close

خاطره به‌مثابه‌ی ستون فقرات تاریخ

نگاهی به کتاب «خاطره‌ها؛ گپ‌هایی از گذشته»، نوشته‌ی عبدالکریم میثاق

غلام‌سخی حلامیس

در سال‌های پسین بسیاری از سردمداران و نقش‌آفرینان حوادث و رویدادهای گذشته و مشخصا رخدادها و اتفاقات پنجاه سال اخیر که افغانستان شاهد و درگیر آن بوده و یکی از دوران‌های تاریخی پرآشوب این کشور به شمار می‌آید، دست به قلم برده و کتاب‌هایی را تحت عنوان خاطره به بازار نشر سپرده‌اند. در این میان از چهره‌های شاخصی که به این کار دست یازیده‌اند، می‌توان از عبدالوکیل، وزیر خارجه‌ی سابق افغانستان، عبدالقادر، وزیر دفاع سابق و از ساقط‌کنندگان رژیم سردار محمدداوودخان، محمدحسن شرق، معاون صدارت و سپس رییس شورای وزیران وقت، سلطان‌علی کشتمند، نخست‌وزیر رژیم داکتر نجیب‌الله و در میان نسل جهادی از عزیزالله شفق، محمد ناطقی، سید محمدعلی جاوید و همین‌طور از بین تکنوکرات‌ها از دکتر رنگین دادفر سپنتا، کریم خرم و… یاد نمود.

 از آن‌جای که تاریخ افغانستان تا کنون یک‌طرفه و یک‌سویه نوشته شده و نهادهای رسمی و دولتی تلاش نموده‌اند برای این کشور تاریخ‌سازی نموده و افغانستان را با مرزهای کنونی‌اش تا دوران باختری و پیشدادی و کیانی و… قدمت ببخشند؛ نشر خاطرات بازیگران حوادث گذشته و گذار از مونولوگ تاریخ‌نویسی رسمی به چندصدایی و تکثر روایت‌ها می‌تواند به بازنمایی و بازشناسی دقیق‌تر و در نهایت ارائه و تدوین تاریخ سیاسی افغانستان بر مبنای حقایق و پیش‌گیری از جعل و تاریخ‌سازی‌های درباری مدد رساند.

خاطره به‌عنوان مواد خام تاریخ و به‌دلیل این‌که به تجربیات شخصی افراد ربط می‌گیرد در نگارش تاریخ از اهمیت اساسی برخوردار است. زیرا تاریخ به‌عنوان شرح حال گذشتگان خود از درون تجربیات افراد و بنابراین عملکرد و نقش‌آفرینی‌های آنان و گروه‌ها و جریانات سیاسی و اجتماعی که باز هم نقش فرد به‌مثابه‌ی بازیگر حوادث و اتفاقات در آن برجسته است، شکل می‌گیرد و پی ریخته می‌شود. در این یادداشت کوشش می‌کنم، هرچند به اجمال، به بررسی و بازکاوی خاطرات یکی از افراد رده‌اول و بلندپایه‌ی حزب دموکراتیک خلق افغانستان که خود از بدو تأسیس این حزب تا واپسین روزهایی که کابل را ترک نمود و راه «غربت غربی» را در پیش گرفت، در متن حوادث و رویدادهای دوران حاکمیت آن بوده، بپردازم و به زوایا و نکاتی بیشتر تمرکز نمایم که در کتاب‌ها و خاطرات دیگران کم‌تر بدان‌ها پرداخته شده است.

«خاطره‌ها؛ گپ‌هایی از گذشته»، کتابی است از عبدالکریم میثاق، وزیر مالیه‌ی جمهوری دموکراتیک افغانستان در دوران حاکمیت نورمحمد تره‌کی و حفیظ‌الله امین و شهردار کابل در زمان حکومت داکتر نجیب‌الله. این کتاب سرگذشت زندگی سیاسی عبدالکریم میثاق است که از بدو تأسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان در خانه‌ی نورمحمد تره‌کی در کارته‌ چهار کابل تا آخرین روزهای زندگی میثاق در کابل و کودتای شهنواز تنی علیه حکومت داکتر نجیب‌الله را دربر می‌گیرد. بخش‌هایی از این کتاب و مشخصا تاریخچه و چگونگی شکل‌گیری حزب دموکراتیک خلق در مکروریان اول کابل و در دوران خانه‌نشینی و انزوای سیاسی او در عصر حکومت ببرک کارمل نوشته شده و بخش‌‌های دیگر آن در لندن تکمیل شده است.

کتاب آقای میثاق نثر روان، ساده و سلیس و از جهاتی می‌توان گفت نثر صمیمانه دارد و خواننده به ‌خوبی می‌تواند با آن ارتباط برقرار نماید. از این جهت خواندن این کتاب برای خواننده نمی‌تواند کسل‌کننده باشد و این یکی از نقاط قوت کتاب است. برخی از اصطلاحات خاص رایج در کابل آن‌روز نیز در کتاب آمده است که می‌تواند برای خواننده‌ی امروزی جالب باشد. از باب مثال، واژه‌ی تشناب به‌ معنای حمام آمده است و در چند جایی که نویسنده گفته است تشناب گرفتیم، معنایش این است که حمام کردیم. از سوی دیگر، خاطرات عبدالکریم میثاق از پاره‌ای از محافظه‌کاری‌ها و کتمان‌گری‌هایی سیاسی و ایدئولوژیک نیز خالی نیست و نویسنده کوشش نموده است که تا حد زیادی خود را وفادار به اسلام و ارزش‌های دینی نشان دهد. از باب مثال، در همان آغاز کتاب او نیایش‌نامه‌ای را با خدای خود نوشته است که نگارش آن از سوی یک کادر وابسته به جریان چپ مارکسیست-لنینیست عجیب می‌نماید (ص ۳۱). اما واجد نکات تازه در باب سران حزب دموکراتیک خلق و اتفاقات درونی این حزب نیز است.

 خاطرات عبدالکریم میثاق روایت دست اول از درون حزب دموکراتیک خلق و حکومت‌هایی پس از کودتای هفت ثور است و نویسنده به‌دلیل این‌که خود یکی از سران حزب دموکراتیک خلق بوده است و به افراد رده‌اول این حزب از جمله نورمحمد تره‌کی، حفیظ‌الله امین و تا حد کم‌تری ببرک کارمل و داکتر نجیب‌الله دسترسی داشته است، روایت تازه و بکری را از اندیشه‌ها و عملکردهای این افراد به‌دست داده است و این می‌تواند ما را در فهم تاریخ معاصر افغانستان از رهگذر این روایت‌ها و خاطره‌ها یاری رساند.

میثاق و جوانان هم‌رزم و همکار او نقش برازنده‌ای در تاریخ معاصر افغانستان ایفا نموده و با تأسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان -خوب یا بد- بخشی از تاریخ سیاسی این کشور را رقم زده‌اند. این جوانان با آغاز مبارزه‌ی سیاسی در دهه‌ی چهل خورشیدی رویاهای بزرگی را برای افغانستان در ذهن می‌پرورانیدند. رویای افغانستان آزاد و دموکراتیک و عاری از استبداد داخلی و فساد سیاسی و برتری‌طلبی‌های تباری و خانوادگی. خاطرات عبدالکریم میثاق با نثر ساده و صمیمانه ما را به درون وقایع سیاسی و تاریخی افغانستان از دهه‌ی چهل تا دهه‌ی هفتاد خورشیدی می‌برد و خواننده پابه‌پای او می‌تواند این وقایع را از نزدیک مشاهده نموده و از آن با خبر شود. وقایعی که از بدو تأسیس حزب دموکراتیک خلق در کارته‌ چهار شروع می‌شود و پای خواننده را به مباحثه‌های درون‌حزبی و حرف و حدیث‌های رفیقانه‌ی اعضای این حزب به مکروریان و ارگ کابل و تظاهرات دانشجویان در دهه‌ی چهل و جناح‌بازی‌ها و به قول مرحوم میثاق، فراکسیون‌بازی‌های حفیظ‌الله امین و ببرک کارمل و نورمحمد تره‌کی و تقسیم حزب دموکراتیک خلق به دو جناح اصلی خلق و پرچم و سپس اتحاد حزب و کودتای هفت ثور می‌کشاند.

باری و به هر حال، جدای از بسیاری از حرف‌ و حدیث‌های دیگر، به ‌پندار من خاطرات آقای میثاق نکات تازه‌ای را در باب حفیظ‌الله امین و ویژگی‌های شخصیتی و افکار و ایده‌های او برای نخستین‌بار روایت نموده است. دیدگاه امین در باب ساختار سیاسی فدرال و این‌که افغانستان مانند اتحاد جماهیر شوروی سابق دارای جمهوری‌هایی تاجیکستان، ازبیکستان، پشتونستان و غرجستان در درون خود شود و مانند فدراسیون روسیه از یک مرکز اداره گردد، حداقل برای من تازگی داشت و تاهنوز در هیچ کتابی نخوانده بودم. این ایده هنوز می‌تواند قابل تأمل باشد و شاید بتوان گفت یکی از راه‌حل‌های مسأله‌ی افغانستان است. امین اگر می‌ماند شاید این ایده را در عمل نیز تطبیق می‌نمود.

میثاق می‌نویسد: «امین کمیسیونی را برای تدوین قانون اساسی تعیین کرد و تلاش داشت تا هرچه زودتر قانون اساسی جدید براساس افکار و اندیشه‌های خویش در کشور نافذ کند. در قانون اساسی می‌خواست افغانستان به‌عنوان یک جمهوری فدرالی نظم یابد. او می‌خواست برای هر ملیت افغانستان یک جمهوری ایجاد شود. به‌طور مثال جمهوری پشتونستان، جمهوری تاجیکستان، جمهوری غرجستان، جمهوری ازبیکستان، جمهوری ترکمنستان و همه‌ی این جمهوری‌ها تحت نام افغانستان متحد شوند. نام عمومی کشور افغانستان باشد و در داخل چوکات افغانستان، هر ملیت از خود جمهوری داشته باشد و هر جمهوری در داخل خویش به قدر ضرورت منطقه‌های خود، خودمختاری داشته باشند» (میثاق، ص ۴۹۸).

در پایان، خاطرات آقای میثاق با قرار گرفتن در کنار خاطرات و روزنوشت‌های دیگران در دست یافتن به یک تصویر جامع از تاریخ افغانستان، خصوصا دوران حاکمیت سران حزب دموکراتیک خلق افغانستان می‌تواند ما را یاری رساند و بنابراین از رهگذر این روایت‌ها و قرار دادن آن در کنار یک‌دیگر می‌توان اولین قدم‌ها را برای نگارش تاریخ واقعی مردم افغانستان برداشت.

 ارزیابی میثاق از کارنامه‌ی حزب دموکراتیک خلق نیز صادقانه و به دور از پیوندهای ایدئولوژیک است. او می‌نویسد که سران حزب دموکراتیک خلق عملا هیچ نوع آمادگی روحی و جسمی برای به‌دست گرفتن قدرت سیاسی را نداشتند و به پختگی لازم برای اداره‌ی یک کشور عقب‌مانده همچون افغانستان نرسیده بودند. وحدتی که در اوایل بر این حزب تحمیل شده بود نیز از سوی مشاوران شوروی بود و اعضای هر دو جناح خلق و پرچم هیچ نوع آمادگی لازم را برای وحدت هر دو جناح نداشتند (میثاق، ص ۵۱۲). این امر در مورد دولت‌های پساکمونیستی و مجاهدان و دموکراسی‌خواهان نیز صادق بود و متأسفانه تقدیر شوم و اندوهناک افغانستان طوری رقم خورده است که هر بار باید مهره‌ها از بیرون چیده شود و افغانستان به‌مثابه‌ی تخته‌ی شطرنج در نظر گرفته می‌شود که دیگران بازی را پیش می‌برند و مردم این کشور را عملا بیرون از دایره قرار می‌دهند و این قرارداد از روزگار شاه‌شجاع تا کنون همچنان برقرار است.

از اطلاعات روز حمایت کنید

در افغانستان، جایی‌ که آزادی‌ها سرکوب شده‌اند، اطلاعات روز به ایستادگی ادامه می‌دهد. ما مستقل هستیم و تنها برای مردم می‌نویسیم.مأموریت ما افشای فساد، بازتاب صدای سرکوب‌شدگان و تلاش برای آینده‌ای برابر و آزاد است.
حمایت شما ادامه این راه را ممکن می‌سازد. حتی کمک کوچک یا همرسانی این پیام، گامی در دفاع از حقیقت و آزادی است.در کنار حقیقت بایستید. از اطلاعات روز حمایت کنید.

Donate QR Code

برای حمایت سریع و راحت با گوشی همراه خود، کافی است این کد را اسکن کنید.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *