دهها نفر از نیروهای پولیس طالبان، با لباسهای سیاه بر تن و سلاحهای کلاشینکف در دست، بهتازگی از یک دورهی آموزشهای «عقیدتی و نظامی» در ولایتهای قندهار و قندوز فارغ شدهاند. نکته قابل توجه در این مراسم فراغت، پوشش چهرههای تمامی این نیروها با دستمالهایی به رنگهای سیاه، سفید-سرخ و سفید-خاکستری بود؛ بهگونهای که تنها چشمان آنان قابل مشاهده بود. این در حالی است که در ساختار نظامی طالبان، پوشاندن چهره معمولا در میان نیروهای انتحاری و اعضای استخبارات این گروه رایج بوده است.
در ماههای اخیر، حضور پررنگ نیروهای نقابپوش در برنامهها و مراسم رسمی طالبان، از جمله فراغت نیروها، افزایش یافته است؛ موضوعی که پرسشهایی تازه دربارهی ماهیت و وظایف واقعی این افراد را به میان آورده است. معمولا حکومتها هرچه استقرار و استحکام بیشتر مییابند، کارکردهای بخشهای مختلف اداره و نظام خود را مشخصتر میسازند و تعریفهای روشنتری از نقشهای هر بخش ارائه میکنند. مثلا، میکوشند به شهروندان این احساس را بدهند که حکومت بر اوضاع مسلط است و پولیس و اردو بهعنوان بخشهایی از بدنهی نظام، مسئولیت تأمین امنیت داخلی و حفاظت از تمامیت ارضی کشور را بر عهده دارند. این حکومتها میکوشند نیروی پولیس در یک ساختار روشن با وظایف تعریفشده در میان مردم باشند. اما آنچه در حکومت طالبان دیده میشود، نزدیک شدن مردم و پولیس یا شفافترشدن نقش پولیس در میان شهروندان نیست. برعکس، به نظر میرسد که نیروهای نقابپوش پولیس و امنیت برای درگیریهای جناحی و میانگروهی یا سرکوب مردم آماده میشوند.
ده روز پیش، وزارت داخلهی طالبان با نشر اعلامیهای خبر داد که این نیروها در ولایتهای قندهار و قندوز آموزش دیده و اکنون فارغ شدهاند. نکتهی دیگری که این فراغت را از مراسمهای پیشین متمایز میسازد، حضور ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخستوزیر طالبان در مراسم قندهار است. مقامهای ارشد طالبان معمولا تنها در مراسمهایی شرکت میکنند که از اهمیت بالای سیاسی و امنیتی برخوردار باشد.
ملا عبدالغنی برادر در این مراسم خطاب به فارغان گفت:
«نیروهای امنیتی پایه و اساس نظام اسلامی هستند. ما معتقدیم که نیروهایی که براساس ایمان، اخلاص و حرفه آموزش دیدهاند، تمام تلاش خود را برای دفاع از میهن، تقویت نظام و اجرای شریعت به کار خواهند گرفت. من از همهی شما انتظار دارم که به مردم خود خدمت کنید، به فساد میدان ندهید و آرمانهای شهدا را زنده نگه دارید.»
در حالی که در بسیاری از مراسمهای فراغت نیروهای طالبان در کابل و دیگر ولایتها، اعضای شبکه حقانی حضور مییابند تا نشان دهند که وزارت داخله تحت رهبری سراجالدین حقانی قرار دارد، در قندهار، محل اقامت رهبر طالبان، ملا هبتالله آخوندزاده، این روند متفاوت است. در قندهار، تمام مناصب نظامی و غیرنظامی و روندهای مرتبط با گسترش قدرت تحت کنترل افراد نزدیک به ملا هبتالله آخوندزاده قرار دارد و «غیر خودیها»، از جمله اعضای جناح حقانی، کمتر اجازهی نفوذ در این حوزهها مییابند.
در همین حال، دو جناح اصلی طالبان، جناح قندهار به رهبری ملا هبتالله آخوندزاده و شبکه حقانی به رهبری سراجالدین حقانی، هر دو ساختارهای نیروهای انتحاری خود را حفظ کردهاند. هرچند آمار دقیقی از شمار این نیروها در دست نیست، اما آنان سالها آموزشهای شدید عقیدتی دیدهاند و از کشته شدن در عملیات انتحاری هراسی ندارند. این نیروها از اساس با روحیه «جان دادن» برای اهداف ایدئولوژیک پرورش یافتهاند و بسیاری از آنان بهعنوان «فدایی» شناخته میشوند. رقابت میان جناح قندهار و شبکه حقانی همچنان دوام دارد و هر دو جناح پیشبین هستند که ممکن است، در صورت حاد شدن بحران در حد تقابل نظامی، به نیروهای فدایی، انتحاری و امنیتی وفادار به خود نیاز داشته باشند.

پوشاندن چهره و پنهان نگه داشتن هویت نیروهای طالبان، میراث دوران جنگ این گروه با حکومت پیشین افغانستان و نیروهای ائتلاف به رهبری امریکا است. در آن زمان، طالبان برای بسیاری از فرماندهان و اعضای برجستهیشان نامهای مستعار برمیگزیدند و از انتشار تصاویر و ویدیوهایی که هویت آنان را افشا کند، خودداری میکردند. حتا در مواردی که نیاز به نشر تصویر بود، اغلب چهرهی این افراد پوشانده یا با عینکهای دودی پنهان میشد تا شناسایی آنان ممکن نباشد.
در چندین ویدیوی تبلیغاتی که در دوران حکومت پیشین با هدف نمایش مهارتهای جنگی طالبان در اردوگاههای آموزشی این گروه منتشر شد، به وضوح دیده میشود که نیروهای طالبان چهرههایشان را با دستمال میپوشانند. این سنت حالا نیز ادامه دارد و حتا شکل رسمیتری به خود گرفته است. امروزه، طالبان در مقام حکومتداری، نیروهای رسمی پولیس و نظامی خود را نیز با چنین پوششی وارد صحنه میکنند؛ چیزی که به نظر میرسد نشانهای از عدم اطمینان در ردههای رهبری نسبت به استحکام قدرت این گروه (در سایهی تنشهای درونی) است.
نکته قابل تأمل آن است که چهرههایی چون ملا هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، تاجمیر جواد، معاون استخبارات این گروه و شماری از مقامهای ارشد، همچنان از انتشار عکس یا ویدیو خودداری میکنند و این ممنوعیت را بهصورت رسمی نیز اعلام کردهاند. گویی رهبران طالبان هنوز آمادگی ورود به مرحلهی حکومتداری را ندارند و همچنان در فاز فرمانروایی چریکی هستند.
پیشتر، ملا هبتالله آخوندزاده در یک دستور شفاهی به نهادهای نظامی طالبان دستور داده بود که افرادی که سابقهی عضویت در این گروه، همکاری مستقیم با آن یا پیوند خانوادگی با کشتهشدگان، زخمیان و معلولان طالبان ندارند، از وظایف شان کنار گذاشته شوند. این دستور سبب شده است که نیروهایی که اینروزها از قرارگاههای نظامی فارغ میشوند، اغلب از اعضای طالبان یا بستگان مستقیم جنگجویان سابق این گروه باشند. این گزینش هدفمند، زمینهساز ایجاد یک حلقهی بسته از افراد وفادار، قابل اعتماد و آمادهی فداکاری شده است. در همین راستا، افرادی که با چهرهی پوشیده از دورههای آموزشی پولیس فارغ شدهاند، احتمالا از همین طیف هستند؛ اعضای طالبان، خانوادههای کشتهشدگان و یا وابستگان معلولان جنگی این گروه که اکنون با معیارهای سختگیرانهتری در زمینههای نظامی و عقیدتی آموزش میبینند.
هرچند طالبان بهطور رسمی اعلام نکردهاند که نیروهای انتحاری خود را وارد صفوف پولیس، استخبارات یا ارتش کردهاند، اما هیچ شفافیتی دربارهی شمار و جایگاه این نیروها وجود ندارد. بااینحال، چندی پیش تاجمیر جواد، معاون استخبارات طالبان شماری از نیروهای انتحاری این گروه را به خانهی ملا عمر، بنیانگذار طالبان، در ولسوالی ژیری ولایت قندهار فراخوانده بود. در این دیدار، از آنان خواسته شد که برای دفاع از «امارت اسلامی طالبان» آمادهی اجرای حملات انتحاری باشند و از ملا هبتالله آخوندزاده اطاعت کامل داشته باشند. این پیام، در واقع، نوعی آمادهباش آشکار برای نیروهای فدایی طالبان بود؛ نیروهایی که چهرهی خود را با نقاب میپوشانند و تنها چشمانشان در تصاویر دیده میشود.

ابزار اعتقاد در آموزش نظامی
در تمامی اعلامیههای وزارتهای دفاع، داخله و ریاست استخبارات طالبان، بر اهمیت آموزش عقیدتی در کنار آموزش نظامی تأکید شده است. در اعلامیهی مربوط به فراغت نیروهای نقابپوش طالبان در قندهار و قندوز نیز، آموزش عقیدتی بهعنوان یکی از ارکان اصلی این دورهها برجسته شده بود. بااینحال، هیچگونه جزئیاتی دربارهی محتوای این آموزشها منتشر نشده است.
با بررسی گذشتهی آموزشی طالبان، میتوان گفت که آموزشهای عقیدتی همواره اولویت بالاتری نسبت به آموزشهای نظامی داشتهاند. در بسیاری از موارد، افراد پس از تحت تأثیر قرار گرفتن از تبلیغات شدید طالبان، بدون طی دورهی کامل نظامی، مستقیم به جنگهای مسلحانه، حملات انفجاری و عملیاتهای انتحاری فرستاده میشدند. مفاهیمی چون «جهاد»، «خروج نیروهای اشغالگر» و «برقراری نظام اسلامی» محور اصلی تبلیغات عقیدتی طالبان را تشکیل میداد. همچنین به نیروها القا میشد که با کشتهشدن در راه این اهداف، به بهشت خواهند رفت و از «اجر جهاد» برخوردار خواهند شد.
در حال حاضر نیز طالبان و رهبرانشان، همچون گذشته، در سخنرانیهای رسمی خود بر ضرورت وفاداری کامل به «امارت اسلامی» و آمادگی برای جان دادن در راه آن تأکید میکنند. آموزشهای عقیدتی طالبان نهتنها تغییر نکرده، بلکه سازمانیافتهتر شده و در چارچوب ساختار حکومتی آنان جای گرفته است.