزمینی در بخشهایی از این روستا تا ۲۰۰ متر رسیده است و استخراج آب از این عمق هزینهبر و همچنین از توان بسیاری از باشندگان آن بالاتر است. ولسوالی چهاربولک در ۵۰ کیلومتری شهر مزار شریف قرار دارد و به روایت باشندگان آن، اغلب روستاهای این ولسوالی با کمبود شدید آب برای آشامیدن و آبیاری مزارع مواجه اند.
نیازمحمد ۵۴ ساله اینروزها به فکر کوچ از این روستا است. به این دلیل که هم میزان بارندگی و هم سطح آبهای زیرزمینی بهشدت کم شده است.
زندگی خانوادهی نیازمحمد به کشاورزی روی پنج جریب زمین متعلق به او وابسته است. اما بارندگی کم و کاهش سطح آبهای زیرزمینی باعث شده است تا حاصل زمینها کم شود و نیاز زندگی آنان را تأمین نکند. او میگوید: «درگذشته منطقهی ما سبز و خرم بود. فعلا به جای خشکه و خرابه تبدیل شده است. سه-چهار سال است که حاصلات ما (سبزیجات) کاملا میسوزد و پول ما حیف مواد و کود کیمیاوی میشود.»
نیازمحمد میگوید پس از سالها کار و زحمت روی زمینهایش در روستای پدری، حالا تصمیم گرفته است برای همیشه از این روستا کوچ کند و به جایی برود که از طریق کشت و کار بتواند کودکان و مواشیاش را از گرسنگی و تشنگی نجات دهد؛ «ما چارهی دیگر نداریم و مجبور هستیم که این روستا را ترک کنیم، از قوم و خویش خود بگذریم تا زنده بمانیم. در این منطقه دیگر زندگی نمیشود. همهی داروندار خود را خرج کردیم. هر روز از درد بیپولی و بیآبی رنج میبریم.»
نیازمحمد میگوید که در گذشته با استفاده از کاریزها، جویچهها و چاههای عمیق و نیمهعمیق که با هزینهی شخصی و گاهی به حمایت مالی نهادهای داخلی و خارجی حفر شده بود نیازمندی آب شان را تأمین میکردند، اما اینک این منابع وجود ندارند.
نیازمحمد روایت میکند که در مقایسه به سه سال گذشته سطح آبهای زیرزمینی روستایشان از ۷۰ متر به ۱۵۰ تا ۲۰۰ متر پایینتر رفته است. آنان ناگزیر اند برای حفر چاه عمیق بین۹۰ تا ۱۲۰ هزار افغانی هزینه کنند. با این وجود هم هیچ تضمینی مبنی بر دوام استخراج آب زیرزمینی نیست و احتمال خشک شدن چاه وجود دارد.

داستان کوچ اجباری
غلامحضرت ۴۷ ساله بهدلیل خشکسالی و کاهش آبهای زیرزمینی دو هفته قبل از روستای سالبارون به شهر مزار شریف کوچ کرد. او به روزنامه اطلاعات روز میگوید که بیش از ۴۰ خانواده از این روستا تا حالا کوچیدهاند و این روند همچنان ادامه دارد.
غلامحضرت اکنون با کشاورزی در باغهای دیگران تلاش دارد که زندگیاش را سروسامان دهد؛ «مجبور شدیم از روستای خود کوچ کنیم، اگر نه کی دوست دارد خانهی خود را ترک کند. اگر آب میبود هرگز این کار را نمیکردیم. فعلا کشاورزی میکنم تا روزگار خود را بگذرانم.»
غلامحضرت میگوید وقتی روستای سالبارون بدون آب باشد زندگی در آنجا ناممکن است. او میافزاید که برای نجات جان خانوادهاش تصمیم گرفت تا کوج کند؛ «۱۰ نفر نانخور داشتم. کار نبود، آب نبود، نان نبود. دیگر کاری از دستم نمیآمد. آخر تصمیم گرفتم که از روستا کوچ کنم. نه بهخاطر خودم بلکه بهخاطر اینکه زن و فرزند خود را از گرسنگی نجات داده باشم.»
باشندگان روستای سالبارون و روستاهای همجوار آن که اکنون با خشکسالی شدید روبهرو هستند، از آبهای باران که در حوضها و جویهای کنار روستا ذخیره شده استفاده میکنند؛ آبی که برای آشامیدن مناسب نیست و باعث بروز بیماری میشود.
غلامحضرت میگوید: «مردم ما در این محل آب باران را که در حوضها ذخیره میشود و گاهی در جویهای ما میآید میخورند. آبی که اصلا صحی نیست. بهخاطر نوشیدن همین آب غیرصحی بود که زن و فرزندان من بیمار شدند. هیچ روزی نبود که یک نفر ما بیمار نباشد. شما بگویید ما چه کار کنیم و کجا برویم؟ راهی جز فرار کردن از این محل را داریم؟»

درد مشترکی بهنام خشکسالی
کمبود شدید باران و همچنین کاهش سطح آبهای زیرزمینی و خشک شدن برکهها، زندگی مالداران را بسیار سخت کرده است. آنان روستابهروستا بهدنبال پیدا کردن آب و علوفه برای مواشیشان سرگردان هستند. عزتالله، یکی از مالداران بلخ میگوید: «خشکسالی کمر ما مالداران را شکسته است. علف نیست. کوهها و دشتها خشک شده است و به همین خاطر تولید شیر و گوشت کم شده است.»
او میگوید که در پی خشکسالیهای اخیر، از ماه ثور سال جاری تا کنون مجبور شدند که مواشیشان را برای زنده ماندن به دشتها و کوههای ولسوالی بلخاب ولایت سرپل انتقال دهند.
سایر ولسوالیهای ولایت بلخ و شمار زیاد از ولایتهای دیگر کشور نیز از بحران اقلیمی و خشکسالی رنج میبرند. اواخر ماه سرطان سال جاری، سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد (فائو) اعلام کرده بود که خشکسالی در افغانستان در حال تشدید است و ۱۹ ولایت را تحت تأثیر قرار داده است. ولایتهای شمالی افغانستان بیشترین آسیب را از خشکسالی دیدهاند.
فائو گفته بود که از بین رفتن محصولات زراعتی، مراتع خشک و منابع آبی در حال نابودی، جوامع روستایی را در آستانهی فروپاشی قرار داده است. سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد هشدار داده است که فرصت برای اقدام گسترده بهشدت در حال ازدسترفتن است. این نهاد افزوده است: «برای خانوادهها، تولید غذا، کسب درآمد یا ماندن در جایی که هستند، هر روز دشوارتر میشود.»

کارشناسان محیط زیست در بلخ میگویند که با تغییرات اقلیمی، افغانستان با یک وضعیت خطرناک روبهرو است و گسترش دامنهی خشکسالی باعث افزایش کوچ اجباری خانوادهها خواهد شد.
سید انور (اسم مستعار)، یکی از کارشناسان مسائل محیط زیست میگوید در حال حاضر با آنکه یکسوم اقتصاد افغانستان بر پایه زراعت و مالداری استوار است، اما خشکسالی آسیب جدی به آن رسانده است.
او میگوید: «در سالهای اخیر خشکسالی به اوج خود رسیده است. بارانهای فصلی کاهش پیدا کرده و این امر سبب شده تا افغانستان با بحران جدی کمآبی درگیر شود. براساس برآوردهای ما، هماکنون بارانهای فصلی بهطور میانگین ۴۵ تا ۶۰ درصد نسبت به دو سال گذشته کاهش داشته است.»
آقای انور بارزترین پیآمدهای تغییرات اقلیمی در افغانستان را خشکسالیها، سیلابها، توفانهای آنی، یخ شدن یخچالها و بروز بیماری و آفات بیان میکند که باعث کاهش حاصلات زراعتی و همچنین کاهش دامپروری شده است.
این کارشناس محیط زیست پیشنهاد میکند که برای مقابله با بحران محیطزیستی باید در کنار فعالسازی سیستمهای هشداردهندهی سیلابها و توفانها، در راستای مدرنسازی زراعت و کشت گیاههای مقاوم در برابر خشکسالی اقدام شود.
او هشدار میدهد: «ادامهی تغییرات اقلیمی و نبود یک راهحل بنیادی و زیرساختهای مقاوم در برابر کمآبی، میتواند تا سال ۲۰۳۰، خشکسالی را در بیشتر مناطق افغانستان گسترش دهد. در صورتی که جلو آن گرفته نشود به یک فاجعهی انسانی مبدل خواهد شد.»
کارشناسان مسائل تغییرات اقلیمی میگویند که سرمایهگذاری در زیرساختها، آبیاری مدرن و آموزش کشاورزان برای استفادهی بهینه از منابع محدود آب، استفاده از سیستم آبیاری قطرهای و ایجاد هماهنگی و دریافت کمک از سوی جامعهی جهانی و نهادهای بینالمللی که در بخش تغییرات اقلیمی کار میکنند، باعث کاهش تأثیرات تغییرات اقلیمی در افغانستان خواهد شد.
از سویی هم، بیش از چهار سال از حاکمیت مجدد طالبان در افغانستان میگذرد و این گروه در انزوای بینالمللی بهسر میبرد و تنها روسیه حکومت آنان را بهرسمیت شناخته است. خلای حکومت قانونی در افغانستان باعث شده است که کمکهای جامعهی جهانی در راستای حمایت از کشاورزان و دامداران و فعالیتهای مرتبط با کاهش تأثیر تغییرات اقلیمی در افغانستان کاهش پیدا کند. از سویی هم، طالبان هیچ برنامهای برای مبارزه با خشکسالی و تغییرات اقلیمی ندارند و این باعث افزایش بیشتر سطح آبهای زیرزمینی و افزایش تهدید کمآبی در افغانستان میشود.