close
Masood Shnizai/flickr

«برای فرار از ناامیدی، به کتاب رو آورده‌ایم»

ژاله

در کنار پنجره نشسته بود و با شوق کتابش را یکی پی دیگری ورق می‌زد. کتاب را با اشتیاق می‌‌خواند و همین که انگشتش از خطی به خط دیگری می‌رفت، لبخندی بر لبانش نقش می‌‌بست. نرگس، دختری بیست‌ودوساله‌‌ای است که اشتیاق فراوانی به مطالعه‌ی کتاب و کتاب‌خوانی دارد. او در شهر مزار شریف زندگی می‌کند و به‌تازگی گروه کوچک کتاب‌خوانی را در میان دختران اقوامش راه‌اندازی کرده است. آنان در طول هفته یک کتاب را برای مطالعه انتخاب می‌کنند و در آخر هفته درباره‌ی آن کتاب باهم گفت‌وگو می‌نمایند.

همه‌ی ‌این بانوان جوان از هژده الی بیست‌وچهار سال سن دارند و از ادامه‌ی تحصیل محروم شده‌اند. زمانی که طالبان تحصیل را برای دختران ممنوع اعلام کردند و دروازه‌ی مکاتب و دانشگاه‌ها را به‌روی دختران بستند، نرگس دانشجوی سال دوم در دانشگاه بلخ بود.

نرگس درباره‌ی گروه کتاب‌‌خوانی و انگیزه‌ی ایجاد این گروه چنین می‌گوید: «بعد از این‌که دانشگاه‌ها بسته شد و ما خانه‌نشین شدیم، روحیه‌ام ضعیف شد و دچار افسردگی شدید شدم. چندین ماه در این حالت قرار داشتم. با کسی حرف نمی‌زدم. غذا درست نمی‌خوردم. همیشه در حال جنگ با خانواده‌ام بودم. سر درد شدید داشتم و بیش از حد گوشه‌گیری می‌کردم. دلم از این زندگی سیر شده بود و حتا گاهی می‌خواستم اقدام به خودکشی کنم.»

نرگس در ادامه افزود: «درست همان زمان که ناامیدی همه‌‌ی وجودم را گرفته بود، یکی از دوستانم کتاب “ملت عشق” را برایم داد و از من خواست تا آن را مطالعه کنم. چون حالم خوب نبود، از روی بیکاری و به ناچار فقط چند صفحه‌ از کتاب را خواندم. اما دیری نگذشت که متوجه شدم کتاب‌خواندن غم‌‌‌هایم را کم می‌کند. آهسته‌آهسته با خواندن کتاب “ملت عشق” انس گرفتم و سختی زندگی اندکی برایم آسان شد. برای همین به مطالعه‌ی کتاب و چندین کتاب دیگر شروع کردم. مدتی گذشت و حالت روحی‌ام اندکی بهتر شد.»

نرگس در این دوره متوجه شد که تنها نیست. دختران دیگری نیز سرنوشت مشابه با او دارند. آنان برای رهایی از این وضعیت، گروه کتاب‌خوانی را ایجاد کردند تا حداقل اندکی از ناخوشی‌های‌شان کاسته شود. او گفت: «دقیقا من زمانی ‌که از زندگی ناامید شده بودم، به کتاب‌خوانی رو آوردم و همین که به مطالعه‌ی بیشتر پرداختم، نه تنها آگاهی‌‌ام زیاد شد بلکه افسردگی‌ام نیز به مرور زمان کاهش یافت. حالا ما هر جمعه دور هم جمع می‌شویم تا کتاب بخوانیم. می‌بینم نه تنها من بلکه‌ همه‌ی دختران و هم‌گروه‌هانم از مطالعه‌ی کتاب امید گرفته‌اند.»

گروه کتاب‌خوانی این دختران جایی در اتاق یا محل زندگی خود شان است. در کنار کتاب‌خوانی، انگلیسی هم می‌خوانند. یکی از دختران عضو این گروه که دانشجوی زبان و ادبیات انگلیسی بوده، به بقیه اعضای گروه زبان آموزش می‌دهد.

اعضای این گروه از کتاب‌خوانی و برنامه‌های‌شان راضی به نظر می‌رسند. نرگس در این مورد می‌گوید: «از این‌که توانستم برای خودم و بقیه کاری انجام بدهم خوشحالم. اکنون نزدیک به چهار ماه می‌شود که ما برای آموزش و مطالعه‌ی کتاب گردهم جمع می‌شویم. طی این مدت هر کدام ما نزدیک پنج کتاب مطالعه کرده‌ایم و زبان انگلیسی را نیز یاد گرفته‌ایم.»