close

مسیر دشوار اعتراض و مقاومت زنان افغانستان

عادله سنگلاخی

با روی‌کارآمدن دوباره‌ی طالبان به قدرت، مقاومت زنان افغانستان در برابر محدودیت‌های این گروه با ترکیبی از فعالیت‌های مدنی، کارزارهای اعتراضی و تلاش برای حفظ دست‌آوردهای گذشته همراه بوده است. فشارهای امنیتی، فقدان تجربه و تخصص کافی در میان زنان معترض، عدم شفافیت در فعالیت‌ها و وجود اختلاف‌نظرهای داخلی مسیر این مقاومت را با ناهمواری‌ها و چالش‌ها روبه‌رو کرده است.

پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱، زنان افغانستان با حمایت‌های بین‌المللی توانستند در عرصه‌های مختلف چون آموزشی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مشارکت کنند. بااین‌حال، پس از بازگشت طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱، بسیاری از این دست‌آوردها نابود شدند یا به حاشیه رانده شدند.

زنان معترض پس از سال ۲۰۲۱ در شهرهای مختلف دست به تظاهرات‌های خیابانی زدند. این اعتراضات عمدتا در کابل و سایر شهرهای بزرگ برگزار شد و محور اصلی خواسته‌های معترضان شامل حق آموزش، اشتغال، آزادی بیان و امکان مشارکت سیاسی بود. این اعتراضات به همان اندازه که در داخل کشور سرکوب شدند، در خارج از افغانستان به شناسایی وضعیت زنان و فشارهای شدید طالبان در مجامع بین‌المللی یاری رساندند. اما اعتراضات زنان افغانستان نیز، مثل اکثر حرکت‌های دیگر مدنی، عاری از چالش نبوده‌اند.


مزدا مهرگان، از فعالان حقوق بشر و حقوق زنان می‌گوید که حرف زدن در مورد «دست‌آوردهای» جنبش‌های زنان بسیار دشوار است. از دید او، افراد و گروه‌هایی که در داخل افغانستان دغدغه‌ی مبارزه دارند عملا جان‌شان را به کف دست گرفته‌اند. ترس زیادی در این فضا حاکم است و بزرگ‌ترین چالش هم همین است. او می‌گوید: «این افراد حتا به سختی می‌توانند دور هم جمع شوند و عرصه برای گفت‌وگو و دورهمی بسیار تنگ شده است. از سویی، سانسور شدید و شرایط بد افتصادی سبب شده که دسترسی به منابع و در موارد زیاد حتا دسترسی به اینترنت سخت شود.»

به‌گفته‌ی او، گروه دیگری که در کشورهای اطراف یا کشورهای غربی پراکنده شده‌اند هم با چالش‌های متفاوتی روبه‌رو هستند. بلاتکلیفی و شرایط پیچیده‌ی زنان در ایران و پاکستان و ترس مداوم از اخراج و مشکلات متعدد امنیتی و اقتصادی یک طرف، تنهایی و چالش‌های جدید افرادی که به کشورهای غربی رسیده‌اند در طرفی دیگر.

خانم مهرگان معتقد است که بیشتری آنچه که از جامعه‌ی افغانستانی برای جهان نشان داده شده مدیون مبارزات زنان و جامعه‌ی «کویر» است. او می‌افزاید: «مسأله‌ام فقط جنبش‌ها نیست. اعتراضات تک‌نفره و آگاهی‌رسانی‌ها و روایت‌گری‌هایی که دارد اتفاق می‌افتد اهمیت زیادی دارند. شناخت جهان از زنان افغانستان بسیار غیرواقعی و بی‌ربط است و تلاش و مبارزات گروه‌های آزادی‌خواه برای عوض کردن این نگاه مؤثر خواهد بود. اما مهم است که این تلاش‌ها را به ثمررسیده ندانیم. آنچه تا امروز از آدرس معترضان اتفاق افتاده ارزشمند است اما به هیچ عنوان کافی نیست.»

هدا خموش، بنیان‌گذار «جنبش زنان عدالت‌خواه افغانستان» می‌گوید که پس از ۲۰۲۱ جنبش‌های زنان افغانستان با سرکوب شدید روبه‌رو شدند و بسیاری از اعتراض‌های خیابانی متوقف گردید، اما ابتکارهایی چون آموزش‌های مخفی و آنلاین، اعتراض‌های خانگی، مستندسازی و روایت‌گری ادامه یافت. این فعالیت‌ها توانسته بخشی از صدای زنان را به مجامع بین‌المللی برساند، هرچند دست‌آوردها محدود بوده و دشوار به‌دست آمده است.

زهرا، خبرنگار و فعال حقوق بشر (که اسم اصلی‌اش در این گزارش ذکر نمی‌شود) باور دارد که جنبش‌های زنان پس از به قدرت رسیدن طالبان با این‌که در کانون توجه جامعه‌ی بین‌الملل، رسانه‌ها و مردم قرار داشت، دست‌آورد ملموسی نداشته است. به‌گفته‌ی او، فعالیت‌های جنبش‌های زنان غیرمنسجم، بدون برنامه‌ریزی و داشتن یک استراتژی بلندمدت انجام می‌شود و این خود از اعتبار جنبش‌ها در اذهان مردم کاسته است.

برخی از فعالان حقوق زنان می‌گویند که پراکندگی و رقابت‌هایی درون‌گروهی میان این جنبش‌ها مانع شکل‌گیری یک صدای واحد شده و ارزیابی عملکرد آن‌ها را به موضوعی چندبعدی و پیچیده تبدیل کرده است. به‌گفته‌ی آنان، بسیاری از این جنبش‌ها به رهبری افراد شناخته‌شده، به‌ویژه پس از بازگشت طالبان، با هدف گرفتن بودجه از نهادهای بین‌المللی شکل گرفته‌اند که با گرفتن پروژه‌ها و فعالیت‌های محدود، توانسته‌اند کمک‌های مالی قابل‌توجهی دریافت کنند.

خانم مهرگان می‌گوید: «نظر من این است که بسیاری از ما مطالعه و آگاهی کافی برای مبارزه را نداریم و این امر سبب می‌شود در خیلی از موارد بدون درنظرگرفتن عواقب و جوانب مسائل کنش یا واکنش داشته باشیم. زمانی‌ که کنش‌ها از روی آگاهی، فهم، سواد و صداقت نباشد، مسیر مبارزاتی به‌دست دیگران سوق داده می‌شود و جنبش‌های اجتماعی به‌مثابه‌ی ابزاری برای سوءاستفاده‌ی دیگران تنزل پیدا می‌کنند.»

هدا خموش می‌گوید که چالش اصلی جنبش‌ها سرکوب توسط طالبان، خشونت و تهدید، فشار لابی‌گران بین‌المللی طالبان و ضعف در تبدیل حرکت‌ها به استراتژی‌های پایدار و بلندمدت است. او تأکید دارد که نقش پررنگ لابی‌گران و نفوذشان در مجامع بین‌المللی باعث خنثی شدن اعتراض‌ها و مطالبات زنان شده و جامعه‌ی جهانی نیز زنان داخل و خارج را جدا از هم می‌بینند که اثرگذاری فوری را کاهش داده است.

زهرا اما می‌گوید: «با این‌که تعدادی از زنان فعال در این جنبش‌ها مورد خشونت، تجاوز و حتا قتل از سوی طالبان قرار گرفته‌اند، زنان برای فراگرفتن دانش‌ و مهارت‌های ضروری جهت اعتراض و ایجاد اتحاد تلاش لازم را انجام نداده‌اند.» او می‌افزاید که اگرچه تا کنون طالبان توسط جامعه‌ی جهانی به‌رسمیت شناخته نشده‌اند، اما در صورت عدم برنامه‌ریزی دقیق و شفافیت در عملکرد زنان معترض و ایجاد همسویی لازم با مردم، این تأثیرگذاری‌های اعتراضات زیاد ادامه نخواهد یافت.

خانم مهرگان می‌گوید که بسیاری از گروه‌های معترض زنان در این سال‌ها درگیر جایزه‌‌گیری، نمایش دادن مدال و گرفتن تقدیرنامه شدند. معلوم نیست آنان بابت چه به گردن هم مدال می‌اندازند. آنچه که جای خالی‌اش به‌شدت احساس می‌شود کار عملی‌ است. به‌باور او، اعتراض، تحلیل، روایت‌گری، مستندسازی، حرف زدن و شنیدن و فهمیدن وضعیت چیزی‌ است که زنان افغانستان نیاز دارند ولی آنچه تا فعلا جریان دارد بیشتر قهرمان‌سازی، شهرت‌طلبی و رهبرتراشی ا‌ست.

هدا خموش ریشه‌ی شک و تردید نسبت به جنبش‌های زنان را در تجربه‌ی ۲۰ سال «ان‌جی‌او‌بازی» جست‌وجو می‌کند. او می‌گوید که جنبش‌های اعتراضی زنان پس از سقوط پروژه‌ای نبوده‌اند. به‌گفته‌ی خانم خموش، هرچند ضعف‌هایی چون پراکندگی، نفوذ افراد ضدجنبش و نبود انسجام وجود داشته، اما این به معنای وابستگی کامل یا پولی بودن نیست. دریافت حمایت مالی نیز فی‌نفسه منفی نیست. مشکل اصلی نبود شفافیت و شرایط امنیتی است که جنبش‌ها را در معرض سوءظن عمومی قرار می‌دهد.

بااین‌حال، زهرا می‌گوید که او شاهد بوده است که بعضی پیشگامان و رهبران این حرکت‌های اعتراضی زنان از نهادهای حقوق بشری پول‌های زیادی دریافت نموده‌اند. زهرا می‌افزاید که سرنوشت و چگونگی به مصرف رسیدن این پول‌ها شفاف نیست. او با اشاره به راه‌اندازی مکاتب زیرزمینی می‌گوید:

«من خبرنگارم. این جنبش‌ها در هیچ یکی از ولایت‌های افغانستان نتوانسته‌اند یک مکتب زیرزمینی ایجاد کنند که در آن حداقل تا صد نفر دختر مشغول آموزش شده باشند.» زهرا می‌افزاید که بعضی از رهبران این اعتراضات از نام زنان افغانستان به بدترین شیوه‌ی ممکن سوءاستفاده می‌کنند تا از مجامع بین‌المللی پول دریافت کنند و اعضایی بسیاری این جنبش‌ها محدود به خانواده‌های بنیان‌گذاران است نه زنانی که در چنگ طالبان اسیر اند و در حال تجربه‌ی مرگ تدریجی.

متمرکز بودن فعالیت‌های اعتراضی در سطح شهرها و عدم برقراری ارتباط با زنان در روستاهای افغانستان نیز چالشی است که به‌باور بعضی‌ها، تا کنون به حد کافی مورد توجه قرار نگرفته است. زهرا به این باور است که بیش از نصف نفوس زنان در افغانستان آنانی اند که در روستاها زندگی می‌کنند. این در حالی است که این جنبش‌ها هیچ راهکاری برای برقراری ارتباط با این زنان روی دست نگرفته و ندارند. او می‌افزاید که بسیاری از زنان در مناطق روستایی و دوردست افغانستان حتا با نام جنبش یا حرکت اعتراضی زنان آشنایی ندارند.

به‌باور هدا خموش، جنبش‌ها از دل همان روستاها برخاسته‌اند و پس از سقوط جمهوریت هم ارتباط خود را از طریق جلسات پنهانی و آموزش‌های مدیریتی حفظ کرده‌اند؛ بنابراین، ادعای نداشتن ارتباط چندان درست نیست.

مزدا مهرگان به این باور است که ارتباطات از طریق شبکه‌های مجازی نقش قابل‌توجهی در ایجاد پل‌های ارتباط بین زنان و افراد جامعه‌ در سرتاسر کشور داشته اما در این مورد نیز چالش‌های زیادی وجود دارد. او می‌افزاید که بسیاری از زنان روستایی سواد ندارند و به گوشی هوشمند اصلا دسترسی ندارند؛ حتا در دوره‌ی جمهوریت نیز یا زمینه‌ی آموزش برای‌شان مساعد نشده یا اجازه نداشته‌اند درس بخوانند. با این وصف، ارتباط برقرار کردن نیز با این زنان ساده نیست. از دید خانم مهرگان، همین که در حدی (ولو کم) می‌شود با زنان از طریق شبکه‌های مجازی ارتباط برقرار کرد و مهم‌تر این‌که شبکه‌های مجازی امکان همبستگی و شریک کردن نظریات و انتقال دانش را مساعد می‌کند، قابل ملاحظه و ارزشمند است.

حرکت‌های اعتراضی زنان به محدودیت‌های فلج‌کننده‌ی حکومت طالبان بر آزادی‌ها و حقوق مدنی زنان افغانستان در داخل و خارج از کشور مورد ستایش قرار گرفته‌اند. اما به نظر می‌رسد که نگاه منتقدانه نسبت به دست‌آوردهای این اعتراضات و مکانیسم ارتباط و تأمین مالی آن‌ها نیز به تدریج به سطح می‌آید و بعضی از وجوه قابل نقد این اعتراضات را برجسته می‌کند.

از اطلاعات روز حمایت کنید

در افغانستان، جایی‌ که آزادی‌ها سرکوب شده‌اند، اطلاعات روز به ایستادگی ادامه می‌دهد. ما مستقل هستیم و تنها برای مردم می‌نویسیم. مأموریت ما افشای فساد، بازتاب صدای سرکوب‌شدگان و تلاش برای آینده‌ای برابر و آزاد است.
حمایت شما ادامه این راه را ممکن می‌سازد. حتی کمکی کوچک یا همرسانی این پیام، گامی در دفاع از حقیقت و آزادی است.در کنار حقیقت بایستید. از اطلاعات روز حمایت کنید.

Donate QR Code

برای حمایت سریع و راحت با گوشی همراه خود، کافی است این کد را اسکن کنید.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *