close

کوهکن؛ از دل کوهستان آمد و در تاریخ ماندگار شد

نویسنده: غفار صفا

التماس!

بگذار با غم خود بمیرم

درد جدایی نیز بدتر از مرگ است

غمی که سال‌ها همدم زندگی من بودند…

(پاره‌ای از مجموعه شعری «قلدیرغاچ» کوهکن)

آغازین سال‌های دهه‌ی نود میلادی بود (دوران جنگ‌های داخلی و فروپاشی افغانستان) که برای نخستین‌بار در شهر مزار شریف با نام عالم کوهکن آشنا شدم؛ و آن هنگامی بود که جیپ روسی حامل ما با سرعت از میان درختان ناجو روی جاده‌ی خاکی حرکت می‌کرد. نواری روی تیپ موتر بلندبلند می‌خواند؛ آهنگی با صدای یکی از آوازخوانان محلی با دنبوره و شعری حماسی. همراه من گفت: شعر این آهنگ از محمدعالم کوهکن است.

 دوستی ما، از شهر پشاور پاکستان شروع شد. واپسین سال‌های نود بود، سال‌های نکبت‌‎باری که شمار زیادی از روشنفکران، فرهنگیان و نویسندگان افغانستان به مهاجرت ناخواسته مجبور شده بودند. این دوستی به‌واسطه‌ی استاد محمدرحیم ابراهیم صورت گرفت. رحیم ابراهمیم، مرحوم اسدالله ولوالجی و شماری دیگر از فرهنگیان ازبیک‌زبان همت گماشته بودند و مجله «چاووش» را به زبان‌های ازبیکی و فارسی نشر می‌کردند. من هم یکی دو مقاله برای این مجله نوشتم. در نخستین برخورد، کوهکن را مردی متواضع، پرتلاش و صمیمی یافتم. این رابطه در سال‌های بعد، از راه دور نیز ادامه یافت و یک‌بار پس از سقوط حاکمیت طالبان در کابل، سفره‌ی سخاوت‌اش را برایم گسترد و صندوق سینه‌ی پر از گنج‌اش را باز کرد.

محمدعالم کوهکن در سال ۱۳۴۱ خورشیدی در ولسوالی خواجه سبزپوش فاریاب دیده به جهان گشود، جایی که طبیعت آن را سالی یک‌بار صفحه‌ی زیباترین نقاشی‌های خود انتخاب می‌کند. آموزش خود را در مکتب ده‌نو آغاز و در لیسه ابوعبید جوزجانی به پایان رسانید و سپس راهی دارالمعلمین فاریاب شد. و پس از سه‌دهه وقفه در آموزش (سال‌های کار و آفرینش و مهاجرت) سرانجام در سال ۱۳۹۵ آموزش‌های عالی خود را در رشته‌ی حقوق و علوم سیاسی در مؤسسه تحصلات عالی گوهرشاد تکمیل کرد.

فعالیت حرفه‌ای کوهکن از مطبوعات و رسانه آغاز شد. طی چهاردهه، مسئولیت‌های متعددی از جمله خبرنگاری، سردبیری و مدیریت رسانه‌ها را بر عهده داشت. از جمله مهم‌ترین سمت‌های او می‌توان به مدیریت روزنامه فاریاب، ریاست‌های اطلاعات و فرهنگ ولایت‌های فاریاب و بلخ، کار در رادیو آزادی، انتشار روزنامه «چاووش» در پیشاور، عضویت در لویه جرگه قانون اساسی و کمیسیون‌های مختلف رسانه‌ای و انتخاباتی، عضو هیأت مؤسسان بنیاد انتخابات آزاد و عادلانه افغانستان (فیفا)، مدیرمسئول مرکز فرهنگی کتاب، مدیرمسئول هفته‌نامه اولوس، عضو انجمن امیرعلی‌شر نوایی، عضو هیأت مؤسس و منشی بنیاد اجتماعی و مدنی توران، عضو انجمن قلم افغانستان، و مدیریت بخش ازبیکی رادیو و تلویزیون‌های داخلی و بین‌المللی چون آیینه و آریانا، اشاره کرد.

ماندگارترین کارهای کوهکن فعالیت‌ها و آفرینش‌های ادبی او است، شامل نظم و نثر:

 از مهم‌ترین کارهای او در عرصه‌ی پژوهش، کتاب مشترک او با ذکرالله ایشانچ به‌نام «ازبیک ادبیاتی-فرهنگی» یا ادبیات و فرهنگ ازبیکی است که در سال ۱۳۷۴ خورشیدی در ولایت فاریاب از طرف انجمن فرهنگی امیرعلی‌شر نوایی منتشر شده است. اثری است مرجع درباره‌ی تاریخ و ادبیات ازبیکی در افغانستان. این اثر در امر احیای زبان ازبیکی در افغانستان -مثلا در رسانه‌ها، آموزش و فرهنگ عمومی- نقش مهمی می‌تواند ایفا کند.

دو مجموعه‌ی شعری به زبان ازبیکی به‌نام‌های «سین اوچون یره لدم» و «قلدیدغاچ» منتشر کرده است. «قلدیرغاچ» نه‌تنها از نظر مضمون بلکه از نظر زبان و سبک نیز ارزشمند و قابل توجه است. شاعر گاه در قالب اشعار غنایی، احساسات درونی و تجربه‌های شخصی خود را بیان می‌کند، و در بسیاری از موارد، خشونت‌ها و بی‌عدالتی‌هایی که در کشور رخ داده یا بر مردم روا داشته شده را نقد می‌کند و خواننده را به وحدت، همدلی و حمایت از وطن دعوت می‌کند؛ گاه از عذاب و رنج غربت سخن می‌گوید، گاه از وضعیت حاکم در کشور آزرده می‌شود، فغان سر می‌دهد و درد خود را با قلم بر کاغذ می‌ریزد.

وی کتاب‌های «بابر و بابری‌ها»، «سلطان حسین بایقرا نینگ سیاسی و ادبی حیاتی» و دو مجموعه‌ی شعری دیگر را نوشته است که اقبال چاپ نیافته‌اند. برای انجام فعالیت‌های ادبی و فرهنگی، کوهکن یک چتر و حامی مطمئن و صمیمی بود. به سعی و اهتمام او این آثار مفید و ارزشمند انتشار یافتند: «نورشناور» مجموعه اشعار حامد فاریابی، دو رمان به‌نام‌های «اوتکن کونلر» یا روزهای گذشته، اثر عبدالله قادری و «یولدوزلی تونلر»، اثر پریمقل قادروف و «اوگی آنه» یا مادر ناتنی. و آثاری درباره‌ی زندگی و مجموعه اشعار امیر علی‌شر نوایی که همه چاپ شده‌اند. 

کوهکن مقالات تحلیلی، اجتماعی و فرهنگی به زبان‌های فارسی و ازبیکی نوشت و در ترجمه‌ی آثار برجسته‌ی فارسی به ازبیکی نقش مهمی ایفا کرد، از جمله ترجمه‌های روان و زیبایی از «مناجات دریا»، اثر خالد حسینی و «نگین غزنی»، اثر نصیراحمد احمدی است. علاوه بر این، وی آثار متعدد ادبی و فرهنگی دیگران را به نشر رساند و در برگزاری سمینارها، نمایشگاه‌ها و برنامه‌های فرهنگی سهم فعالی داشت.

آثار کوهکن ترکیبی از شعر، نثر، پژوهش و فعالیت اجتماعی است و همواره بر زبان، فرهنگ و هویت قومی و انسانی تأکید داشت. او با شور و اهتمام، نه‌تنها صدای فرهنگ ازبیکی را زنده نگه داشت بلکه در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و رسانه‌ای نیز تأثیرگذار بود و الگویی از خدمت صادقانه به جامعه و فرهنگ ارائه کرد. اگر آثار نظم و نثر او نمونه‌ی فعالیت‌های فکری اند، فعالیت‌های عملی‌اش نمونه‌های واقعی فرهنگ‌سازی است.

محمدعالم کوهکن در ادبیات و فرهنگ افغانستان تنها یک نام نبود؛ او پلی بود میان زبان و هویت، میان نسلی که زیر فشار جنگ و آشوب، بیم آن داشت که صدا و فرهنگ‌شان در گردوغبار فراموشی گم شود. شعرها و نوشته‌هایش در زبان ازبیکی، نفس تازه‌ای به این زبان و فرهنگ بخشیدند و نشان دادند که ادبیات می‌تواند مرزهای قومی و زبانی را درنوردد و به زبان مشترک رنج‌ها و امیدهای یک ملت بدل شود. آفریده‌های شعری او مانند مجموعه‌های «سن اوچون یره لندم» و «قلدیرغاچ» تصویری از عشق، وطن، درد مهاجرت و تلاش برای حفظ هویت فرهنگی ارائه می‌دهند. «قلدیرغاچ»، مانند عنوانش تصویری است از عشق به طبعیت و رهایی انسانی.

اما کوهکن تنها شاعر و نویسنده نبود؛ او انسانی بود که جامعه و شرایط سیاسی و فرهنگی اطراف خود را نیز به خوبی درک می‌کرد. نوشته‌هایش گاه به کنایه و گاه به صراحت، نقدی بر قدرت و دعوتی به آزادی و عدالت بودند. نگاه او به ادبیات و فرهنگ، نگاهی فعال و مسئولانه بود؛ هر واژه و هر بیت شعرش، بازتاب دغدغه‌های واقعی یک ملت بود نه صرفا زیور لفظی. دیدگاه‌های سیاسی و فکری‌اش را با صراحت و شجاعت ابراز می‌کرد.

محمدعالم کوهکن در باورهای سیاسی و فرهنگی خود همواره بر هویت ازبیکی و زبان مادری تأکید داشت. برای او، زبان و فرهنگ نه ابزار قدرت و سیاست بلکه بازتاب زندگی واقعی مردم و حافظه‌ی تاریخی آنان بود. شعرها و نوشته‌های او نشان می‌دهد که دغدغه‌ی اصلی‌اش زنده نگه داشتن میراث فرهنگی و پیوند مردم با زبان مادری بود، بی‌آن‌که بخواهد ایدئولوژی بزرگ یا آرمانگرایانه‌ای را به‌جای واقعیت مردم بنشاند.

برخی روشنفکران و سیاست‌مداران به هویت کلان «ترک‌تبار» یا ایده‌های شبه پان‌ترکیستی اصرار می‌کنند. این نگاه، هرچند در ظاهر جذاب و ایدئولوژیک است، اما از واقعیت‌های اجتماعی و پراکندگی جغرافیایی افغانستان فاصله دارد و اغلب به تقسیم‌بندی‌های مصنوعی و تشدید رقابت‌های قومی می‌انجامد. کوهکن اما با تیزبینی و تجربه‌ی زیسته، نشان داد که راه ماندگار تأکید بر هویت واقعی مردم و زبان آنان است؛ همان راهی که هم وحدت و هم حفظ فرهنگ را ممکن می‌سازد. او با این انتخاب، نه‌تنها صدای مردم خود را حفظ کرد بلکه الگویی از خرد و حساسیت به شرایط واقعی جامعه ارائه داد؛ الگویی که در میان هیاهوی آرمان‌های انتزاعی امروز، بیش از همیشه ارزشمند است.

برای من اما کوهکن پیش از هر چیز، دوستی بود که نگاهش به زندگی آمیخته‌ای از اندوه و شوخ‌طبعی بود. او حتا در تلخ‌ترین لحظات می‌توانست با یک جمله‌ی کوتاه، هم لبخند بیاورد و هم تأمل. این ترکیب اندوه و طنز، راز ماندگاری کلامش بود؛ زیرا از دل تجربه‌ی زیسته‌اش می‌آمد نه از بازی‌های لفظی.

آخرین باری که با او صحبت کردم خیلی طولانی بود، حدود دو ساعت. حس کردم می‌خواهد تمام ناگفته‌هایش را بگوید. روحیه‌اش سرشار از عشق به زندگی و کار بود. از کارهای ناتمامش حرف زد. از صحت خود راضی بود؛ گفت: آخرین باری که داکتر رفتم اطمینان داد که حالم رو به بهبود است. به هر حال، من تسلیم نمی‌شوم.

امروز که کوهکن از میان ما رفته است، پرسشی در ذهنم می‌چرخد: این مشعل نیمه‌راه را چه‌کسی برمی‌دارد؟ ادبیات افغانستان، مخصوصا ادبیات ازبیکی در این روزگار خاموشی و مهاجرت، بیش از هر زمان دیگری به صدایی از جنس او نیاز دارد؛ صدایی که هم درد را بفهمد و هم امید را زنده نگه دارد.

محمدعالم کوهکن رفت اما صدای او -همان صدایی که از دل کوهستان آمد- در تاریخ و حافظه‌ی فرهنگی ما ماندگار خواهد ماند.

از اطلاعات روز حمایت کنید

در افغانستان، جایی‌ که آزادی‌ها سرکوب شده‌اند، اطلاعات روز به ایستادگی ادامه می‌دهد. ما مستقل هستیم و تنها برای مردم می‌نویسیم.مأموریت ما افشای فساد، بازتاب صدای سرکوب‌شدگان و تلاش برای آینده‌ای برابر و آزاد است.
حمایت شما ادامه این راه را ممکن می‌سازد. حتی کمک کوچک یا همرسانی این پیام، گامی در دفاع از حقیقت و آزادی است.در کنار حقیقت بایستید. از اطلاعات روز حمایت کنید.

Donate QR Code

برای حمایت سریع و راحت با گوشی همراه خود، کافی است این کد را اسکن کنید.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *