طالبان در حالی از سهسالگی سقوط نظام جمهوری و برپایی مجدد «امارت» خود تجلیل کردند که پس از سه سال نمیتوانند دستآورد چندانی در حوزهی پیشرفت اقتصادی، آموزشی، اشتغال و کسب اعتبار بینالمللی نشان دهند. با وجود این، در یک حوزه بیشترین توفیق را داشتهاند: گسترش مدارس دینی. تنها در ولایت شمالی فاریاب، آمار مدارس دینی از ۳۴ باب در دورهی نظام جمهوری به ۴۵۰ مدرسه و دارالحفاظ در دوران طالبان افزایش یافته است.
یافتههای روزنامه اطلاعات روز نشان میدهد که طالبان در این دور حکومت خود کوشش بیسابقهای را برای گسترش ایدئولوژی افراطگرایی در میان خانوادههای فقیر و متوسط ازبیکها و ترکمنهای افغانستان در شمال کشور آغاز کردهاند. بعضی از منابع آگاه در این منطقه میگویند که شاگردانی که در این مدارس آموزش میبینند، فقط عسکر طالبان نمیشوند؛ «عسکر معتقد» میشوند.
منابع مردمی در فاریاب به روزنامه اطلاعات روز گفتهاند که طالبان کنترل و نظارت کامل بر این مدارس دارند تا محتوای آموزشی مورد نظرشان تطبیق شود.
عبدالصمد که دهقان است و درآمد کمی دارد، میگوید که آرزو داشت فرزندش عالم دین شود، اما این رویا نقش بر آب شد و اینک فرزندش در ساختار پولیس طالبان در شهر میمنه کار میکند؛ «پسرم به حرف من نکرد. برای او گفته بودند که در راه جهاد از پدر و مادر خود اطاعت نکنید.»
او میافزاید: «میخواستم فرزندم عالم دین شود و برای مردم تبلیغ کند و من به او افتخار کنم، اما این کار نشد. با پیداشدن طالبان در روستاهای دوردست فاریاب، فرزندان ما مردم از طریق مدارس دینی نیروی جنگی طالبان شدند و به حرف ما نکردند.»
حفیظالله، باشندگان یکی از روستاهای دوردست ولسوالی پشتونکوت فاریاب تحت تأثیر تبلیغات ملای مسجد شان دو فرزندش را بهجای اینکه به مکتب نزدیک خانهیشان بفرستد، به یکی از مدارس دینی در ولایت بلخ فرستاده است.
او به روزنامه اطلاعات روز گفت: «ملای مسجد ما گفت هر کسی که یک فرزند خود را حافظ قرآن کند، در روز آخرت تاج بزرگ و براق بر سرش نهاده میشود که از بقیه مسلمانان درجهاش بالاتر است.»
حفیظالله زندگی بخورونمیری از درک دهقانی و دامداری دارد و بیشتر مواقع درآمدش نیازمندی خانوادهاش را رفع نمیکند. اما او گرسنگی زن و دخترانش را تحمل میکند تا به دو پسرش پول بفرستد که در مدرسهی دینی آموزش ببینند.
حفیظالله از تصمیم خود خشنود است. او با رضایت از درس خواندن فرزندانش در مدرسهی دینی در بلخ، گفت: «من یک گاو و زمینهای للمی دارم که درآمدم کم است. بعضی سالها خشکسالی میآید و هیچ درآمدی ندارم. اما خدا را شکر که دو فرزندم را به مزار شریف به مدرسهی دینی فرستادهام و زیاد خوش هستم که فرزندانم ملا و یا حافظ قرآن میشوند.»
در روستای کوچکی که حفیظالله زندگی میکند، دهها پدر دیگر هم فرزندانشان را به مدارس دینی در داخل کشور و پاکستان فرستادهاند تا آنان به درجهی ملایی برسند و در میان قوم خود مایهی مباهات خانوادههای خود شوند.
مدرسه بهجای مکتب
قاری محمدامین، یک مدرس در مدارس دینی به اطلاعات روز میگوید که مردم اشتیاق فراوانی برای فرستادن فرزندانشان به مدارس دینی دارند.
او میافزاید: «در مدارس دینی برای طلاب بیشتر موضوعات عقیدتی و کتابهای دینی تدریس میشود. ما روی تجوید حافظان قرآن تمرکز داریم و برای طلاب مسائلی از جمله نماز، جهاد، فقه و از این موضوعات تدریس میشود.»
او جزئیات بیشتری در مورد دروس مدارس دینی در فاریاب ارائه نمیکند؛ اما گروه طالبان طی دودههی نظام جمهوری مورد حمایت امریکا و متحدان آن، تحت عنوان «جهاد» و «مبارزه با اشغال»، از شهروندان کشور و از جمله طلبههای مدارس دینی سربازگیری کردند و بخشی از نیروی ماشین جنگیشان از مدارس دینی افغانستان و پاکستان تأمین میشد.
منابع مردمی به روزنامه اطلاعات روز گفتند که ترکمنهای فاریاب بیشتر در ولسوالیهای چهارگانهی اندخوی، دولتآباد، خواجه سبزپوش، بلچراغ و قیصار اسکان دارند. برخی از افراد متعلق به قوم ترکمن در حکومت طالبان در مسندهای نظامی و ملکی کار میکنند. گماردهشدن این افراد در ساختار حکومت طالبان بهدلیل نقش شان در جنگ با حکومت پیشین افغانستان و متحدان غربی آن است که به تسلیحات نظامی دستیافتند.
حسیبالله، فعال مدنی ترکمن و باشندهی ولسوالی اندخوی فاریاب به روزنامه اطلاعات روز میگوید که افراطگرایی دینی بیشتر ترکمنها را تحت تأثیر قرار داده است و این بهدلیل تبلیغ ملا امامان مساجد و علمای دینی است؛ «همهی کودکان ترکمنها کلاه سفید بر سر میمانند و سر لچ بودن را عیب میدانند. در روستاهای ترکمننشین، مردم پابند به ارزشهای سنتی اند و مبلغان دینی هر روز شعلههای آتش جهنم را تبلیغ میکنند.»
این فعال مدنی میگوید که با رویکارآمدن مجدد طالبان در قدرت، جذب کودکان در مدارس دینی در قیاس با حکومت پیشین چند برابر شده است و بیشتر خانوادهها دوست دارند کودکانشان بهجای مکتب به مدرسهی دینی بروند و حافظ قرآن یا عالم دین شوند.
پابندی به ارزشهای سنتی باعث شده است که روحانیان و مبلغان دینی در جامعه با دیدهی تکریم نگرسته شوند و این باعث میشود که پدران فرزندانشان را به فراگیری دروس دینی تشویق کنند.
یکی از استادان دانشگاه جوزجان به شرط افشانشدن هویتش به روزنامه اطلاعات روز گفت که فقر، بیکاری، بیسوادی و بیپروایی حکومتها باعث شده است که مردمان ترکمن و ازبیک در فاریاب به دام افراطگرایی دینی بیافتند.
او هشدار میدهد که در دوران حاکمیت طالبان، افراطگرایی در مدارس دینی بیشتر تقویت میشود و طلبههای مدارس دینی به نیروی جنگی طالبان و گروههای تروریستی دیگر بدل میشوند؛ «مردم ازبیک و ترکمن در روستاها با محرومیت کامل زندگی میکنند و بهجز دهقانی و چوپانی دیگر شغلی ندارند. این مردم وقتی میبینند که به یک ملا احترام زیاد میشود، تلاش میکنند که فرزندانشان را به مدارس دینی بفرستند تا آیندهی خوبی داشته باشند.»
طالبان ازبیکتبار و ترکمن
مدارس دینی در افغانستان و پاکستان بخشی از نیروی جنگی طالبان در ولایتهای شمالی، از جمله فاریاب را تشکیل داده بودند و طی دودهه نظام جمهوریت، برخی از طلبههای مدارس دینی که ازبیک و ترکمن بودند، با محوریت فرماندهان قومی شان علیه حکومت پیشین جنگیدند.
شماری از مقامهای بلندپایهی طالبان از ولایت فاریاب هستند: عبدالسلام حنفی، معاون اداری نخستوزیر، مولوی عطاءالله عمری، وزیر زراعت، مولوی عبدالرحمان راشد، معاون وزارت مهاجرین، قاری صلاحالدین ایوبی، فرمانده پولیس زابل، مخدوم عالم ربانی، فرمانده پولیس غزنی و مولوی نورالدین، معاون والی جوزجان.
طالبان هرچند تلاش زیادی برای سربازگیری از میان ازبیکها و ترکمنها میکنند، طی سه سال گذشته از گسترش قدرت طالبان ازبیکتبار و ترکمنتبار نگران هم بودهاند. حکومت طالبان بارها تلاش کرده است که فرماندهان ارشد ازبیکتبار طالبان را از ولایتهای شمالی به نقاط دیگر منصوب کنند تا از این طریق، قدرت نظامی آنان را بکاهد. بیشتر پستهای ارشد و کلیدی حکومت طالبان در اختیار طالبان پشتونتبار است. از نظر بعضی آگاهان محلی، افزایش شمار مدارس دینی در مناطق ازبیک و ترکمننشین زنگ خطری برای تقویت افراطگرایی دینی در فاریاب تلقی میشود. در دوران حکومت پیشین شاخهی خراسان دولت اسلامی (داعش) در فاریاب فعال بود و بیم آن وجود دارد که داعش و دیگر گروههای تروریستی هم از استراتژی طالبان در جذب نیرو از مدارس دینی اقدام کنند.