close
لنگی‌ها با برندهای طالبان در بازار هرات

بازگشت ریش و کلاه به علاوه‌ی لُنگی یعقوبی

روایتی از تغییر اجباری پوشش در هرات

در منطقه‌ی چهارسو در بازار کهنه‌ی شهر هرات، آیینه‌های کوچکی که با ظرافت بر کلاه‌های قندهاری دوخته شده‌اند، در برابر نور برق می‌زنند. ده‌ها دکان فروش لنگی و کلاه به چشم می‌خورند. در جریان سه سال حکومت طالبان در هرات، سبک پوشش و مدل‌های مو و ریش در میان مردان تغییر کرده است. تعداد مردانی که برای گریز از فشار طالبان به پوشش مشابه با این گروه روی می‌آورند به تدریج افزایش می‌یابد. این روند سبب شده است که بازار لنگی و کلاه بسیار گرم شود. طالبان نیز بر فشار خود افزوده‌اند و اخیرا به تمامی کارکنان دولتی هرات دستور داد‌ه‌اند که لباس سنتی به‌جای کت‌وشلوار و پتلون بپوشند و ریش بگذارند.

اما آنچه در این دور از حاکمیت طالبان چشم‌گیر است، استفاده‌ی تبلیغاتی و جناحی بعضی از طالبان از سبک پوشش طالبانی است. امروز بازارهای لنگی (دستار) با برندهای «حقانی لنگی» و «یعقوبی لنگی» در هرات گرم است.

ملا یعقوب، وزیر دفاع طالبان و فرزند ملا عمر، بنیان‌گذار تحریک طالبان افغانستان و سراج‌الدین حقانی، وزیر داخله‌ی طالبان و رهبر شبکه حقانی است و این دو چهره لنگی به‌سر می‌کنند. نیروهای طالبان و هواداران‌شان نیز از این دو چهره در پوشیدن لنگی تقلید می‌کنند. بیشتر لنگی‌های منتسب به طالبان در بازار «چهارسو»ی هرات فروخته می‌شود.

به‌گفته‌ی فروشندگان، لنگی‌های سران گروه طالبان مانند سراج‌الدین حقانی، سرپرست وزارت داخله و ملا یعقوب مجاهد، سرپرست وزارت دفاع در میان افراد طالبان شهرت یافته و افراد این گروه بیشتر «حقانی لنگی»، «یعقوبی لنگی» و کلاه‌های قندهاری را خریداری می‌کنند.

تقاضا برای خرید لنگی‌های سران گروه طالبان در حالی در بازار هرات رو به افزایش است که به‌گفته‌ی دکان‌داران، این نوع لنگی از کشور پاکستان وارد کشور می‌شود.

مرتضی، یکی از پارچه‌فروشان در بازار چهارسو است که از ده‌ سال به این‌سو در این مکان مصروف فروش کالا‌های سنتی مثل لنگی، کُلاه، واسکت و دستمال است. او به روزنامه اطلاعات روز می‌گوید که در حاکمیت طالبان بازار فروش کلاه و لنگی در هرات رونق یافته است؛ «در دوران جمهوریت خیلی  کم مردم لنگی و  کلاه ‌خریداری می‌کردند، اما از وقتی طالبان دوباره آمدند، فروش لنگی، دستمال و کلاه افزایش یافته است و مردم برای خریداری می‌آیند.»

مرتضی می‌گوید که در دوران جمهوریت در هر ماه سه الی پنج لنگی به فروش می‌رسانده، اما اینک هر روز دو تا سه لنگی می‌فروشد. او می‌افزاید که خریداران لباس‌های محلی اغلب جوانانی هستند که در دوران جمهوریت کت‌وشلوار و پتلون به سبک غربی می‌پوشیدند، اما به‌خاطر طالبان این پوشش را تغییر داده و به پوشیدن لباس‌های محلی روی آورده‌اند.

یکی از دکان‌های پارچه‌فروشی هرات

حمیدالله، یکی از فروشندگان پارچه در دروازه‌ی ملک در مرکز شهر هرات به روزنامه اطلاعات روز می‌گوید که بیشتر کارمندان دولت، دانشجویان و طلبه‌های مدارس دینی به دکان‌های پارچه‌فروشی برای خرید سر می‌زنند و کلاه قندهاری، واسکت و لنگی خریداری می‌کنند.

حمیدالله می‌گوید: «خودتان می‌دانید که در حال‌ حاضر با راه‌اندازی مدارس دینی توسط طالبان، طلبه‌های این مراکز نیز افزایش یافته و این‌ها مجبور اند تا در زمان حضور در مدارس دینی لنگی و کلاه داشته باشند. بر علاوه، کارمندان دولت نیز مجبور اند تا در حین اجرای وظیفه کلاه به سر داشته باشند.»

او می‌افزاید: «لنگی نظر به نوع پارچه انواع مختلفی دارد؛ لنگی هجده گره به ۸۰۰ افغانی، شانزده گره به ۷۰۰ افغانی و ابریشمی به چهار هزار و ۵۰۰ افغانی به ‌فروش می‌رسد.»

ناصر، یکی از باشندگان هرات می‌گوید که در دوران جمهوریت کت‌وشلوار و پتلون به سبک غربی می‌پوشیده است، اما در دوران طالبان سعی دارد تا با پوشش «طالبانی» خودش را برابر سازد تا در ایست‌های بازرسی مورد برخورد طالبان قرار نگیرد.

ناصر می‌گوید: «پوشش طالبانی در خیلی از جاها من را کمک کرده است. من وقتی در ایست‌های بازرسی، که با لنگی و کلاه هستم، افراد طالبان نسبت به دیگران با من برخورد محترمانه دارند، چون فکر می‌کنند که من هم عضو طالبان در هرات هستم. حتا مردم عادی نیز با مشاهده‌ی طرز لباس پوشیدن من از من هراس دارند و من را مورد احترام قرار می‌دهند.»

پوشش حمیدالله به سبک مورد علاقه‌ی طالبان گاهی وقت باعث تمسخر او از سوی دوستانش شده است؛ «گاهی از طرف دوستان خود مسخره می‌شوم که چرا زود رنگ عوض کردم. از قدیم گفتند اگر زمانه با تو نساخت تو با زمانه بساز. حالا همین ریش، کلاه و لنگی حکومت می‌کند. با همین پوشش وقتی به اداره‌های دولتی می‌روم، کارم از دیگران زودتر انجام می‌شود و خیلی هم مورد احترام قرار می‌گیرم.»

این روزها بیشتر مردان و جوانان هرات همانند ناصر پیراهن و تنبان می‌پوشند و لنگی و کلاه به‌سر می‌گذارند و شکل ظاهری چهره‌ی خود را شبیه به طالبان کرده‌اند.

یکی از خیاطی‌ها در شهر هرات

رونق کار خیاطی‌ها

شماری از خیاطان در هرات می‌گویند که به‌دلیل پافشاری طالبان برای پوشیدن لباس‌های محلی مشتریان‌شان افزایش یافته و چرخه‌ی کاروبار آنان رونق پیدا کرده است.

نجیب‌الله، یکی از خیاطان در ناحیه‌ی دهم شهر هرات است. او می‌گوید که در دوران حاکمیت گروه طالبان سلیقه‌ی هراتیان با الگوبرداری از لباس‌های افراد طالبان در نحوه‌ی دوخت لباس‌های محلی تغییر یافته است. او می‌گوید: «جوانان هرات لباس‌های‌شان را با نمونه‌بردای از لبا‌س‌های طالبان می‌دوزند که پیراهن و تنبان کلان یا خشتک‌دار دوخته می‌شود. در گذشته حد میانه‌ی تکه برای دوخت لباس در حدود چهار متر بود، اما در حال ‌حاضر در حدود پنج الی شش متر تکه ضرورت است.»

او می‌گوید که هر پیراهن و تنبان را بین ۳۵۰ الی هزار و ۵۰۰ افغانی می‌دوزد.  

طالبان گذاشتن ریش و کلاه را در اداره‌های دولتی هرات الزامی کرده‌اند

الزامی بودن ریش و کلاه

طالبان در تمام اداره‌های دولتی هرات، گذاشتن ریش و پوشیدن کلاه یا لنگی را برای کارمندان اجباری کرده‌اند.

شماری از کارمندان به اطلاعات روز گفته‌اند که مأموران امر به معروف و نهی از منکر طالبان از آنان خواسته‌اند تا چهره‌ی‌شان را طبق «سنت نبوی و احکام شریعت آراسته» کنند.

یکی از کارمندان اداره‌ی شهرداری طالبان که نخواست نامش فاش شود، به اطلاعات روز گفت که مأموران امر به معروف طالبان دست‌کم دو مرتبه در ماه، از محل کارشان نظارت کرده و با کارمندان بدون کلاه یا لنگی و یا ریش کم‌تر از یک قبضه برخورد می‌کنند. 

عبدالله گفت: «کارمندان امر به معروف دو مرتبه در ماه از شعبه‌های شاروالی/شهرداری نظارت می‌کنند. چند ماه قبل این مأموران یک نفر از همکاران ما را که به‌دلیل برگزاری مراسم ازدواج‌اش ریش خود را کوتاه کرده بود، ابتدا مورد توهین و تحقیر و سپس برای چندین ساعت در داخل کانتینر در هوای گرم و سوزان زندانی کردند.»

یکی دیگر از کارمندان دولتی در هرات در صحبت با اطلاعات روز، از اجباری بودن ریش و پیراهن و تنبان از سوی طالبان انتقاد کرد. او با کنایه گفت که طالبان براساس کار معاش نمی‌دهند و ملاک دریافت معاش در نزد این گروه ریش و کلاهی است که خودشان تعیین کرده‌اند. او می‌گوید: «فعلا اگر بگویم که از بابت ریش خود معاش دریافت می‌کنم در اشتباه نیستم. چون طالبان اصلا به تجربه و دانشی که در کار خود داریم، اهمیت نمی‌دهند. فقط ریش و کلاه‌ات را می‌بینند که برابر به شریعتی که آنان می‌خواهند است یا خیر.»

طالبان در دوره‌ی نخست حاکمیت شان در افغانستان داشتن کلاه یا لنگی را الزامی و تراشیدن ریش و مدل‌های مو به سبک غربی را ممنوع کرده بودند و با کسانی که از این دستورها پیروی نمی‌کردند، با روحیه خشن برخورد می‌کردند.